حسن لاسجردی، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با ایکنا، درباره اهمیت و تأثیرات سفر رئیسجمهور به روسیه گفت: اهمیت سفر رئیسجمهور به روسیه از منظر سیاست توجه به همسایگان و اولویت آنها در سیاست خارجی دولت سیزدهم، حائز اهمیت است. به نظر میرسد در میان همسایگان مختلفی که دولت سیزدهم میتواند در ارتباط با آن و ارتقای روابط هم فرصتهای مناسب ایجاد کند و هم از این ابزار استفادههای گوناگون کند، دولت روسیه است.
وی با بیان اینکه چند موضوع این سفر را دارای اهمیت کرده است، گفت: اول خود روسیه و تواناییها و عنصر بازیگری این کشور است. تلاش مقامات روسیه این بوده که در پروژههای مشترک با ایران مانند پرونده هستهای، سوریه، عراق، حضور در منطقه و روابط استراتژیک نقشآفرینی مؤثری داشته باشند. نکته دوم وضعیت نظام بینالملل و میدانداری قدرتهای بزرگ است که روسیه در این میدانداری ایفای نقش میکند و آنها به مثابه یک اصل پذیرفتهشده به دلیل توانایی حضور در بسیاری از مسائل مهم بینالمللی، بحرانها و فرصتهای مختلفی را مدیریت میکنند.
لاسجردی افزود: مسئله دیگر تأثیرگذار در اهمیت این سفر سیاست ایران در حوزه نظام بینالملل است. سیاست نگاه به همسایگان در کنار سیاست نگاه به شرق توجیهکننده این روابط است. در تفکر دولت سیزدهم نگاه به شرق، برخلاف تصور بسیاری از تحلیلگران، تنها محدود به روسیه و چین نیست بلکه کشورهایی مانند هند، ژاپن و حتی مالزی و اندونزی هم به دلیل توانمندیهای صنعتی، کشاورزی، فناورانه و بازار مناسب، میتوانند برای ما فرصتهایی ایجاد کنند. در مجموع نگاه دولت سیزدهم به روسیه نگاهی مبتنی بر واقعیتهای امروز است.
لاسجردی درباره دو رویکرد متضاد میان موافقان و منتقدان دولت درباره فقدان نگاه متوازن در سیاست خارجی کشور و شکل گرفتن یک فضای شرقستیزانه و شرقدوستانه افراطی در میان نخبگان گفت: برنامه دولت سیزدهم در سیاست خارجی برقراری روابط متوازن با همه کشورهاست اما به نظر میرسد دولت در برقراری روابط با یک سری چالشها روبروست. در حوزه رابطه با غرب و به طور مشخص با آمریکا، جمهوری اسلامی ایران یک نزاع چند دهساله مبتنی بر عملکرد و نگاه آمریکاییها علیه ایران است. اگر دولت موفق شود بین غرب و شرق یک تعادل و توازن ایجاد کند و این سیاست متوازن را به درستی عملیاتی کند آنگاه نگاه منتقدان هم اصلاح میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: در وضعیت فعلی ایران در روابط بین غرب و شرق دچار نابرابری و عدم تقارن است و این باعث شده منتقدان لب به انتقاد بگشایند و لذا عملکرد دولت درباره ایجاد یک توازن میتواند آرامبخش باشد. البته با توجه به مجموعه نگاهی که در دولت وجود دارد میتوان به منتقدان کمی حق داد چرا که بعضا افرادی در دولت وجود دارند که معتقد به ظرفیتها و تواناییهای غرب نیستند و با توجه به تجربه نامطلوب از عملکرد غرب به ویژه در سالهای اخیر معتقدند نباید چندان به کشورهای غربی توجه کرد و و تمرکز را باید بر روی شرق گذاشت.
وی تأکید کرد: اگر دولت سیزدهم بتواند یک نگاه متوازن بین کشورهای شرقی و غربی ایجاد کند و از میان آنها یک تعادل در روابط مناسب طراحی و اجرا کند به طور حتم موفقیتهای بیشتری کسب میکند اما اگر سیاست خارجی متوازن یک شعار باشد و در عمل گرایش به شرق پررنگتر باشد میتوان از همین الان اعلام کرد که این سیاست نمیتواند ما را به اهداف کشور برساند.
لاسجردی درباره انتظار واقعبینانه از ظرفیتها و توانمندیهای روسیه و مشخص کردن نقاط همکاری و رقابت و عدم تأثیرگذاری همکاریهای راهبردی بر استقلال کشور در حوزه تصمیمگیری در عرصههای رقابتی با روسیه به ویژه در حوزه انرژی گفت: در عرصه روابط اقتصادی میان کشورها، هر کشوری دارای ظرفیتی به نام «مزیت نسبی» است و همه کشورها تلاش میکنند از این مزیت استفاده کنند. به همین جهت میتوان گفت همه اقتصادهای دنیا به هم پیوسته و در هم تنیده هستند.
وی ابراز کرد: درباره بحث انرژی و توانمندیهای روسیه باید گفت روسها به دنبال تشکیل یک کنسرسیوم هستند همانطور که چند سال پیش در رابطه با اوپک گازی پیشنهادی ارائه دادند و ایران و قطر هم تلاش کردند به آن بپیوندند و مدیریت انرژی را به دست بگیرند. به طور حتم اگر چنین فضایی شکل بگیرد و روسها مطمئن شوند که میتوانند بر روی متحدانی که در عین حال رقیب آنها هستند، حساب کند برنامهریزیهای کلان میکنند.
لاسجردی تصریح کرد: مسئله مهم برای روسها این است که در حوزه انرژی حرف اول را بزنند. در عین حال آنها دارای فناوریهای خوبی در حوزههای انرژی، فضایی و تسلیحات نظامی هستند و در برخی فناوریهای نو نیز دارای قابلیتهای خوبی هستند.
این کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: هنر ما به عنوان یک کشور و واحد سیاسی این است که قابلیتهای طرفهای مقابل را شناسایی کنیم و از آن استفاده کنیم. در مورد روسیه نیز ضروری است از قابلیتهای این کشور در حوزه انرژی و برخی فناوریهای نو استفاده کنیم و در عین حال بدانیم این کشور قابلیت چندانی در صنعت و حوزه مرتبط با زندگی روزمره مردم ندارد و هنر ما در این راستا بهرهگیری از مزیتهای نسبی کشورهای مختلف است.
لاسجردی اظهار کرد: نکته مهم این است که قوه عاقله دستگاه اجرایی و دولت از میان نظرات مختلف داخلی کدام نظر را انتخاب میکند. اگر ما تمام تخم مرغهای خود را در سبد روسیه بگذاریم یک خطاست و باید از مزیتهای نسبی روسها، چینیها، ژاپنیها و حتی غربیها استفاده کنیم قطعا به نفع کشور و بهرهبرداری حساب شده از مزیت نسبی کشورهای مختلف است.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام