الگوی الهیات اجتماعی اسلامی تداوم مسیر انبیاست / اوج بحران هویتی بشر معاصر
کد خبر: 3956540
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۲
حجت‌الاسلام موسوی:

الگوی الهیات اجتماعی اسلامی تداوم مسیر انبیاست / اوج بحران هویتی بشر معاصر

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه بشر امروز گرفتار بحران هویت و پوچی است، گفت: الگوی الهیات اجتماعی همان مسیر حرکت انبیاء است، دنیای امروز به خاطر تحریف مسیحیت و یهودیت و غفلت از تعالیم انبیاء، از مسیر درست دور شده است و الهیات اجتماعی قصد دارد انسان را به مسیر انبیاء برگرداند.

یبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی موسوی، استاد حوزه علمیه، امروز، 9 اسفندماه در نشست علمی «الهیات اجتماعی امامین انقلاب»، گفت: انقلاب اسلامی محصول نگاه متعالی به اسلام در برابر همه ایسم‌هایی است که در جامعه ایران مطرح شد؛ ملت ایران با طرحی همراهی کرد که ریشه در مکتب اهل بیت(ع) داشت که امام خمینی(ره) طراحی و متفکرانی چون شهید صدر، علامه طباطبایی و شهید مطهری، علامه مصباح و علامه جعفری آن را بسط و تبیین و شرح کردند.

استاد حوزه اضافه کرد: مکتب امام جریان جدیدی در کالبد معارف دینی و جامعه اسلامی است که می‌توان آن را الهیات اجتماعی دانست؛ این الهیات درصدد آن است که همه عرصه‌های زندگی انسان را بر پایه عقلانیت توحیدی ترسیم و تنظیم کند؛ طرحی نظری که با تمرکز بر یک نقطه ثقل کانونی به دنبال ترسیم ابعاد فردی و اجتماعی انسان است.

موسوی تصریح کرد: الهیات اجتماعی نگاهی منسجم و نظام‌واره به همه حیات و زندگی انسان برای تعالی و سعادت دنیا و آخرت و پیشرفت است؛ این نوع الهیات به دنبال پیشنهاد نظم سیاسی و اجتماعی مطلوب است و دین مسیری برای پیشرفت و عزت و عظمت است و می‌تواند قانون و نظمی را تعریف کند که براساس آن همه ابعاد انسانی رشد کند.

وی با بیان اینکه ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که تمدن غرب گرفتار بحران امنیتی، اقتصاد، صلح، محیط زیست و خانواده شده است، اضافه کرد: متفکران اسلامی به درستی مسیر را تعیین کرده و نشان دادند که راهی را که رنسانس پیمود و تصور کرد که با تکیه بر عقل ابزاری و علم بدون توجه به دین قادر است مشکلات را حل کند، راه و مسیر درستی نیست و خود اندیشمندان غرب معتقدند بحران‌های بزرگی جهان را درگیر کرده است.

موسوی با بیان اینکه الهیات اجتماعی ناظر به اصلاح باورهای دینی و تلاش برای گسترش حاکمیت دینی است، تصریح کرد: متفکران انقلاب اسلامی معتقدند که دین می‌تواند حیات معقول و طیبه را بر جهان حاکم کند، به شرط آن که قانونگذاری از خدا و دین خدا باشد و دستورات خدا حاکم باشد و الهیات اجتماعی نگاه به منظومه این معارف است.

الگوی الهیات اجتماعی اسلامی تداوم مسیر انبیاست

موسوی اظهار کرد: امامین انقلاب معتقدند که الگوی الهیات اجتماعی همان مسیر حرکت انبیاء است. دنیای امروز به خاطر تحریف مسیحیت و یهودیت و غفلت از تعالیم انبیاء از مسیر درست دور شده است و الهیات اجتماعی قصد دارد انسان را به مسیر انبیاء برگرداند؛ مقام معظم رهبری در آثار ارزشمندشان طرح روشن و جذابی از مسیر انبیاء نشان دادند. همچنین امام در کتب ولایت فقیه و مصباح الهدایة و ... قبل از ایشان نشان دادند.

وی افزود: آغاز دعوت انبیاء تصادفی نبوده، بلکه با یک طرح و نقشه الهی بر پایه اعلان ربوبیت و الوهیت انحصاری خداوند شکل گرفته است و اگر جامعه در این مسیر حرکت کند، قطعاً در مسیر انبیاء گام برداشته است و نقطه کانونی الهیات اجتماعی مبتنی بر نقطه ثقل توحید است؛ خلاصه و عصاره مکتب فکری انقلاب این بود که می‌توان در قرن 21 هم خدا را بر زندگی خود حاکم و دست قدرت‌های گوناگون بشری را از زندگی دور کنیم.  

