رویکرد «درمان معنوی خداسو» در دو دهه اخیر فعالیت خود را بهطور جدی آغاز کرده است که برای اولین بار در ایران از سوی مسعود جانبزرگی و همکاران وی از جمله حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی و حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده مطرح شده است. ماحصل این تحقیقات، چاپ سلسله کتابهای درمان معنوی خداسو، معرفی و ارائه آن در کشورهای هند، ژاپن، امارات و تربیت درمانگران مسلط بر این رویکرد است.
در ادامه برای بررسی ابعاد بیشتر و تحلیل درمان معنوی خداسو به سراغ حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه رفتیم که مشروح گفتوگو با ایشان از نظر میگذرد:
ایکنا_ در ابتدا بفرمایید رویکرد اصلی درمان معنوی چیست؟
در درمانگری، رویکردهای مختلفی مانند روانتحلیلگری، رفتاری و انسانگرا یا وجودگرا وجود دارد، اما یکی از رویکردهایی که در یکی دو دهه اخیر بسیار فعال شده است، رویکرد معنویتگراست که در حوزه درمانی نیز موفقیتهای جدی داشتند. برای مثال کسانی مانند اروین یالوم و پارگامنت از مشاهیر و بزرگان روانشناسی هستند که به این رویکرد پرداختهاند و نشان میدهد در روانشناسی این رویکرد کاملا شناخته شده است.
رویکرد اصلی درمان معنوی آن است که ما علاوه بر درمانهای متعارفی که از طریق مداخلات شناختی، رفتاری و اینگونه کارها انجام میدهیم و بر فرد تأثیر میگذاریم، اگر بتوانیم ارتباط فرد را با خداوند بازسازی و اصلاح کنیم، درمان رقم میخورد. این میتواند بهصورت فردی باشد یا خانوادگی. اضطراب و وسواس از مداخلات فردی و اختلافات زناشویی از مداخلات خانوادگی بهشمار میرود که در رویکرد درمان معنوی با محوریت خداوند مرتفع میشود.
نگاه تیم ما که بیش از 10 سال از فعالیت حرفهایمان در این عرصه میگذرد، در درمانگری معنویتگرا، معنویت خداسو است، زیرا امروزه هم معنویتهای بدون خدا (Spiritual but not religious) یا به اختصار (SBNR) داریم که مذهبی و خدامحور نیستند که در درمان معنوی آن را نمیپذیریم و موفقیت جدی برای افراد ایجاد نمیکند بلکه رویکرد ما(GOD Oriented) یا بامحوریت خداست.
مبنای این رویکرد ما فراروی از سه موضوع است: مَنیّتها، مادیگرایی و موقعیت. ما در این رویکرد توجه به مادیت و مقام و جایگاه و مَنیّتها را کنار میزنیم به شرط آنکه توجه ما به خداوند باشد. به اعتقاد ما با این رویکرد بسیاری از مشکلات ما اصلاح میشود و در درمانگری نیز پاسخ میدهد؛ حدود 10 سال است که در کلینیکهای بالینی اجرا شده و به نتایج موفقیتآمیزی دست پیدا کردیم.
ایکنا _ یعنی شما تلاش میکنید تا دنیای مادی برای فرد کمرنگ و جهان پس از مرگ برای او پررنگتر شود، در واقع در مراقبت معنوی از بیماران با دعا یا تلقین کردن، دریچه پذیرش فرد را بازگشایی میکنید؟
نه لزوما دعا نیست. ما اعتقاد داریم مبنای اولیه فرد تحول در شناخت اوست، در واقع در وهله اول تغییرات شناختی انجام میشود؛ برای مثال در خانوادهدرمانگری، ما زمانی که قالبها و چارچوبهای خود را بیان میکنیم و او با این چارچوبها آشنا میشود، اطمینان پیدا میکند که این سخنانی است که خداوند گفته است. لذا، اصل بحث ما آن است که از جهت فکری و شناختی فرد تغییر پیدا میکند و سپس در مرحله بعد به رفتار و عواطف میرسد که از جمله کارهایی که در مرحله دوم انجام میشود، دعا نیز هست اما یکی از دستورالعملهای ما استغفار است و زمانی این کار انجام میشود که فرد از لحاظ شناختی به یک بینش رسیده است نه در ابتدا. استغفار گرد و غبارها و موانعی را که بین خدا و انسان است برطرف میکند.
