دلایل استفاده قرآن کریم از کلام استعاری برای بیان اتفاقات روز جزا
کد خبر: 3970821
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۷

دلایل استفاده قرآن کریم از کلام استعاری برای بیان اتفاقات روز جزا

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) در جلسه تفسیر جزء بیست و هفتم، اظهار کرد: در قرآن کریم عموماً بحث درباره روز جزا و اتفاقاتی که در این روز می‌افتد با کلام استعاری بیان شده است و این یکی از ویژگی‌های برجسته قرآن کریم است که وقتی از کلام استعاری استفاده می‌شود خوانش‌پذیری آن برای انسان‌هایی که در اعصار مختلف زندگی می‌کنند، بیشتر می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایکنا، فریده حق بین، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س)، شامگاه دوشنبه، بیستم اردیبهشت‌، در جلسه تفسیر جزء بیست و هفتم قرآن کریم به ایراد سخن پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید.

بنده نکاتی را از جزء بیست و هفتم قرآن کریم بیان می‌کنم. این جزء مشتمل بر شش سوره کامل شامل طور، نجم، قمر، رحمان، واقعه و حدید است که به آیات نخستین سوره طور می‌پردازم. این سوره مشتمل بر 49 آیه است و نکات برجسته‌ای که در این سوره وجود دارد. نکات اعتقادی و به ویژه درباره معاد و قطعیت آن و نبوت، دفاع از پیامبر گرامی اسلام(ص) در مقابل کسانی است که ایشان را نمی‌پذیرفتند. همچنین نکاتی درباره توحید وجود دارد.

سوره طور با قسم‌هایی شروع می‌شود. در آیات یک تا شش این سوره می‌خوانیم: «وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ؛ به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی سوگند به [کوهِ] طور، و به کتابی که نوشته شده در صفحه‌ای باز و گسترده و به آن خانه آباد و به آن سقف برافراشته و به آن دریای مملو و برافروخته». همان گونه که می‌دانیم در جای‌جای قرآن کریم قسم‌هایی وجود دارد که وعده‌هایی داده شده، برای اثبات امری که در پی خواهد آمد. این قسم‌ها از منظر زبانی حائز اهمیت است و لازم است به ویژگی زبانی این قسم‌ها قسم بپردازیم. به طور کلی، قرآن کریم وحی الهی است که صورت تنزل یافته آن به صورت مصحف قرآن کریم در اختیار بشر قرار گرفته است، خداوند خالق زبان به عنوان یک ویژگی در انسان است و از این ابزار ارتباطی استفاده شده تا مفاهیم به صورت رسا به مخاطب یعنی انسان منتقل شود.

دو نقش برای زبان در زندگی روزمره وجود دارد که شامل ارتباطی و اطلاعی است که مشتمل بر گزاره‌هایی است که محتمل است صدق و کذب در آن در آینده اتفاق بیفتد، اما برخی از گزاره‌های زبانی نیازمند عمل است و متضمن کنشی است که در اوضاع امور تغییری ایجاد می‌کند و قدرت تغییر امور را دارد. بنده به طور مختصر وارد این بحث و طبقه‌بندی‌های آن که توسط فلاسفه تحلیلی و زبان‌شناسان ارائه شده نمی‌شوم، اما به صورت خلاصه مثلاً می‌توان گفت بنایی قرار است ساخته شده که نیت بر آن است که مسجد باشد، ولی تا زمانی که گزاره‌های خاصی تحت عنوان خطبه در محدوده خاصی در آنجا قرائت نشود آن مکان تبدیل به حرم و مسجد نمی‌شود؛ بنابراین خطبه‌ای که در آنجا خوانده می‌شود وضعیت آن را تغییر خواهد داد یا دو نفر نامحرم هستند اما به محض اینکه گزاره‌های خاصی تحت عنوان خطبه عقد بر زبان عاقد جاری می‌شود، تغییری در امور ایجاد می‌شود. این گزاره‌ها را کنش گفتاری می‌نامند و در واقع زبانی است که متضمن عمل است.

