به گزارش ایکنا از قم، مجمع جهانی شیعهشناسی در پی حمله تروریستی به مدرسه سیدالشهدای کابل بیانیهای صادر کرد. متن بیانیه به شرح زیر است:
«بسماللّه الرحمن الرحیم
آزادگان عالم ببینند آتش افتاده به جان دختران مظلوم دانشآموز از کجا شعلهور شده است؟
هفت روز پیش در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ هجری تروریستهای تکفیری بیش از یکصد نفر دختر نوجوان افغان را در مدرسه سیدالشهدای کابل مظلومانه و بیگناه به خاک و خون کشیدند. تصاویر و فیلمهای ارسالی از اجساد دخترکان آغشته به خون در کنار کیف و کفش و کتاب مدرسه و فریادها و ضجههای مادرانشان دل هر صاحب وجدانی را به درد میآورد و اشک هر صاحب قلبی را جاری میساخت؛ اگرچه این حادثه و حوادث مشابه میبایست از جنبههای متعدد سیاسی اجتماعی و امنیتی مورد بررسی قرار گیرد، اما آنچه به طرز سؤالبرانگیزی سهوا یا عمدا مورد غفلت قرار میگیرد نقش جریان تکفیر رسمی در زمینهسازی اینگونه رویدادهای تلخ و غیر انسانی است، چراکه هیچ انسان صاحب وجدان و مدعی اسلام و مسلمانی به خود اجازه نمیدهد که در یک لحظه دهها دخترک دانشآموز معصوم و مظلوم را به خاک و خون بکشد مگر اینکه قبلا زمینههای ذهنی و اعتقادی این جنایت را برای او توجیه و آمادهسازی کرده باشند و با پشتوانهسازی حکمی و فتوایی عالم نمایان کجاندیش و گمراه، انجام این جنایت را مورد رضای خدا و رفتن به بهشت بدانند امروزه این زمینهسازیها را معمولا مفتیان تکفیر رسمی و دولتی در عربستان سعودی به تبع آنها برخی مفتیان همسو با آنان در دیگر کشورها برعهده گرفتهاند، نقش تخریبی این مفتیان از این جهت مورد اهمیت مضاعف است که آنها اولا دارای پشتوانههای مالی قوی برای حمایت از مجریان فتاوای تکفیری خود هستند و ثانیا از رسانههای متعدد برای ترویج افکار تکفیری خود برخوردارند و ثالثا از موقعیت خاص اماکن مذهبی مکه و مدینه برای جذب مخاطبان و تربیت افراد مروج تکفیر و تروریسم بهره میگیرند و رابعا بهدلیل همگامی حکام سعودی با سیاستهای هژمونی آمریکا و غرب هیچگاه مورد سؤال و انکار مراکز بینالمللی قرار نمیگیرند.
مجموعه این امور شرایط خاصی به آنها داده که به راحتی به تبشیر ترور علیه مسلمانان دیگر خصوصا شیعه دست بزنند و مورد بازخواست هیچ دولت یا مجموعهای در جوامع اسلامی و جامعه جهانی قرار نگیرند؛ اکنون نزدیک یکصد سال است نظام سعودی با رویکرد وهابیت تکفیری در جزیرةالعرب تأسیس شده و در این مدت مفتیان این حکومت هیچگاه از فتاوای خود در خصوص جواز و بعضا وجوب کشتن مسلمانان شیعه کوتاه نیامدهاند و حتی پا را فراتر نهادهاند و کشتن زنان و کودکان شیعه را مجاز دانسته و بر آن تأکید میکنند که خروجی آن عادیسازی کشتار جمعی مردان و زنان و کودکان مسلمان به جرم پیروی از مکتب اهل بیت(ع) است که به اشکال مختلف در جهان اسلام دیده میشود و عجیب اینجاست که بخش عمدهای از افراد و خانوادههای قربانیان این فتاوا و حتی از نخبگان جوامع اسلامی تنها مجریان این فتواها را میبینند و معمولا نمیدانند مربیان و سازندگان اندیشه این اعمال بیرحمانه تروریستی افراد دیگری هستند که در لباس مفتی و عالم دینی قاتلان بیرحمی را برای کشتن آنان تربیت کردهاند و عجیبتر اینجاست که نظامهای حاکم بر کشورهای اسلامی نیز که کما بیش از ریشه فکری این عملیات تروریستی اطلاع دارند نه تنها به نظام سعودی اعتراض نمیکنند بلکه خواسته یا ناخواسته حضور بیشتر تربیتیافتگان مکتب تکفیری رسمی سعودی را در کشور خود فراهم میکنند.