برای رساندن فرد به این بینش تعالیم مختلفی در ادیان ابراهیمی موجود است که از آنها بهرهمند میشویم و مهمترین نکته آن، بازتعریف انسان در میانه مبدأ و معاد است که زندگی را برای او معنا میکند و معنای جدیدی به زندگی او میبخشد. پس میتوان گفت معنادار کردن زندگی از طریق بازتعریف انسان در چارچوب میان مبدا و معاد.
ایکنا _ از صحبت شما اینگونه برداشت میشود که در رویکرد درمان معنوی چارچوب و بایدها و نبایدهایی برای فرد تعیین میکنید.
بله، از همان عبارتی که در قرآن کریم تحت عنوان «صراط مستقیم» آمده است بهره میجوییم، ما اعتقاد داریم این راه مستقیم راهی میان مبدأ و معاد است.
ایکنا _ این درحالی است که در مصاحبه چندوقت اخیر که با استاد جانبزرگی داشتیم وی بر این باور بود که درمان معنوی نقضکننده رویکردهای رایج و متداول حاضر در عرصه روانشناسی نیست بلکه ادامهدهنده آن است؛ با توجه به این مطلب برخی از رویکردهای متداول روانشناسی تعیین چارچوب و باید و نباید برای مراجعهکننده را امری اشتباه تلقی میکنند، اما درمان معنوی برای شخص چارچوب و محدودیت دینی تعیین میکند.
درمانگریهای دیگر به آن معنا نیست که هیچ چارچوبی ندارند حتی درمانگریهای انسانگرا اصول و قواعد خود را دارند؛ چارچوب را به معنای محدودیت نباید تلقی کنیم؛ در سایر درمانها، همان قواعد و اصولی را که از دیگر درمانها متمایز میکند، چارچوب آن رویکرد درمانی تلقی میشود.
زمانی که در رویکرد معنوی از چارچوب میان مبدأ و معاد سخن میگوییم به آن معناست که مسیر را مشخص میکنیم و مبدأ بینهایت و معاد نیز جاودانه است و هیچکدام آنها برای انسان محدودیت ایجاد نمیکنند. معنویت خداسو تحت فشار قرار دادن یا جهت تقلیلگرایانه نیست بلکه ما جهت و سوگیری به معنای مثبت به فرد میدهیم.
باید و نباید را خود شخص مراجعهکننده پیدا میکند در واقع روشهای ما بیشتر اکتشافی است. یکی از تکنیکها آن است که پندارهای فرد را پندارهزدایی کنیم دریافتها و تفسیرهای پیشین را ذائل میکنیم و نگاه جدیدی درباره زندگی، معاد، ارتباط با خود و دیگران را به او ارائه میدهیم.
ایکنا_ شما میگویید جهتدهی مثبت به مراجعهکننده در درمان معنوی اتفاق میافتد. پس تفاوت این رویکرد با درمان مثبتنگر چیست؟
رویکردهای مثبتنگر لزوما به این معنا نیست که از تعالیم وحیانی استفاده کنند و بیشتر هدف آن است که جنبههای مثبت مراجعهکننده را پررنگ کنند و سبب افزایش خودآگاهی در او شوند اما در نگاه معنویتگرا محوریت ما مسائل معنوی است و اعتقاد داریم فرد به میزانی که نگاه معنوی در او زنده میشود به درمان بهتر جواب میدهد.
