دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن / نیاز به روشنگری داریم
کد خبر: 3998680
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۵
واکسن‌هراسی؛ از فریب تا واقعیت / 2

دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن / نیاز به روشنگری داریم

در عصری که هر روز شاهد مرگ خاموش عزیزانمان هستیم قلم باید بتواند در ستایش زندگی و حفظ آن جوهر خالی کند و واکسن این آب حیات را به مردم تعارف کند و این را وظیفه خود قرار دهد؛ چراکه روشنگری جز با گفت‌وگو میسر نیست.

باید جای قلب یکی از مردان، بانوان، دختران و مادران این سرزمین باشید تا بیشتر درک ‌کنید وقتی صدایی در پس یک بیماری به تنش می‌افتد چه بدحالی است و اگر افرادی در پی تعارف به امر واکسینه شدن هستند دلیلی جز این ندارد که واکسن را به‌عنوان «آب حیات» به هم تعارف می‌زنند.

در عصری که هر روز شاهد مرگ خاموش عزیزانمان هستیم و ابهام و تحیر، قلم‌ها را مبهوت خود کرده تا آنجا که گاهی نمی‌توان نوشت؛ عصری که تیرگی گریبان‌گیر شده و انسان‌ها در سردرگمی هستند، قلم باید بتواند در ستایش زندگی و حفظ آن جوهر خالی کند و «آب حیات» به مردم تعارف کند و این را وظیفه خود قرار دهد؛ چراکه روشنگری جز با گفت‌وگو میسر نیست.

در این راستا خبرنگار ایکنا از قم، بر آن شد تا در راستای گزارش قبلی جهت مشارکت در ایجاد سلامت جهانی و با رعایت پروتکل‌ها و حضور در بین مردم و ترس جمعی حاضر و حاکم در جامعه به گفت‌وگو با اقشار مختلف در محل واکسیناسیون بپردازد و حتی گزارشی از شنیده‌های برخی مکالمات مردم با همدیگر، مشاهده و مشایعت با اشخاص در بیرون و داخل محوطه اجرای واکسیناسیون قبل از برداشتن شرط سنی را به محضرتان برساند.

دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن

آقایی 34 ساله و فارغ‌التحصیل رشته علوم انسانی با یکی از دوستانش در حال گفت‌وگو در پارک می‌گوید: «من حاضرم 10 میلیون بدم اونم قرض کنم چون 10 میلیون پول ندارم، ولی واکسن کووید رو بزنم. اونا که نوبت دارن می‌زنن خوشبحالشونه»

مردی تقریبا 30 ساله در حالی که ماسکش را زیر چانه گذاشته می‌گوید: «من که دیگه کرونا نمی‌گیرم، اون موقع که گرفتم شدید گرفتم دیگه پادزهرش تو تنم هست، حالا مردیم هم مردیم مگه چقدر مهمیم ما، نه زندگی نه درآمد، یه نونخور کمتر دولت راحت‌تر، تازه یه دختر هم خوشبخت‌تر و می‌خندد و روی چمن‌ها دراز می‌کشد؛ تازه هیچ‌کی هم بهمون نمی‌گه واکسن بزنیم چه عوارضی داریم؟ اصلا عوارض داره؟ اصلا بزنیم نمی‌گیریم دیگه؟ یا بگیریم نمی‌میریم؟»

کووید شوخی‌بردار نیست

یکی از خبرنگارها نیز به‌صورت پیام در یکی از گروه‌های شبکه‌های مجازی به دیگران توصیه می‌کند: «سریع برید واکسن بزنید چون این کووید جدید اصلا شوخی بردار نیست.»


بیشتر بخوانید:


مرد راننده در حالی که درون کیسه محافظ راننده همراه با ماسک نشسته و دو دستی روی فرمان افتاده، پا روی ترمز می‌گذارد، نیم نگاهی توی آینه می‌اندازد و می‌گوید: «برای واکسن می‌خواین تشریف ببرید، به سنتون نمیاد که الان وقت واکسنتون باشه، نمی‌ترسین؟ کارمندین؟ این پیرها و سن بالاها که جون ندارن خودشون برن واکسن بزنن. ما مادربزرگمون رو در ایستگاه خودرویی واکسن زدیم. می‌ترسیدیم بره مرکز بهداشت کرونا بگیره تازه پای راه رفتن هم نداشت، ولی در کل پیرها بیشتر می‌ترسن که بمیرن.»

