به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پنل مطالعه و ارزیابی نهادهای بازیگر عرصه خیر در ایران در دومین روز از سومین همایش خیر ماندگار که صبح امروز ۱۳ اسفند برگزار شد به ارائه چهار مقاله اختصاص یافت.
فاطمه زارع، در ارائه مقاله بررسی میزان تحقق اهداف راهبردی پویش مهرورزی و پویش امید به تجربه خود و سنجشی که در دوران کرونا بر روی حیات اجتماعی مددجویان انجام داده است، گفت: جمعیت «طلوع بینام و نشانها» با اهداف راهبردی افزایش همبستگی اجتماعی، افزایش امید به زندگی، کاهش خشونت خانگی و آسیبهای اجتماعی فعالیت میکند. از این رو ما در بررسی خود میزان تحقق این اهداف را در میان ۴۲ هزار و ۶۶۰ خانوار مخاطب پویشهای یادشده سنجیدیم و متوجه شدیم ۸۳ درصد از مخاطبان ما زیر خط فقر هستند.
وی افزود: از دادههای به دست آمده در زمینه شاخص خشونت خانگی، سنجش هویت اجتماعی و ملی و امید به زندگی میتوان نتیجه گرفت که عملکرد جمعیت طلوع بینام و نشانها توانسته است در سه هدف راهبردی خود یعنی همبستگی اجتماعی، امید به زندگی و بهبود کیفیت زندگی تا حدودی موفق عمل کند، اما در شاخص کاهش خشونت خانگی علیه زنان و کاهش آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، کارتنخوابی و بزهکاری نتوانسته است مؤثر واقع شود.
زارع ادامه داد: تحقیقات این پژوهش نشان میدهد که برای کاهش این آسیبها نیاز به تدوین برنامههای فرهنگی و اجتماعی مددکاری، اقتصادی و خیرخواهانه هستیم.
تأثیر حاکمیت بر شفافیت نهادهای خیریه
حمید حاجی ابراهیم با ارائه مقالهای با عنوان «تأثیر حاکمیت بر شفافیت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری نهادهای خیریه» گفت: شفافیت گفتوگویی میان دولتها و شهروندان و بیانگر آشکار بودن مبنای تصمیمات است؛ بنابراین شفافیت در نهادهای خیریه باعث جلوگیری از فساد، ارتقای کارایی و افزایش مشارکت خواهد شد.
وی در ادامه به تأثیر پاسخگویی در نهادهای خیریه اشاره کرد و افزود: پاسخگویی مفهومی پیچیده در روش و اخلاق حکمرانی است که وجوه پایهای آن پاسخگویی اداری، حقوقی، قانونی و اخلاقی است. مسئولیتپذیری گرایش به مسئول بودن در کنار صلاحیت، اثربخشی و اجرای عمل مسئولانه است که باید در نهادهای خیریه مورد توجه قرار گیرد.
حاجی ابراهیم ادامه داد: حدود ۸۵ درصد از مؤسسات خیریه دارای حسابهای دقیق و قانونی هستند، اما تعداد بسیار محدودی حاضر به قرار دادن صورتهای مالی در معرض دید هستند. البته رفتار و خواستههای غیرمنطقی خیرین عامل اصلی چنین بازخوردی است.
وی با تأکید بر ضرورت تدوین خط مشی اخلاقی خیریه تصریح کرد: نظارت یک جانبه دولتی برای مقابله با فساد و توان محدود نهادهای نظارتی در مقابل روابط پیچیده متخلفان و عدم ثبات در سیاستهای مبارزه با فساد باعث عدم شفافیت در نهادهای خیریه شده و از طرفی نیز این نظارت متمرکز و سنتی هزینهزا، پرزحمت و ناکارآمد خواهد بود.
