حدیث خواستگاری امام علی(ع) از دختر ابوجهل چرا و چگونه ساخته شد؟
کد خبر: 4030394
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۱
رضوانی به سوال پاسخ داد:

حدیث خواستگاری امام علی(ع) از دختر ابوجهل چرا و چگونه ساخته شد؟

علی‌اصغر رضوانی، استاد جامعة المصطفی(ص)، به بررسی برخی شبهات درباره حضرت فاطمه(س) پرداخت و گفت: دشمنان اهل بیت(ع)، برای تخریب روایت «فاطمة بضعة منی ...» مسئله خواستگاری امام علی(ع) از دختر ابوجهل را نقل کرده‌اند در حالی که اصل ماجرا چیز دیگری است.

علی اصغر رضوانی به گزارش ایکنا، علی‌اصغر رضوانی، استاد جامعة المصطفی(ص) دوم بهمن ماه در نشست «بررسی شبهات فاطمیه(س)» با بیان اینکه بنده کتابی با عنوان «فاطمه زهرا(س)، مظلومه تاریخ» نوشته‌ام و موضوعات مختلفی در آن مورد کنکاش قرار گرفته است، گفت: مرجعیت علمی حضرت زهرا(س) و سایر فضائل ایشان، مظالمی که به آن بانوی گرامی وارد شد، بحث الگودهی فاطمه(س) و زندگینامه ایشان از ولادت تا شهادت، فاطمه زهرا(س) در نگاه اهل سنت و مسیحیان از جمله بخش‌های این کتاب است و بخشی هم به دفاع از حریم فاطمی اختصاص دارد. 

وی افزود: اولین شبهه که قصد ورود دارم، شبهه قابل تاملی است؛ در صحاح اهل سنت از جمله بخاری در چند باب، روایت «فاطمة بضعة منی و من آذاها فقد آذانی ...» را نقل کرده که ما از آن در نقد مخالفان استفاده می‌کنیم؛ آلوسی معنای خاصی برای بضعة در نظر گرفته است؛ او بضعة را جزیی از حقیقت وجودی محمدی(ص) می‌داند؛ وی در ذیل آیه وصطفیک علی نساء المعالمین گفته است که مراد از برگزیدگی حضرت مریم(س) در این آیه آیا منحصر به زنان دوران زندگی خود است یا زنان تمامی اعصار را تا قیامت شامل می‌شود؟ آلوسی اثبات کرده که حضرت مریم در میان زنان زمان خود برگزیده است.  

استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: آلوسی که سنی حنفی است بحث کرده که اگر حضرت مریم(س) برترین زن در دوره خود است پس برترین زن جهان تا قیامت کیست؟ او دو نظریه آورده است، یکی اینکه فاطمه زهرا(س) برتر است و دیگری عایشه؛ وی ابتدائا ادله‌ای در اثبات برتری فاطمه(س) آورده است. وی به روایات معتبر استناد کرده و از جمله روایتی که چهار زن برتر را معرفی کرده است یعنی حضرت خدیجه(س)، آسیه(س)، مریم(س) و فاطمه(س) و برترین بین اینها، حضرت فاطمه(س) است. او خودش هم همین نظر را دارد و گفته نظر امام محمد باقر(ع) هم همین است.

وی افزود: بعد گفته کسانی که می‌گویند عایشه برتر است هم استناداتی دارند از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمودند: دو سوم دین خود را از حمیرا بگیرید، که حمیرا لقب عایشه است؛ دلیل دیگر وی این است که عایشه در قیامت با پیامبر(ص) خواهد بود ولی فاطمه(س) با همسرش یعنی علی(ع) است و بودن با پیامبر برتر از بودن با علی(ع) است. البته آبکی بودن این دلیل واضح است.

رد روایتی در فضیلت همسر پیامبر(ص)

وی تصریح کرد: آلوسی دلیل اول و روایت دو سوم دین خود را از عایشه بگیرید را رد کرده و گفته سند معتبری ندارد و تاکید دارد که پیامبر(ص) در مورد فاطمه(س) و فرزندان و همسرش فرمود: انی تارک فیکم الثقلین ...» و فاطمه(س) در راس عترت است. کسی از دختر پیامبر(ص) به پیامبر(ص) نزدیکتر نبود. محمد ناصرالدین البانی گفته که حدیث ثقلین درست است ولی مقصود از عترت، علمای امت و زنان پیامبر(ص) هستند؛ در جواب می‌گوییم، اگر زنان پیامبر(ص) باشند پس تکلیف مردان چه می‌شود و علمای امت هم که جزء عترت نیستند. این کار تاویل است که شما آن را جایز نمی‌دانید.

