تبادل علم با خارج از کشور نداریم/ مقایسه دانشگاه‌های ایران و آلمان
کد خبر: 4036188
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۰
همایون همتی در گفت‌وگو با ایکنا:

تبادل علم با خارج از کشور نداریم/ مقایسه دانشگاه‌های ایران و آلمان

همایون همتی ضمن اشاره به عقب‌ماندگی علمی کشور در حوزه علوم انسانی گفت: علی‌رغم غنایی که در فرهنگ اسلامی داریم امروز از قافله علم عقب مانده‌ایم و رویکردها و دیدگاه‌های جدید از آن طرف می‌آید.

تبادل علم با خارج از کشور نداریم/ مقایسه دانشگاه‌های ایران و آلماننقش اساسی علم و فناوری در پیشرفت و توسعه جوامع از موضوعاتی است که کسی در آن تردید ندارد و عناصری همچون قدرت ملی و رفاه اجتماعی یک کشور تابع این دو مولفه بنیادی است. درخشان‌ترین فصل فرهنگ ایرانی اسلامی مقارن با دوران شکوفایی علم و دانش در جامعه و شکل‌گیری تمدن اسلامی بود؛ تمدنی که مسلمان‌ها قرن‌ها در حسرت احیای آن کوشیدند ولی راه به جایی نبردند.

با گذشت زمان مشخص شد که تولید علم در حوزه علوم انسانی وضعیت رضایت بخشی ندارد. به همین دلیل امروز مسئله «تولید علم» به یکی از دغدغه‌های اساسی مسئولان، اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی بدل شده است. به اعتقاد این گروه، تولید علم در ایران، خصوصا در حوزه علوم انسانی وضعیت نامطلوبی دارد و ایرانیان مشارکتی در تولید دانش جهانی ندارند. بی‌گمان این مسئله در آینده پیامدهای منفی خواهد داشت و ما را در دستیابی به اهداف و آرمان‌های ملی ناکام می‌گذارد.

به همین دلیل تصمیم گرفتیم در گفت‌وگو با اندیشمندان و دغدغه‌مندان این حوزه، در قالب پرونده «تولید علم» به بررسی وضعیت تولید علم در ایران و عوامل و نتایج آن بپردازیم.

در پنجمین گفت‌وگو، با همایون همتی هم‌صحبت شدیم. همتی دکترای ادیان و عرفان از دانشگاه آزاد و فوق دکتری از دانشگاه بیلفلد آلمان است. او سابقه رایزنی فرهنگی ایران در آلمان و تدریس در دانشگاه‌های ایران و برخی کشورهای غربی را در کارنامه دارد.

بخش نخست گفت‌وگوی ایکنا با همایون همتی را می‌خوانید؛

ایکناـ شما سال‌های متمادی در دانشگاه‌های داخل کشور تدریس کردید. می‌خواستم به عنوان سوال نخست از شما بپرسم که وضعیت کلی دانشگاه‌ها و تولید فکر را در کشور چگونه ارزیابی می‌کنید.

شاید من خیلی صالح نباشم در باب دانشگاه بحث کنم و باید از جامعه‌شناسان و کسانی که در فلسفه علم و جامعه‌شناسی علم و فرهنگ کار می‌کنند در این رابطه استفاده شود ولی بنده دوازده سال است در دوره‌های دکتری جامعه‌شناسی فرهنگ تدریس می‌کنم. همچنین تجربیاتی نزدیک به چهار دهه از حضور در دانشگاه دارم و در بیش از 90 کشور حضور داشتم و تدریس کردم. شاید بشود از آن تجارب هم استفاده کرد.

در مجموع نه از وضع دانشگا‌ه‌های کشور راضی هستم و نه وضعیتشان را مطلوب می‌دانم. البته من صلاحیت ندارم درباره علوم پزشکی و مهندسی اظهار نظر کنم و بیشتر سروکارم با علوم انسانی است، در این زمینه وضعیت رضایت‌بخشی نداریم.

البته نباید بی‌انصافی کردف بعد از پیروزی انقلاب گام‌های خوبی در کشور برداشته شده و وضع دانشگاه‌ها نسبت به آنچه قبل انقلاب بود بهبود پیدا کرده است ولی به جای پرداختن به کیفیت، کمیت‌گرایی در آموزش عالی حاکم شده است و دائما تعداد مراکز آموزش عالی افزایش پیدا کرده و کسانی که در حد دانشجو هستند در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند. شرایط تحریم هم بر کشور تحمیل شده و مبادلات علمی با خارج از کشور بسیار محدود شده است. مضاف بر اینها یک نگاه سیاست‌زده هم بر دانشگاه حاکم شده است و استادان در خیلی موارد احساس امنیت شغلی نمی‌کنند. به لحاظ مالی هم معیشت‌شان تأمین نمی‌شود. منابع و ابزار کارشان از جمله کتب و مقالات هم در اختیارشان قرار نمی‌گیرد لذا همه این عوامل به اضافه خیلی عوامل دیگر موجب می‌شود وضعیت مطلوبی نداشته باشیم.