چالش اصلی نبود امنیت نرمافزاری
محمدرضا کاشانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در ادامه مقاله خود به واژهشناسی امر خیر اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه در واژهشناسی امر خیر مشکل داریم و باید تعاریف روشنی از آن ارائه دهیم، اما به سه مفهوم نظری امنیت، عدالت و رفاه اشاره میکنم. در این راستا تعارف نظری وجود دارد، اما تا زمانی که به تعریف عملیاتی از اینها نرسیدهایم در امر خیر نیز مشکل خواهیم داشت.
وی افزود: تا زمانی که آدمها احساس تبعیض میکنند، مفهوم امر خیر بیشتر خود را نشان میدهد. زیرا با امر خیر میتوان عدالت را برقرار کرد. تا زمانی که مفهوم عدالت دچار ابهام است حکمرانی نیز تأثیر جدی در سازماندهی امر خیر نخواهد داشت.
وی با اشاره به امنیت در حوزه سختافزاری و نرمافزاری در کشور بیان کرد: در رابطه با امنیت در حوزه سختافزاری مشکلی در کشورمان وجود ندارد و سازمانهایی در این زمینه هستند و سعی در فراهم کردن و تأمین آن دارند؛ بنابراین چالش اصلی ما در زمینه نرمافزاری است، به این معنی که ترس جامعه ما بیشتر در حوزه برنامهریزی آینده است و از آینده خود نگران هستند. در حالی که در حکمرانی برنامهای برای این مسئله وجود ندارد.
کاشانی ادامه داد: سازمانی مانند تأمین اجتماعی با سرمایههای چند ده میلیاردی ایجاد میشود، اما هیچ برنامههای برای آینده ندارد تا مردم احساس امید و امنیت کنند. ما هنوز نتوانستیم به ساز و کار روشنی در این زمینه برسیم. در رابطه با رفاه اجتماعی یک تلقی این است که رفاه را مساوی تجمل و اشرافیگری میدانند و به همین دلیل بخشی از جامعه به آن واکنش منفی نشان میدهند در حالی که این رفاه با تأمین اجتماعی پیوند تنگاتنگی دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: چالش دیگر در حکمرانی امر خیر در ساختار کلان کشور است. به محض چالش در حوزه مدیریت، به جای اصلاح فرایندها به دنبال ساختارهای جدید میرویم. به همین دلیل سازمانهای متعددی وجود دارد که کارهای موازی انجام میدهند؛ بنابراین ما دچار تورم سازمانی هستیم.
وی تصریح کرد: امر خیر یک مسئله اجتماعی است و مدیریت اجتماعی و مردم باید آن را سازماندهی کند نه دولت؛ زیرا دولت در این زمینه ناکارآمد است و توانایی آن را ندارد. مثلاً اگر تعریف درستی از تأمین اجتماعی داشتیم دیگر نیازی به کمیته امداد نبود. شاید کمیته امداد به تعداد افراد تحت پوشش خود افتخار کند، در حالی که باید طوری برنامه ریزی میشد که افراد تحت پوشش بتوانند از نظر اقتصادی خود را تأمین کنند و دیگر نیازی به کمیته امداد نداشته باشند.
شیرین گرمارودی، انسانشناس و پژوهشگر حوزه دین، حقوق و اخلاق زیستی دانشگاه زوریخ در ادامه این نشست گفت: تغییر و تحول چه در حوزه نظری و چه اجرایی در اروپا هم وجود داشته است، اما در مجموع دو مسئله رشد در حوزه نظری و حضور کنشگران سیاسی در امر خیر حائز اهمیت است، زیرا این دو در کنار هم توانستهاند در حل بحرانهای اجتماعی به دولت و ثبات آن کمک کنند.
وی در ادامه نمونههای از خیریهها در سوئیس و آلمان را بیان کرد و افزود: در برخی شهرها خیریههای اقلیتهای دینی نیز وجود دارد که خدمات آنها عمومی است و فقط برای ادیان خاص نیست.
انتهای پیام