رضوانی اضافه کرد: آلوسی درباره اینکه چرا پیامبر(ص) فرمود دو سوم دین خود را از عایشه بگیرید ولی به فاطمه اشاره نکرد آورده است زیرا پیامبر(ص) می‌دانست دخترش سریعا بعد از وفاتش به او ملحق خواهد شد و الا می‌فرمود خذوا کل دینکم عن فاطمة الزهراء(س)؛ فاطمه جزیی از حقیقت وجود پیامبر(ص) است که به این مطلب در تفسیر سوره انسان اشاره کرده است.

وی گفت: براساس روایات خود اهل سنت، فاطمه زهرا(س) بر ابوبکر و عمر خشم کرد و بر آنان غضبناک شد و با او حرف نزد، آیا کسی که غضبناک شود، مورد آزار قرار نگرفته است؟ کسی که فاطمه را آزار دهد پیامبر را آزرده و اگر این صغری و کبری را کنار هم بچینیم به تعبیر آیه 57 احزاب «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا» مورد لعنت در دنیا و آخرت خواهند بود.

رضوانی با بیان اینکه چون این روایت خیلی برای مخالفان سنگین آمده است لذا تلاش کردند آن را تخریب کنند، تصریح کرد: بخاری این روایت را از ابوعبدالرحمن مسور بن مخرمة نقل کرده که از طرفداران معاویه است و در صحابی بودن او تردید است، به علت دشمنی که با امام سجاد(ع) داشت. در زمان امام سجاد(ع) شمشیر پیامبر(ص) در دست ایشان بود و مسور بن مخرمة قصد داشت شمشیر را بگیرد ولی امام(ع) به او نداد و او از روی لجبازی روایت فاطمه بضعة منی را به روایت خواستگاری امام علی(ع) از دختر ابوجهل چسباند. 

وی اضافه کرد: قصه این است که امام علی(ع) از دختر ابوجهل خواستگاری کرد و وقتی خبر به فاطمه(س) رسید نزد پیامبر(ص) شکایت کرد که علی قصد دارد هوو بر سر من بیاورد آن هم دختر ابوجهل؛ پیامبر(ص) هم به مسجد رفت و علنی گفت کسی حق ندارد هوو بر سر دختر من بیاورد و در اینجا روایت «فاطمة بضعة منی ...» را قرائت فرمود. بنده بررسی کردم و به این نتیجه رسیدیم که امثال مسور با اغراض سیاسی این قصه را جعل کرده و به هم یپوند زدند.

روایتی از فردی پست و بدون سند معتبر

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) بیان کرد: جالب اینکه مسور می‌گوید من آن موقع که پیامبر روایت فاطمة بضعة ... را خواندند، محتلم بودم که این هم جای بحث دارد که وی با چه مجوزی وارد مسجد شده است. روایت مستقلی در مناقب بخاری آمده که همان روایت فوق است و جای این سؤال هست که بپرسیم اگر این روایت، مستقل است دلیلی ندارد که با قصه خواستگاری از دختر ابوجهل پیوند بخورد.

رضوانی بیان کرد: بخاری باز در باب نکاح، روایت خواستگاری دختر ابوجهل را از مسور نقل کرده است و اینکه پیامبر(ص) متعرض امام علی(ع) شده و او را از این کار نهی کرده است در حالی که کسانی مصداق واقعی این روایت هستند که فاطمه(س) را به وضعی مبتلا کردند که در بقیع، بیت الاحزان درست کرد. مسلما این توطئه است. این روایت از طریق مصنف عبدالرزاق توسط بخاری نقل شده است و بعد سنن دیگر هم از او گرفته‌اند و محور این روایت، یعنی مسوربن مخرمه است که جزء دشمنان امام علی(ع) است. درباره وی گفته شده که ما ندیدم مسور نامی از معاویه ببرد و به او درود نفرستد و از چنین فردی چنین تحریفاتی بعید نیست.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: مرحوم قزوینی در کتاب امامة الکبری بیان جالبی دارد و گفته که بر فرض صحت سند این حدیث، نقصی بر امام علی(ع) نیست زیرا قرآن کریم تعدد زوجات را جایز دانسته و تا چهار مورد بدون ایراد می‌داند. همچنین ازدواج با دختر ابوجهل از سوی قوم ابوجهل، به امام علی(ع) پیشنهاد شده نه اینکه آن حضرت اقدامی کرده باشد و بپذیرد. ضمن اینکه فرض کنید علی(ع) چنین کاری را کرده باشد ولی شان فاطمه(س) اجل از این است که خلاف حکم خدا، نظر بدهد و نزد پیامبر(ص) شکایت کند و در شان پیامبر(ص) هم نیست که در ملا عام امام علی(ع) را به خاطر یک حکم حلال و قرآنی، سرزنش کند. این مسئله با عصمت آن بزرگواران سازگار نیست.