در نتیجه تروریسم تکفیری خشونتگرا، شیعهستیز و مخالف حضور زنان در عرصههای آموزش در مناطق مختلف دنیای اسلام از نیجریه گرفته تا افغانستان با حمایت نظامهای حاکم گسترش مییابد و با دستگیری تعدادی از مباشران این عملیاتها پایان نمیپذیرد؛ چراکه محل و معدن تربیت آنها در عربستان سعودی و کشورهای همسو با تکفیر رسمی سعودیها شبانهروز درحال تکثیر اندیشه تکفیر و پرورش تروریستهای تکفیری و موافق با آموزههای آنها هستند و هر روز مباشران انگیزهمند تروریسم تکفیری میافزایند و این چیزی نیست که بهطور مثال از دید دولت مردانی نظیر اشرف غنی و همکاران او در افغانستان پنهان باشد ولی آنها هیچگاه نسبت به ترویج اندیشه تکفیر در افغانستان توسط دانشآموختگان سعودی اعتراض نمیکنند؛ چراکه مایل نیستند از دلارهای نفتی سعودیها محروم بمانند و طبعا با این وابستگیها انتظاری از آنها نیست ولی از نخبگان دلسوز جامعه افغانستان، نمایندگان مستقل در پارلمان و احزاب سیاسی غیر وابسته و مجموعههای مردمنهاد در این کشور انتظار میرود که نسبت به تبشیر و ترویج تروریسم تکفیری توسط سعودیها اعتراض کنند گرچه تاب حال اینگونه اعتراضها کمتر دیده شده است.
مقایسه بین دو رویداد در چند ماه گذشته تعارض بین نحوه اعتراض به جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را نشان میدهد، در یک رویداد چند نفر از مهاجران غیر قانونی افغان که همراه با یک قاچاقچی انسان درصدد فرار از پلیس بودند خودرو آنها آتش گرفت و چند نفر از آنها کشته شدند در واکنش به این واقعه نه تنها یک جنجال رسانهای ضد ایرانی در افغانستان به راه افتاد و عدهای را به تجمع اهانتآمیز در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کابل کشاند بلکه تعدادی از نمایندگان ایرانستیز پارلمان افغانستان همسو با همکاران اشرف غنی بلافاصله دست به کار شدند و بیانیه شدیداللحنی را صادر کردند و از دولت خواستند در صورت عدم اجرای شرایط آنها، زمینههای قطع رابطه با کشور همسایه و همزبان میزبان میلیونها نفر از آوارگان افغان یعنی جمهوری اسلامی ایران را فراهم کند!
این در حالی است که در حمله اخیر به مدرسه سیدالشهدا بیش از 80 دانشآموز دختر بیگناه در آتش انفجار تروریسم شیعهستیز منبعث از اندیشه تکفیری وهابیت سعودی سوختند و تعداد زیادی زخمی و معلول شدند ولی هیچ تجمعی مقابل سفارت سعودی انجام نشد و هیچ بیانیهای از طرف نمایندگان حتی شیعه افغانستان علیه سعودیها صادر نشد و هیچ صاحب منصب و صاحب تریبونی در افغانستان از مفتیان رسمی سعودی این سؤال را نکرد که چرا به رغم این اقدامات تروریستی وحشتناک علیه کودکان شیعه آنها هنوز ذرهای از فتوای لزوم قتل میلیونها مسلمان شیعه عالم کوتاه نیامدهاند و چرا این اندیشه تروریستی را در کشورهای دیگر نظیر افغانستان ترویج میکنند.
واقعیت این است از آنجا که اندیشه تکفیری شیعهستیز مفتیان سعودی دقیقا در راستای اهداف و منافع نظام هژمونی آمریکا و غرب قرار دارد نه تنها در کشورهای قربانی تبشیر ترور نظیر افغانستان به سعودیها اعتراضی نمیشود بلکه معمول نهادهای حقوق بشری منطقهای و جهانی نیز نسبت به آن چشمپوشی میکنند و اینجاست که وظیفه انسانهای حقیقتبین و آزاده سنگینتر میشود تا از هر موقعیتی نسبت به افشای نقش مروجان تروریسم علیه انسانهای بیگناه جوامع خود را آگاه کنند.
و سیعلموا الذین ظلموا ای منقلبِ ینقلبون