مردم نباید احساس کنند روحانیت از جنس دیگری است
کد خبر: 4047726
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۲
میرزایی در گفت‌وگو با ایکنا:

مردم نباید احساس کنند روحانیت از جنس دیگری است

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اعتماد عمومی، همیاری، تعامل، تعاون، تکافل و تفاهم جزئی از سرمایه‌های اجتماعی انسان است که در صورت آسیب به‌راحتی جبران‌پذیر نیست، معتقد است: سرمایه اجتماعی روحانیت به‌طور جدی آسیب دیده و دچار جراحت عمیق شده است که باید ترمیم شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد حوزه و دانشگاهمشاهدات میدانی حکایت از این دارد که سرمایه اجتماعی روحانیون دچار آسیب‌های قابل توجهی شده که اصلاح این مسئله نیازمند تدابیر راهبردی است و در واقع نفوذ و تأثیرگذاری روحانیت و مرجعیت در گرو درک درست نیاز، درد و مشکلات جامعه و هم‌دردی با عموم مردم است و در یک کلام مردم احساس نکنند روحانیون از جنس آنان نیستند.

امروز ضروری است که وقتی مردم با یک روحانی مواجه می‌شوند جنبه مربی بودن، خادم بودن، مأمن و مصلح اجتماعی بودن در ذهن آنان تداعی شود که در میان سلف صالح نیز این دو جهت بسیار برجسته بوده است؛ اما امروزه به دلایل مختلف در بین افراد زیادی از جامعه شاهد این تداعی ذهنی نیستیم.

در همین راستا برای واکاوی بیشتر درخصوص معنا و مفهوم و دلایل افت سرمایه اجتماعی روحانیت سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد حوزه و دانشگاه رفتیم که گفت‌وگو با وی تقدیم مخاطبان ایکنا می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا از قم، بیان کرد: سرمایه اجتماعی مصونیت‌آفرین، بیمه‌کننده و محافظ است؛ در واقع افراد، دولت‌ها و نهادها به اندازه سرمایه اجتماعی خود از بقا و ماندگاری بهره می‌برند و انسان‌ها و نهادهای اجتماعی اگر فاقد سرمایه اجتماعی باشند، اعتبار اجتماعی‌شان کاهش می‌یابد و با اندکی آسیب از پا در می‌آیند.

وی با اشاره به اینکه امام علی(ع) در بخشی از عهدنامه مالک نسبت به اعتراضات عمومی هشدارهایی می‌دهند، افزود: حضرت تعبیر جالب و عجیبی دارند که می‌فرماید: «فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ يُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ» ملاک و معیار، رضایت و عدم رضایت مردم است، در واقع خشم عمومی را به‌عنوان تهدید حکومت و قدرت ترسیم می‌کند.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اعتماد عمومی، همیاری، تعامل، تعاون، تکافل و تفاهم جزئی از سرمایه‌های اجتماعی انسان است، اظهار کرد: اعتماد بین ما به‌عنوان یک فرد، صنف یا دولت با جامعه متقابل و دو طرفه است، یعنی نگاه حاکم به مردم نباید نگاه بدبینانه باشد که در عهدنامه مالک حضرت به روشنی بیان می‌کند مالک تو به‌عنوان حاکم باید تمرین کنی تا به مردم و شهروندان خودت حسن ظن داشته باشی، اما متأسفانه مترجم به آن معنا برداشت می‌کند که منظور امام(ع) حسن ظن مردم به حاکمیت است.

وی با یادآوری اینکه در تعبیر امام علی(ع) اصل، حسن ظن حاکم به ملت است نه حسن ظن مردم به حکومت، بیان کرد: نوع نگاه به جامعه یک سرمایه اجتماعی است که نباید بدبینانه و ظن‌آلود باشد، لذا باید بیندیشیم ما به‌عنوان دولت، یک صنف یا طبقه اجتماعی به مردم چگونه می‌نگریم؟

میرزایی اظهار کرد: آیا ما به‌عنوان یک طلبه و روحانی مردم را اهل فهم و شعور و وجدان می‌دانیم یا آن‌ها را هدایت‌ناپذیر می‌بینم؟ ادبیات ما با مردم حاکمانه است یا متواضعانه و رحمت‌آلود؟ یک طلبه و روحانی که در سمت‌های دولتی یا در جایگاه امام‌جمعه قرار می‌گیرد آیا تاکنون بدون محافظ و واسطه در خیابان‌های شهر محل سکونت خود ظاهر شده است؟ یا به خاطر احتمال یک در میلیون پرتاب سنگی از طرف مردم به‌‌سوی خویش در حجاب و پوشش قرار می‌گیرد؟ در این شرایط سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی از بین می‌رود و مردم احساس می‌کنند او از جنس دیگری است.