رهبر معظم انقلاب هم مکرر از وضع فرهنگی کشور ابراز نارضایتی کردند. اخیرا هم به مسئله جهاد تبین اشاره فرمودند. این نشان می‌دهد خیلی چیزها تبیین نمی‌شود یا اگر می‌شود نارسا است. ما در حوزه علوم انسانی به تبیین فرهنگ نیاز داریم، هم فرهنگ عمومی و هم فرهنگ اعتقادی. تلاش‌هایی که صورت گرفته کافی نبوده و وضعیت مطلوب نیست. من به عنوان یک معلم کوچک نظرم این است که نسل جوان و خانواده‌ها به مباحث فرهنگی و اعتقادی نیاز دارند.

صریح بگویم؛ یک عده از سیاست‌بازان، دانشمندان را در عرصه علوم انسانی بازی می‌دهند و آدم احساس می‌کند مهره و ابزار است و از روی اعتقاد به فرهنگ و اندیشه برای انسان ارزش قائل نیستند. بعضا این احساس به آدم دست می‌دهد؛ تا جایی که انسان به کار می‌آید از او استفاده می‌کنند و هر وقت سود نداشت او را کنار می‌گذارند. این در حالی است که در اسلام علم و دانش هدف است و این تلقی باید اصلاح شود.

ایکناـ شما فرمودید از وضعیت کنونی تولید علم رضایت ندارید. یک بخش از مشکلات به ساختار نظام آموزشی و دانشگاه برمی‌گردد و یک بخش از اشکالات هم به خود پژوهشگران و روش‌ها و شیوه مواجهه ما با موضوعاتی که درباره آنها پژوهش می‌کنیم بازمی‌گردد. لطفا مقداری جزئی‌تر در این حوزه صحبت کنید و با نگاه تطبیقی و مقایسه‌ای با کشورهای دیگر بحث را پیش ببرید و به تجربیات موفقی که کشورهای دیگر داشتند اشاره کنید.

شرایط و زمینه‌های فرهنگی و تاریخی کشورها با هم متفاوت است. نظام‌های حاکم بر کشورها هم با هم متفاوت هستند و شاید مواردی خاص هر کشوری باشد و نشود آن را تعمیم داد و به اشتراک گذاشت. ما مسلمانیم و نظام‌مان ملهم از دین است و خود این اقتضائاتی به وجود می‌آورد، لذا شاید خیلی جاها مقایسه غلط باشد ولی یک چیزهای عمومی و مشترک هم وجود دارد که در آن زمینه‌ها، از بودجه پژوهشی گرفته تا دستمزد و پرداختی که به استادان انجام می‌شود تا قوانین استخدام هیئت علمی و ارتقای آنها، می‌توان از تجربیات دیگر کشورها استفاده کرد.

وضعیت کشورهای دیگر خصوصا کشورهای اروپایی که پیشرفت‌های علمی قابل توجهی داشتند خیلی با کشور ما فرق می‌کند. احترام و جایگاه استاد در کشورهای اروپایی و آزادی نسبی که در آنجا برای مباحث اندیشه‌ای وجود دارد با وضع کشور ما تفاوت دارد. در کشور ما یک نظام جوانی حاکم شده است، تازه انقلاب کرده و انقلاب هم از طرفی برکات و مزایایی به همراه دارد و از طرفی برخی آفات را با خود به همراه آورده است و گاهی بی‌نظمی‌ها، آشفتگی‌ها، خودسری‌ها و بی‌برنامه‌گی‌ها وجود دارد. در کنارش هم برکات و خدمات و فوایدی وجود دارد که در اثر انقلاب پدید آمده است. مثلا نسخه‌های خطی که در این سه چهار دهه چاپ شده با قبل انقلاب قابل مقایسه نیست و بسیاری از این آثار برای بعد از انقلاب است. همچنین حوزه علمیه نظم پیدا کرده، سطح‌بندی شده و رساله‌نویسی ایجاد شده است.

وضعیت بغرنج دانشگاه‌ها در ایران

از آن طرف شما می‌بینید در هر دهاتی یک شعبه دانشگاه زدند و دبیر دبیرستان در آنجا تدریس می‌کند. این مطابق با تعریف دانشگاه نیست. دانشگاه یک تعریفی دارد؛ فضای دانشگاه، تعداد اعضای هیئت علمی، منابعی که باید تدریس شود مشخص است. در کشور آلمان اصلا دانشگاه ضعیف وجود ندارد و تمام دانشگاه‌های کشور آلمان خوب است. اینطوری نیست به هر دانشجوی کم سن و سال ناآزموده اجازه تدریس بدهند یا نحوه انتخاب رئیس دانشگاه اینطوری نیست که هیئت دولت بنشینند یکی را انتخاب کنند و برایش حکم بزنند. یک آقای فوق لیسانس را رئیس دانشکده می‌کنند، بیست نفر استاد با مدرک دکتری که در خارج کشور تحصیل کردند باید زیر دست او باشند. اینها استادان را دلزده می‌کند و انسان می‌گوید چرا درس بخوانم.