جوانی که پدر و مادرش را به واکسن زدن ترغیب می‌کرد

جوان 27 ساله در حالی که یک دستش از شیشه خودرو بیرون است و پشت درب مرکز از گرمای هوا رنگ صورتش سرخ است، با شوخی و خنده تلاش می‌کند رضایت مادر و پدرش را برای واکسن جلب کند: «ببین مادر من؛ اگر واکسن بزنی ایشون(اشاره به پدرش) رو هم ترغیب می‌کنی بزنه، یعنی اینقدر مهمی. تازه پوستتون هم صاف می‌شه، رویش موی بابا هم مجدد از نو شروع می‌شه، اکسیر جوانی داره باباجون من، بخواین برید کربلا عکساتون هم خفن‌تر می‌افته. تصمیم دارم چند سال بهتون عمر تازه ببخشم خب و می‌خندد و دستش را بر پیشانیش می‌گذارد.»

نماز استخاره بخوانم بعد واکسن می‌زنم

خانم میانسال و 67 ساله در حالی که از خودرو پیاده می‌شود و هنوز درب خودرو باز است: «فعلا که هنوز الحمدلله چیزیم نشده، هر وقت اتفاقی افتاد همین امروز عروس عمه‌ت زنگ زد و گفت نوه خاله جان صدیق واکسن زده و سه روز بعد ایست قلبی کرده؛ ما هم فعلا خودمونو سپردیم دست خدا تا خدا چی بخواد. ولی نماز استخاره هم باید بخونم قبلش، الان فعلا نخوندم. دست از سرم بردارین.»

دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن

خانم 24 ساله در حالی که محکم ترمز دستی ماشین نمره تهران را کشید و از خودرو پیاده شد؛ کیف خود را روی شانه انداخت و با خانمی دیگر سمت درب خروج ‌محوطه واکسیناسیون رفت «خدا کنه قبول کنن برای ما هم بزنن ولی گفتن 57 به بالا، حالا شاید اینجا بزنن التماسشون کنیم. خوبیش اینه میگن اینجا سینوفارم و آسترازانکا دارن. اگر بخوایم سفر خارجه بریم که نمیریم فقط این واکسنا رو میگن قبول می‌کنند.»

خانمی تقریبا 33 ساله با موبایل خود صحبت می‌کند و از مرکز واکسیناسیون خارج می‌شود: «خدارو شکر زدن برام، نسخه‌ رو قبول کردن؛ ممنونم ازتون خانم دکتر، خیلی استرس داشتم مبادا کووید دلتا بگیرم. می‌دونید که میگن هر کی بگیره خانوادگی می‌گیره، خیلی می‌ترسیدم آخه منم با مادرم زندگی می‌کنم اونم دیگه سن و سالی ازش گذشته، آدمی جونشو دوس داره.»

روشنگری تزریق واکسن در دوران شیردهی و بارداری

از خانمی 32 ساله که همراه با مادربزرگش برای تزریق واکسن مراجعه کرده بود، پرسیدم خودتان واکسن می‌زنید؟ گفت: «نمی‌دونم آخه هنوز برام روشن نشده در دوران شیردهی چه تأثیری روی بچه شیرخواره‌ام داره؟ آیا اصلا تأثیری داره ؟ البته میگن برای باردارها هم می‌زنن چه برسه به خانم‌هایی که فرزند شیرخواره دارن و با چهره در هم کشیده و نالان ادامه داد کاش یکی بود درست راهنماییم می‌کرد بزنم یا نه؟»

آقای نگهبان و تقریبا جوان در حالی که عرق روی پیشانیش نشسته بود به دیگر نگهبان جلوی درب می‌گوید: «بهش نمیاد 57 به بالا باشه، خانم چند سالتونه؟ اینجا فقط 57 به بالا رو می‌زنن، خانم از شما سن بالاتر زیاده که بیشتر به این واکسن و ایمنی نیاز دارن، من هنوز خودم نزدم صبر کردم نوبتم بشه از لحاظ سنی. تازه هر روز هم اینجاییم ولی دلیل نمیشه بخوایم خودمون رو ارجح به مضطرها بدونیم. پس انسانیت کجاست، اگر نسخه دارید یا بیماری خاص در خدمتیم و الا فقط 57 به بالا اینجا واکسن زده میشه.»