سرمایه اجتماعی از بین رفته روحانیون تا 40 سال دیگر هم بازنمی‌گردد

وی تصریح کرد: از تبعات دیگر این‌گونه رفتار طلاب و روحانیون در مواجهه با مردم آن است که در لحظات خطر که چاقو و شمشیر و تیغ علیه روحانیون بلند می‌شود، مردم دیگر به داد او نمی‌رسند یعنی آسیب‌های سرمایه اجتماعی افراد به راحتی جبران‌پذیر نیست. لذا، اگر نگاه به یک فرد یا صنف یا دولت که در طی سالیان طولانی به‌دست‌ آمده، از دست برود دیگر به راحتی برگشت‌پذیر نیست.

میرزایی اظهار کرد: اگر سرمایه اجتماعی یک صنف اجتماعی در اثر ندانم‌کاری‌ها، ضعف و سستی و نادانی و غرور و بی‌تدبیری آسیب ببیند جبران آن شاید به هزاره دوم و سوم برسد؛ سرمایه اجتماعی از دست رفته مثل ویران شدن آن در چند دهه، به سرعت بازسازی نمی‌شود. لذا، سرمایه اجتماعی روحانیت یعنی اعتماد و پذیرش مردم که در طی 1400 سال به‌دست آمده بود را در 40 سال از بین ببریم، نباید گمان کنیم با یک 40 سال تلاش بعدی این سرمایه را به‌دست می‌آوریم؛ این چیزی جز خیال و توهم نیست زیرا بازگشت سرمایه اجتماعی نیاز به صدها سال زمان دارد.

وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی روحانیت رو به ضعف رفته است و اینکه بخشی از آن به اراده دشمن باز می‌گردد را می‌پذیریم، زیرا روحانیت ضربه کاری به نظام سلطه وارد کرده است و عقده‎‌های فرو خورده و در گلو مانده شیاطین هزاران سال است که از روحانیت پر شده است. لذا، این دشمن برای ساقط کردن اعتبار و ضعیف کردن روحانیت نقشه‌ها می‌ریزد اما نکته اصلی این نیست.

افت تفاهم و هم‌زبانی‌؛ عامل تضعیف سرمایه اجتماعی روحانیت

میرزایی تصریح کرد: غیر از دشمن خود روحانیت به دلایل مختلفی تضعیف شده است، ادبیات روحانیت در سازگاری و تفاهمش با نسل‌های جدید کم شده یا به عبارتی از دست رفته است؛ روحانیت به‌عنوان یک صنف که ادبیات دینی، سرمایه حرفه‌ای او به‌شمار می‌رود، تفاهم و هم‌زبانی‌اش به شدت افت کرده است که خود عامل تضعیف سرمایه اجتماعی است.

وی با اشاره به ابعاد معنوی این مسئله، ادامه داد: اگر روحانیت، نماد معنویت و دین بوده است، امروز به علت روی‌آوری به مسائل سیاسی، اجتماعی و دنیوی که موج اصلی ماست، بسیاری از روحانیون دیگر این نماد را یدک نمی‌کشند.

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: امروز رفت‌وآمد یک روحانی به خانه‌های لاکچری فاجعه است و سرمایه اجتماعی را می‌سوزاند که این خود یک عامل تضعیف سرمایه اجتماعی به‌شمار می‌رود.

وی با اشاره به کارکرد روحانیت در دولت و قدرت، یادآور شد: نگاه جامعه و مردمی که باید به قشر ما مثبت باشد، منفی شده است و این یعنی از دست دادن سرمایه اجتماعی؛ حال این نگاه منفی یا به‌واسطه دشمنان ایجاد شده است یا خود ما نیز در آن سهیم بوده‌ایم، از دست رفتن سرمایه اجتماعی روحانیت را دچار تنهایی و غربت در اجتماع یا به اصطلاح بیگانگی در اجتماع می‌کند.

میرزایی بیان کرد: آن چیزی که سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهد، روابط اجتماعی قدرتمند و با دوام بین فرد، گروه و دولت با جامعه است، حال اگر این سرمایه اجتماعی تضعیف شود، سیستم ایمنی اجتماعی فرد کاهش می‌یابد یعنی اگر در گذشته یک روحانی در خیابان راه می‌رفت هیچ‌کس جرئت بدگویی به او را نداشت دیگر چه رسد به قتل و چاقوکشی و عمامه از سر برداشتن یک روحانی در جامعه، زیرا سرمایه اجتماعی از او حمایت می‌کرد، که به آن مصون ماندن روحانیت تحت تأثیر سرمایه اجتماعی می‌گویند.