ایکنا_ آیا در درمان معنوی، عذاب وجدان یا سوپر ایگو(درونیسازی الگوهای بین فردی ابتدایی) فرد را افزایش میدهید تا شخص به تعادل و سپس به تعالی برسد؟
نه لزوما؛ به نظر من باید به جای عذاب وجدان بگوییم بینش. در واقع فرد در روند درمانی به این بینش میرسد که فرضا اقدام او گناه و خطا بوده است و باید اصلاح کند یا اینکه در روند درمانی فرد را با خطاها و تناقضات خودش مواجه میکنیم این تکنیکها در روش درمان معنوی نیز هست، اما نه به معنای دینی و اخلاقی او که ما بخواهیم عذاب وجدان فرد را افزایش دهیم؛ ما این نگاه را نقض میکنیم زیرا درمانگر یاور و کمککننده مراجعهکننده است تا بتواند در مسیر اصلاح قدم بردارد، نکته جالب آن است زمانی که فرد اصلاح میشود یک احساس معنوی و لذت معنوی دارد و تنها درمان نیست، ارتقا و تعالی نیز است.
ایکنا_ تاکنون مراجعهکنندهای با بیماری جسمی سخت و لاعلاج داشتید که این درمان برای او مثمرثمر باشد؟
تاکنون درمان معنوی در اقسام بیماریهای اضطراب، افسردگی و وسواس به خوبی پاسخ داده است و اخیرا پایاننامه دکتری در موضوع بهرهمندی از رویکرد معنوی در مورد خودکشی انجام شده است که این روند درمانی برای آنها پاسخگو بوده است اما برای درمان بیماریهای جسمی و سخت مانند سرطان و از این قبیل ورود جدی نداشتیم. البته برای این موضوع، بحث مراقبت معنوی مطرح کردهایم که من کتابی در این زمینه با عنوان مراقبت معنوی بیماران تهیه و چاپ کردهام که در آن از رویکرد معنوی برای بیماران مزمن مانند بیماران مبتلا به سرطان استفاده و نتایج آن را مکتوب کردهایم، اما هدف اصلی ما درمان معنویت خداسو با محوریت اختلالات روانی است.
ایکنا_ رویکرد معنوی به دین و مذهب خاصی اطلاق دارد؟
ما اعتقاد داریم تمام ادیانی که مبنای توحیدی دارند از رویکرد معنوی میتوانند بهطور کامل استفاده کنند مثل اسلام، مسیحیت، یهود و حتی زرتشتیان فارغ از جنبههای انحرافی آن. بنابراین این رویکرد به تمام ادیان ابراهیمی و توحیدی اطلاق دارد.
ایکنا_ آیا رویکرد معنوی برای افرادی که به خداوند اعتقاد ندارند مؤثر است یعنی در واقع این رویکرد جامعیت دارد یا تنها به قشر مذهبی محدود میشود؟
خیر. افرادی که به خدا و دین هم اعتقاد ندارند میتوانند مراجعهکننده باشند، درمانگر رویکرد معنوی با نگاه عقلی با او صحبت میکند زیرا عقل را به دو سطح عقل طبیعی و عقل خداسو تقسیم میکنیم.
عقل طبیعی همان داشتههای فطری و طبیعی همه انسانهاست که ما در ابتدای روند درمانی در مرحله عقل طبیعی با مراجعهکننده صحبت میکنیم و از آموزههای دینی و قرآنی بهره نمیبریم، این روند تا آنجایی که فرد به یک رشد و سطح متعارف از عقل طبیعی برسد زمینهای برای بهرهمندی از تعالیم و آموزههای قرآنی فراهم میشود که به آن عقل خداسو میگویند.
در مراحل روند درمان معنویت خداسو، ابتدا تعادل و سپس تعالی ایجاد میشود و تا زمانی که فرد به مرحله تعادل نرسیده باشد، از تعالی نمیتواند استفاده کند. به همین خاطر است که در تعالیم انبیا آمده است، کسانی بودند که بر قلبهای آنها مهر زده شده است یعنی قلب بیمار است و هنوز به تعادل نرسیده است لذا در ابتدا باید عقل به یک تعادل نسبی برسد سپس آمادگی پذیرش تعالیم و آموزههای دینی را پیدا کند. تکنیک جزیره یکی از تکنیکهای رشد عقل طبیعی و اغناسازی آن است لذا میتواند برای افرادی که دیندار نیستند تاثیرگذار باشد.