من واکسن زدم پس یه قهرمانم

خانمی میانسال اما خوشحال و با لبخند روی صندلی جلوی بخش فوریت‌های پزشکی نشسته و تقاضا دارد تا فشارش را بگیرند که اگر فشارش دستخوش تغییر نشده برود که رو به یک خانم دیگر می‌گوید: «گفتن یه ربع بنشینید بعد برید. نشستیم الان می‌خوایم فشارمونم بگیرن بی‌زحمت. من واکسن چینی زدم الان همه جا رو شبیه چینی‌ها می‌بینم. مثل چشم کوچولوها؛ چینی بود، کره‌ای بود ژاپنی نمی‌دونم ولی زدم. من الان یک قهرمانم. بچه‌هام میگن من می‎تی کومانم.»

خانم 53 ساله در حالی که عبای خود را حجاب می‌کند و نقاب بر صورتش دارد: «پسر من سربازه، اون از اون روسی‌هاش زد ولی من برکت زدم؛ بهم گفت برکت بزن تا بتونی روی بازوی خودت بزنی و بگی به این برکت، از دست این بچه‌ها با شیرین کاریاشون، دلم براش یه ذره شده به همین برکت و می‌خندد.»

یکی از پرسنل اورژانس در حالی که ماسک زده و قرار است تا ساعت 8 شب در شیفت باشد، به صندلی یکی از واکسینه‌شدگان خانم و تقریبا 36 ساله و کارمند که سرش را روی دستش گذاشته و دچار افت فشار است نزدیک می‌شود و می‌گوید: «سرگیجه دارید؟ تاری دید که ندارید؟ حساسیت که نداشتید؟ بگذارید اکسیژن خونتون رو بگیرم اجازه بدید یه فشار هم بگیرم؛ یه مقدار بنشینید اگر مشکلی نداشتید برید اکسیژن خونتون از صد؛ نودونه است و خوبه، فشارتون هم خوبه لب مرزه. اگر می‌خواید براتون کمی آب قند بیاریم، یکم ترسیدید.»

دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن

پرسنل مرکز بهداشت تنها هستند

یکی از فعالان عرصه فرهنگی حاضر گفت: «بچه‌های بهداشت قم واقعا خیلی عالی هستند و باید گفت که دمتون گرم و انرژی بهشون بدیم چون واقعا کمک ندارند و تک و تنهان که به نظر من اگر قرار بود همچین مسئولیتی گردن یه مجموعه دیگری می‌افتاد واقعا تاب نمی‌آوردن ولی هرچی میگن دست تنهاییم ظاهرا بی‌فایده‌ است؛ همین دیشب دوستی از بهداشت هنوز تا ساعت 12 شب در شعبه بود، واقعا دست تنها هستن و دو ساله کارشون همینه و این اراده می‌خواد و یک مدیر.»

جوانان استقبال بیشتری از واکسن دارند

دانشجویی که به همراه مادرش برای دریافت واکسن به این محل آمده است، می‌گوید: «اگر از ابتدا نمایشگاه قم هم جزو فضاهای انتخاب شده برای واکسن بود تصور کنید چقدر خوب بود؛ فکر کنم جوانان ما استقبالشون برای زدن واکسن خیلی بیشتره نسبت به سن بالایی‌ها که به نوبه خودم مطالبه می‌کنم از آقای استاندار که چرا بچه‌های بهداشت اینقدر بی ید هستن.»

مهم نیست چه واکسنی می‌زنیم فقط بزنید

از خانمی که به همراه همسرش به این مرکز برای دریافت واکسن آمده‌اند پرسیدم که ممکن است بگویید چه واکسنی دریافت کردید؟ «سینوفارم و برکت مدلشون کاملا یکی هست اینو همه اهالی مطالعه می‌دونن که کمترین عارضه را هم دارن و بر اساس ویروس کشته شده است مدلشون. من برکت زدم و همسرم سینوفارم. حالا چه ایرانی چه غیر ایرانی مهم اینه که واکسن‌های امنی هستند برای جوامع انسانی و من معتقدم روی برکت میشه سینوفارم زد چون اطلاعاتش کاملا همون اطلاعات سینوفارم است و الگوی مشابه دارن. هرچند مطالعاتش رو منتشر نکرده ولی در کل الگو همونه و همه اهالی علم واقفند.»

واکسن بزنید تا مسبب مرگ دیگران نباشید

آقایی که شغل آزاد دارد و روی صندلی نشسته و منتظر است تا تایم یک ربعه خود را بنا به توصیه مرکز بهداشت بگذراند، می‌گوید: «من سینوفارم زدم. چون از پرتراکنش‌ترین واکسن‌های دنیاست؛ من به اصل کمیت اعتقاد دارم اصلا. مستحضرید که یک میلیارد و 400 دز از این واکسن در خود چین مورد استفاده بوده و حالا مابقی کشورها هم به همین منوال در حال استفاده‌ هستند؛ هرچند شنیدم که برکت هم با کمک از چینی‌ها ساخته شده ولی خب ان‌شاءالله که مرکز بهداشت با این همه تلاش فلج نشه و مردم بیان و واکسن را دریافت کنند و حداقل درک کنن که اگر ناقل باشن اگر واکسن نزنن و مقصری برای درگیری بیماری باشند یک قاتل و مجرم هستند.»