در آلمان به تعداد زبان‌هایی که یک استاد بلد است حقوقش ضریب پیدا می‌کند، اینجا فرقی نمی‌کند. لذا انسان ضرورتی نمی‌بیند زبان جدید یاد بگیرد. الآن بنده که به چند زبان تسلط دارند با یک استادی که مکالمه روزمره انگلیسی را هم بلد نیست فرق ندارم، حتی شاید در مواردی به دلایلی، امتیازات برای آنها بیشتر باشد. در آلمان به این چیزها توجه می‌شود لذا استاد می‌رود چند زبان یاد می‌گیرد چون انگیزه دارد. ما خیلی کار داریم تا به آنجا برسیم. بی‌دلیل نیست در برخی علوم باید از آنها گدایی کنیم. لذا می‌بینید آنها ما را تحریم می‌کنند، شرط هم می‌گذارند. حتی الآن در برخی رشته‌ها دانشجویان ایرانی را پذیرش نمی‌کنند چون می‌گویند می‌شود از آن علم استفاده‌های غیر صلح‌آمیز کرد. هنوز علم دست آنها است و ما مصرف‌کننده هستیم، هرچند پیشینه غنی و قابل افتخاری داریم و دین ما فرهنگی‌ترین دین جهان است و هیچ دینی مثل اسلام به تفکر ارزش نداده است. پیامبر ما جلوی قاری ساده قرآن تمام‌قد می‌ایستاد. ایشان اینقدر برای علم و دانش ارزش قائل بودند. در روایات ما آمده است که هیچ عبادتی مثل تفکر نیست. آنقدر در این زمینه رهنمود و دستور داریم که غرورانگیز است ولی در عمل کشورهای مسلمان دچار انحطاط و عقب‌ماندگی فرهنگی هستند. البته ما در این سه چهار دهه با همه مشکلات، خودمان را به جایی رساندیم که در جهان رتبه داریم ولی این کافی نیست و نباید ما را فریب دهد. هنوز هم مشکلات ما زیاد است و باید آنها را رفع کنیم.

اگر بخواهیم در عرصه فرهنگ ابتکار دست ما باشد برنامه‌ریزی می‌خواهد، نیروی کارآمد می‌خواهد، پشتیبانی می‌خواهد. الآن یک استاد دانشگاه رسمی اگر بخواهد با حقوقی که از دانشگاه می‌گیرد یک سفر یک هفته‌ای به خارج کشور برود و در یک سمینار شرکت کند هزینه بلیت رفت و آمدش را ندارد تا چه رسد به اینکه هتل بگیرد. یک وقت حساب می‌کردم وقتی شما دو، سه کتاب خارجی می‌گیرید دو تا سه میلیون تومان می‌شود. وقتی مبادله نیست و انسان نمی‌تواند همتایان خودش را ببیند موجب این می‌شود که عقب بمانیم.

یک وقت من در دانشگاه گریگوریانا در ایتالیا بودم. این دانشگاه تحت نظارت پاپ است. رئیس دپارتمان اسلام‌شناسی و مطالعات فرهنگی مرا به بخشی در کتابخانه دانشگاه برد. گفت اینجا مجلات از کشورهای مختلف برای ما می‌آید و هنوز این مجلات ثبت نشده است. گفت اینها نزدیک به هزار و سیصد نوع نشریه در رشته ادیان است. حیرت‌انگیز بود. شما در داخل کشور پنج نمونه آن را به من نشان دهید. من که این همه در دانشگاه‌های خارج بودم خیلی از آنها را ندیده بودم. وقتی شما نه می‌توانید این نشریات را تهیه کنید، نه برایتان تهیه می‌کنند و نه حتی اسمش را شنیده‌اند نباید توقع پیشرفت داشته باشید. اگر استادان ما به خارج بروند متوجه می‌شوند خیلی از علم روز بی‌خبریم. ممکن است در رشته‌های فنی پیشرفت‌های خوبی داشته باشیم ولی در حیطه علوم انسانی علی‌رغم غنایی که در فرهنگ اسلامی داریم از قافله علم عقب مانده‌ایم و رویکردها و دیدگاه‌های جدید از آن طرف می‌آید و از اینجا چیزی ترجمه نمی‌شود تا به آنجا برود چون کار نشده، سیاست‌گذاری نبوده و ریل‌گذاری نشده است.

ادامه دارد...

گفت‌وگو از مصطفی شاکری

انتهای پیام
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۰/۱۱/۳۰ - ۱۵:۱۹
3
0
من مخالف نظر ایشان هستم. ما سردمدار تمدن سازی نوین جهانی هستیم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۰/۱۱/۳۰ - ۱۵:۲۰
3
0
به فضل الهی با بیانیه گام دوم انقلاب و اسلامی سازی دانشگاه ها، غرب را به زانو در میاریم
captcha