ایکنا _ مراجعهکنندههای خارجی و غیرمسلمان نیز داشتید؟
خیر؛ خودم تاکنون مراجعهکننده غیرایرانی نداشتم اما همکارانم مثل استاد جانبزرگی مراجعهکننده بیدین و مراجعهکننده مسیحی داشتند که با رویکرد درمان معنوی به سطح تعالی رسیدهاند.
ایکنا _ آیا رویکرد معنوی خانوادهمحور است و بر خانواده مراجعهکننده نیز میتواند تأثیرگذار باشد؟
هستی و لایه اصلی این نظریه درمان فردی بوده است اما در مرحله بعدی به محوریت خانواده نیز نگاه ویژه داشتهایم و کتابی با موضوع خانوادهدرمانگری معنویت خداسو در دست چاپ است و بهزودی منتشر خواهد شد که در این کتاب بهطور خاص و ویژه به درمان مسائل و مشکلات خانوادگی با رویکرد معنویت خداسو پرداختیم و چهار دستورالعمل ویژه نظری و عملی طراحی و تدوین کردهایم و به بخشی از نتایج تجربی نیز اشاره شده است. براساس آسیبشناسی اختلالات خانوادگی و تقسیمبندی چهارگانه آن، متناسب با هرکدام یک پروتکل درمانی ارائه شده است که هشت مرحله اجرایی دارد.
ایکنا_ آیا تاکنون با دستگاههای ذیربط دولتی همکاری داشتید؛ در واقع این رویکرد مورد حمایت آنان واقع شده است یا برای تدوین اساسنامهای با محوریت درمان معنوی پیشقدم شدهاند؟
ارگانهای رسمی تاکنون هیچکدام حمایت جدی از رویکرد درمان معنوی نداشتند و تا به امروز علاوه بر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و آستان قدس رضوی که همکاریهای گستردهای با ما داشته و دارند و حمایتهای لازم را نیز انجام دادهاند، در واقع اولین محل ارائه پروتکلهای درمانی ما، آستان قدس رضوی بود. لذا، آنها از حامیان جدی ما هستند؛ دانشگاه آزاد اسلامی نیز حمایتهایی داشتند.
من اعتقاد دارم با توجه به اینکه نظریه درمان معنوی، یک اقدام ملی با رویکرد دینی است باید مورد حمایت جدیتر قرار بگیرد تا بتوانیم در جامعه آماری وسیعتر این کار را آزمون و تجربه کنیم تا بتوان با ارتقای آن پروتکلها را نهایی و به جامعه علمی عرضه کنیم.
طی چندوقت اخیر، مسائل آموزش سلامت معنوی به پزشکان و پرسنل علوم پزشکی قم با همکاری ما و بنیاد بینالمللی صحیفه سجادیه انجام شده است اما این اقدام اگرچه نزدیک به پژوهشها و تحقیقات ماست اما با حوزه گسترده مداخلات و درونگری معنوی متفاوت و یک اقدام مجزاست.
ایکنا_ نکته پایانی؟
درمانگری معنوی خداسو کاملا براساس آموزههای قرآنی است، خداوند در قرآن میفرماید: «... أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ با یاد خدا دلها آرامشمیگیرد.»(سوره رعد/آیه 28» و یا در بخشی دیگر میفرماید: «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً؛ برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود.»(سوره روم/آیه 21)؛ این آرامش فردی و خانوادگی که ما را به سلامت در زندگی میرساند، نیازمند تبیین است که چگونه با یاد خدا به آرامش برسیم و این آرامش از کجا نشئت میگیرد؟ درمان معنویت خداسو این موضوعات را تبیین میکند.
گفتوگو از محدثه نعیمیفرد
انتهای پیام