چرا آمار فوتی کرونا با وجود واکسن باز هم پایین نمیاد؟

خانمی 42 ساله که فرزند به بغل در کنار همسر خود از مرکز واکسیناسیون به سمت بیرون در حرکت است، گفت: «ببینید خب ما ممنونیم که واکسن را که به نوعی آب حیات است را به ما تعارف می‌کنند بزنید و مثلا اول به بزرگترها و دست‌اندرکاران پیشنهاد کردند، استفاده کنند و ممنونیم از مجموعه کادر بهداشت که پای کار ایستادند؛ اما واقعا معلوم نیست این افرادی که حتی بعد از دریافت واکسن فوت می‌کنند واقعا بر اثر عوارض واکسن بوده یا خیر که باید این مورد رو بر اساس پژوهش‌ها به مردم بگن.

یعنی اگر صحبتی دارند و خبری منتشر میشه باید بر پایه تحقیقات باشه؛ حرفشون و حقیقت رو بگن تا مردم واکسن زدن را انتخاب کنند نه اینکه به اجبار؛ یعنی باید ابتدا نگرانی رفع بشه تا مردم واکسن بزنن و اگر موضوعاتی شایعه است به آن بپردازند. مثلا بگن این آمار فوتی‌های کرونایی است و چرا حتی بعد دریافت واکسن ابتلا به کرونا و مرگ اتفاق میفته؟ مثلا الان اگر خاله من بعد از دریافت دو دز به کرونا مبتلا شده و در بیمارستان بستری است یا مادربزرگ دوستم بعد دریافت دز دوم واکسن آلزایمر و عدم کنترل ادرار گرفته؛ آیا این موارد به دریافت واکسن مربوط است یا نه؛ البته ما الان اینجاییم که از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) الگوگیری کرده باشیم و حتی حاضریم از جان و مالمون هم بگذریم چون بالاخره ایشون رهبر ما هستند. ضمن اینکه اگر بخوایم در باب مقایسه کشور انگلیس را که واکسن دریافت کرده و درصد تلفاتش کمتر از 10 نفر است را با سنگاپور که واکسن دریافت نکرده و تلفاتش بالای هزار نفر با کم و بیش است را بررسی کنیم نشون میده اگر شخصی حتی درگیر بشه درگیری شدید نداره. ولی در نهایت مطالبه ما این است و به گوش مسئولان برسونید که اگر این بیماری خوب مدیریت نشه و روشنگری نباشه؛ باید رفع نگرانی و ابهام اولویت ذهن هر شهروند از جامعه باشه.»

دلهره‌های تلخ و شیرین مردم از واکسن

ابعاد علمی واکسن را برایمان روشن کنید

مرد 40 ساله‌ای همراه با همسرش وارد مرکز واکسیناسیون شد، او می‌گفت: «ما اطلاعات علمی در مورد واکسن نداریم بیشتر شایعاتی را می‌شنویم که دلهره و نگرانی روانه دلمون می‌شه، به نظر من بهتره مسئولان و پژوهشگران به‌صورت علمی در مورد واکسن صحبت کنن تا مردم اعتماد بیشتری برای تزریق واکسن داشته باشن.»

اینکه هنوز کشور ما نتوانسته به واکسینه کامل دست یابد، ریشه در تبانی عوامل تأثیرگذار محیطی، فردی و اجتماعی مختلفی دارد که بی‌اعتمادی و ترس در وجود مردم رخنه کرده؛ عدم آگاهی در مورد عوارض واقعی واکسن، شایعات فضای مجازی و در بیشتر موارد بی‌توجهی و بی‌اهمیت تلقی کردن این ویروس از جمله علل ناکامی در واکسینه کامل کشور بوده است که برای روشن شدن ابعاد مختلف واکسیناسیون در شماره‌های بعدی این گزارش در صورت همراهی مسئولان و پژوهشگران امرِ واکسیناسیون، ابعاد علمی این مهم  را به سهم خودمان روشن می‌کنیم.

گزارش از هدی‌سادات چاوشی

 

انتهای پیام
captcha