فرض کنید رهبر یک کشور از طریق یک تریبون عمومی اعلام می‌کند که از الان با فلان کشور اعلام جنگ می‌کنم که از همان لحظه امور دنیا تغییر می‌کند و از حالت صلح به حالت جنگ تبدیل می‌شود که پیامدهای بسیاری برای انسان‌هایی دارد که در آن سرزمین زندگی می‌کنند. در واقع این کلام قدرت این را دارد که توسط آن فرد اعتبار تغییر امور را پیدا کند. نمونه‌هایی از این دست فراوان است.

قسم نیز در بین آن دسته از گزاره‌های قرار می‌گیرد که کنش گفتاری محسوب می‌شود. قسم دارای سه ویژگی مهم است تا تبدیل به قسم معتبری شود که یکی همان قسم خورنده است که باید مشهور به صداقت باشد، نکته دوم اینکه آن چیزی که به آن قسم یاد می‌شود باید دارای ارزش و موجه باشد و بعد از تحقق این دو شرط، هدف آن قسم نیز معتبر خواهد شد. حال در نظر بگیریم در قرآن کریم قسم خورنده مقام ربوبی است که عین صداقت مطلب است و غیر از صدق نمی‌توانیم از این قسم خورنده انتظار داشته باشیم.

درباره اینکه به چه چیزی قسم خورده شده نیز باید به سیاق قسم‌ها توجه کنیم که یکی قسم به ذات الهی، قسم به قرآن و همچنین قسم به برخی مخلوقات و پدیده‌هایی است که حاصل آفرینش خداوند هستند و خود آنها نیز آیات و نشانه‌هایی از وجود خالق جهان هستند. به عنوان مثال خداوند متعال در قرآن کریم به فرشتگان، قرآن کریم، روز، شب، ماه، خورشید، روز قیامت، میوه‌ها و آسمان و زمین قسم خورده است که نشانه‌هایی از ذات اقدس الهی هستند و در حرمت و تقدس آنها تردیدی وجود ندارد. بنابراین وقتی این دو نکته را می‌بینیم تردیدی برای ما در قطعیت پیامد قسم وجود ندارد و باید بدانیم که قطعاً آن امر محقق خواهد شد.

در شش آیه اول این سوره به پنج موضوع قسم خورده شده است: در این آیات از قسم به کوه طور که مهبط وحی است شروع شده است که در ده جا قسم به طور خورده شده است که 9 مورد طور سینا است و در اینجا نیز مفسران گفته‌اند منظور طور سینا است. بعد از آن کتاب مستور است که مفسران معتقدند کتاب‌های آسمانی و عده‌ای می‌گویند قرآن است ولی به هرحال تفاوتی نمی‌کند چراکه کتاب‌های آسمانی در اعصار مختلف در اختیار بشر قرار داشته است. همچنین قسم به خانه خدا خورده شده است. در قرآن منظور از بیت، خانه خداست که اگر مکان زمینی آن را در نظر بگیریم جایی است که انسان‌ها آنجا طواف کرده و مراتب عبودیت را به صورت کامل انجام می‌دهند و اگر منظور خانه آسمانی باشد منظور جایی است که فرشتگان به طواف خانه خدا می‌پردازند.

همچنین به آسمان قسم خورده شده است یعنی جایی که همه جهان خلقت در آن قرار گرفته است. خداوند با این قسم‌های محکم به دنبال این است که به بشر نشان دهد که روزی فرا می‌رسد که از آن گریزی نخواهد بود. امروزه برخی از شکاکان در معاد ایجاد شبهه می‌کنند اما اگر به کلام الهی مراجعه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که تردیدی در کلام الهی نخواهد بود و در قیامت برای کافران و پرهیزگاران اتفاقات خاصی رخ خواهد داد.

در قرآن کریم عموماً بحث درباره روز جزا و اتفاقاتی که در این روز می‌افتد با کلام استعاری بیان شده است و این یکی از ویژگی‌های برجسته قرآن کریم است که وقتی از کلام استعاری استفاده می‌شود خوانش‌پذیری آن برای انسان‌هایی که در اعصار مختلف زندگی می‌کنند بیشتر می‌شود و این یکی از رموز ماندگاری کلام قرآن کریم است که در هر زمانی می‌تواند مخاطب خاص خود را داشته باشد. امیدوارم همه ما بتوانیم از این ماه بهره کامل و کافی را ببریم و جای جای این کتاب گهربار نیز استفاده کنیم.

انتهای پیام
captcha