وی ادامه داد: اگر شرایطی باشد که بد گفتن به روحانی منکر تلقی نشود آنگاه افراد به یک روحانی ناسزا می‌گویند و مردم نیز واکنشی نشان نمی‌دهند، چگونه یک جامعه‌ای که چپ نگاه کردن به یک روحانی منکر تلقی می‌شد، امروز همین جامعه دست بلند کردن روی روحانی را تاب می‌آورد؟ جواب یک جمله است و آن، از دست رفتن سرمایه‌های اجتماعی.

میرزایی افزود: منکر ندانستن ناسزاگویی به روحانیت و معروف و خیر دانستن آن، مرحله بعدی جامعه‌ای است که سرمایه‌‌های اجتماعی خود را از دست داده است که اگر این اتفاق افتد بدون شک آن گروه مرجع در آن زمان و آن جامعه از بین رفته است.

وی یادآور شد: اگر صنف روحانیت سرمایه‌های اجتماعی خود را به طور کامل و قطعی از دست بدهد در مرحله اول، آسیب زدن به این صنف مورد منع اجتماعی قرار نمی‌گیرد در نتیجه مصونیت اجتماعی خود را از دست می‌دهد و حریم اجتماعی ندارد، در مرحله دوم آسیب زدن به این صنف خیر و معروف تلقی می‎‌شود.

میرزایی بیان کرد: داشتن سرمایه اجتماعی، حریم اجتماعی امن ایجاد می‌کند که در صورت وارد آمدن ضربه و آسیب، حریم اجتماعی از آن فرد تمام قد حمایت می‌کند و او در حریم و پوشش امنی قرار می‌گیرد، اما اگر حریم اجتماعی شکسته شود یک ضربه کوچک نیز فرد را از بین می‌برد.

وی تصریح کرد: اگر جامعه‌ای نسبت به یک صنف کینه به دل داشته باشد و آن را مسئول بدبختی خود بداند، سرمایه اجتماعی از دست می‌رود و دیگر ارگان‌ها، نهادها، دولت‌ها یا آن صنف در حریم امن اجتماعی قرار نمی‌گیرد. ممکن است صنف روحانیت در دوران شاهنشاهی در حریم اجتماعی قرار داشت اما در زمان انقلاب و حکومت دینی این سرمایه اجتماعی را از دست داده باشد، بنابراین سرمایه اجتماعی به حق و باطل مربوط نیست.

سرمایه اجتماعی روحانیت دچار جراحت عمیق شده است

میرزایی بیان کرد: در جامعه‌ای که سرمایه اجتماعی روحانیت از دست رفته است، در وهله اول گروهی از مردم نسبت به آسیب زدن به این قشر بی‌تفاوت عمل می‌کنند که در این وضعیت آسیب‌پذیری فرد بالاست، اما حرکت‌های معارض این صنف گسترش اجتماعی نداشت. برای مثال یک فرد تکفیری معاند وارد حرم مطهر رضوی می‌شود و یک طلبه را به قتل می‌رساند و گروهی از مردم این اقدام را تماشا می‌کنند اما دیگر این سرمایه اجتماعی به گونه‌ای نیست که مردم جان خود را فدا کنند و اعتقاد داشته باشند که این روحانی همانی است که به داد ما رسید و برای زندگی و رفاه ما جانفشانی کرد که اگر این سرمایه اجتماعی از دست نرفته بود، مردم به سرعت به میدان آمده و دفاع می‌کردند و آن جنایتکار مهلت پیدا نمی‌کرد 50 ضربه چاقو به هر یک از آن سه طلبه وارد کند و دو نفر را به قتل برساند و دیگری را تا مرز کشتن ببرد.

وی تصریح کرد: این جنایات علیه روحانیت در جامعه و در انظار اتفاق می‌افتد اما شاید به تعداد انگشتان یک دست برای دفاع از آن روحانی به میان آیند و سایرین نقش تماشاگر ایفا می‌کنند و اگر در جامعه‌ای این اتفاق رقم بخورد به آن معناست که سرمایه اجتماعی روحانیت به‌طور جدی آسیب دیده و باید ترمیم شود، اما هنوز به‌طور کامل از دست نرفته است اما اعتقاد دارم دچار جراحت عمیق شده است.

میرزایی یادآور شد: سرمایه‌های اجتماعی را باید قدر دانست و ترمیم کرد و نباید اجازه داد تا آن‌قدر بی‌سرمایگی اجتماعی افزایش یابد که نتوانیم آرامشی در خیابان‌های جامعه خود داشته باشیم، یعنی باید نشست و عمیقا تمام سرمایه‌های فکری و راهبردی خود را بسیج کنیم تا بدانیم چگونه این آسیب ترمیم می‌شود، بدون شک ما با چالش سرمایه اجتماعی روحانیت مواجه هستیم.

 

گفت‌وگو از محدثه نعیمی فرد

انتهای پیام
captcha