استاد جامعة المصطفی(ص) اظهار کرد: شیخ صدوق در امالی همین قصه را نقل کرده و آورده است که امام صادق(ع) فرمودند که فرد پستی نزد فاطمه(س) آمد و به او گفت علی از دختر ابوجهل، خواستگاری کرده است و آن حضرت با تعجب پرسیدند راست می‌گویی؟ و او سه بار گفت بله؛ (همین که امام(ع)آن فرد را پست و شقی معرفی کرده برای رد این خبر کافی است) و غیرت زنانگی فاطمه سبب شد تا به پیامبر(ص) اعتراض کند و او نتواند خودش را کننرل کند. در اینجا واضح است که چنین چیزی با عصمت حضرت زهرا(س) سازگار نیست زیرا عصمت کبری دارد.

چرا حزن فاطمه(س) به‌جا و حزن خلیفه اول بی‌جا بود

وی افزود: ابن تیمیه شبهاتی درباره آن حضرت آورده از جمله اینکه شما می‌گویید فاطمه محزون بود، بیت‌الاحزان درست کرد، در برابر مصیبتها خیلی گریه می‌کرد در صورتی که او باید خودش را در برابر مصیبت از دست دادن پدرش، مدیریت می‌کرد. او در عین حال محزون بودن ابوبکر در ماجرای غار را حزن بجا می‌داند و حزن فاطمه(س) را زیر سؤال می‌برد. از دید ابن تیمیه، حزن ابوبکر، متضمن حفظ جان پیامبر(ص) بود و او می‌ترسید تا جان پیامبر(ص) به خطر بیفتد ولی وقتی پیامبر(ص) وفات کردند خلیفه اول محزون نشد و نتیجه گرفته حزن ابوبکر کاملتر از فاطمه(س) است.

رضوانی اظهار کرد: ما در رد این شبهه می‌گوییم، به تعبیر شیخ مفید یا حزن ابوبکر به‌جا بوده یا بیجا، اگر به‌‎جا بوده چرا پیامبر(ص) او را نهی کرد و اگر حزن بی‌جاست در حقیقت مذمت ابوبکر است وانگهی این حزن از روی ترس است و این ترس و بی‌تابی تو ممکن است موجب لو رفتن پیامبر(ص) شود، تو اینقدر ایمان نداری که در کنار پیامبر(ص) باور داشته باشی خدا جان او و تو را حفظ می‌کند. 

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: فاطمه(س) درست است به خاطر وفات پیامبر(ص) محزون بود ولی حزن اصلی او این بود که با وفات پدر، همه زحمات و میراث او را بر باد دادند و وصی پیامبر(ص) را خانه‌نشین کرده و با اهل بیت(ع) او چه کردند. هیزم آوردند و خانه آتش زدند و پهلو و سینه شکستند و چه جسارت‌هایی به علی(ع) کردند که در منابع خود آنان آمده است.

وی افزود: ابن تیمیه می‌گوید حزن بر گذشته بی‌فایده است، ولی چه کسی چنین چیزی گفته است، نقل است وقتی پیامبر(ص) ابراهیم، فرزندش را از دست داد فرمود: دل محزون است ولی ما جز رضای خدا چیز دیگری نمی‌خواهیم و بعد ادامه دادند که ای ابراهیم! ما در وفات تو محزون هستیم. حالا آیا این حزن به‌جاست یا بی‌جا؟ قطعا به‌جاست وگرنه با عصمت سازگار نیست. 

انتهای پیام
captcha