موسوی با بیان اینکه الهیات اجتماعی، نجات‌بخش است و ریشه همه مشکلات بشر در دوری از الهیات اجتماعی اسلام است، تصریح کرد: توحید اسلام طرز تفکر و اندیشه متعالی است که متعهد سامان ویژه برای زندگی است که با نظم مادی امروز سازگار نیست؛ توحید اسلامی، نفی محافظه‌کاری و نفی قناعت به وضع متدانی و اثبات وضعی جدید و نگاهی متعالی به انسان و جهان و جامعه است.  

استاد حوزه با بیان اینکه عدم ترسیم رابطه درست انسان با طبیعت یکی از بزرگترین مشکلات بشر است، افزود: الهیات اجتماعی توحیدی، موضع انسان را در قبال نگاه درست به محیط زیست، طبیعت و تاریخ روشن می‌کند، براساس این انسان‌شناسی، انسان تحت جبر اجتماعی تاریخ نیست، گو اینکه برخی مکاتب انسان را موجودی دست‌بسته در برابر تاریخ می‌دانند. 

اوج بحران هویتی بشر

موسوی با بیان اینکه در هیچ دوره‌ای از دوره‌های تاریخ انسان به اندازه امروز به نیهلیسم، خودبیگانگی و پوچی نرسیده است، گفت: بشر از سرشت عالم جدا شده و  قطعاً مسیر حق باید طرحی کلان در برابر این صورتبندی شیطانی موجود ارائه کند. البته انتظار بشر از دین هم در دوره معاصر به واسطه پیشرفت‌های زیاد بشر در عرصه علم و  تکنولوژی بیشتر است و بشر انتظار مدیریت همه عرصه‌های زندگی را از دین دارد.

استاد و پژوهشگر حوزه علمیه با اشاره به سوره مبارکه عصر، اظهار کرد: آیات متعددی از جمله آیات ناظر به صیرورت انسان و اینکه انسان در خسران است، مگر آنکه ایمان بیاورد و عمل صالح داشته باشد، مؤید رویکرد الهیات اجتماعی اسلامی به زندگی است. البته بخشی از الهیات اجتماعی، دکترین یا مسیر سامان نظم اجتماعی و اقتصادی است که حضرت آقا سه محور را برشمردند؛ اول اینکه الهیات اجتماعی ترسیمی از محیط و ظرف مناسب برای آن است که انسان به تعالی و کمال ویژه خود نایل شود. 

وی افزود: در نگاه الهیات اجتماعی، هم فرد دارای نقش و کنش و هم جامعه دارای آثار مستقل از افراد است؛ آقا جامعه را به تور ماهیگیری در دریا تشبیه کرده‌اند که ماهی‌ها می‌توانند در چارچوب این تور حرکت کنند. ایشان در بحث ولایت به هجرت پرداخته‌اند زیرا هجرت حرکتی به سمت مسیری است که انسان می‌تواند در آن محیط رشد کند؛ سیر و سلوک بستر آرام نیاز دارد و توحید است که می‌تواند این بستر را ایجاد و قلب انسان را متصل به ولایت الله کند. این سیر و سلوک رهبانیت‌آمیز و گوشه‌گیرانه نیست که فرد فقط گلیم خود را از آب بکشد و کاری به اجتماع و مردم ندارد؛ در این تفکر فرد هم خود و هم دیگران را نجات می‌دهد.

نگاه منظومه‌ای در الهیات اجتماعی

وی با بیان اینکه الهیات اجتماعی نظام و قواره اجتماعی، نظم حقوقی، سیاسی و چارچوب فرهنگی مناسب را تعریف می‌کند، افزود: در نگاه اجتماعی اسلام، کل جهان یک واحد و دارای یک رویکرد واحد است بر خلاف نگاه‌های تکثرگرایانه و آشوبناک از جامعه و عالم، در این رویکرد اسلامی، جهان یک حقیقت پویا و کاروانی است که همه رهروان آن مانند حلقه‌های یک زنجیره به هم پیوسته هستند. ما ضمن اینکه نظام علیت را می‌پذیریم، اما حاکمیت خدا را هم بر ذره ذره عالم هویدا می‌بینیم.

مدرس حوزه و دانشگاه اظهار کرد: هر کسی مدعی شود من غیر از مسیر توحید خط مشی برای عالم دارم، در حقیقت دست‌اندازی به قلمرو خدایی و انرژی‌های متعالی و مترقی انسان است؛ حق ولایت و حق حاکمیت و زمامداری انسان فقط و فقط برای خداست و غیر خدا هیچ ولایت و سرپرستی و سلطه‌ای ندارد و همه در برابر خداوند مسئول هستند، مگر کسانی که این ولایت را از خداوند بگیرند. این نگاه جلوی روابط ظالمانه، استیلاجویانه و دور از حقیقت را کنار می‌زند و هیچکس ولایت مستقلی غیر خدا ندارد. به تعبیر امام پایه و اساس حرکت انسان توحیدی این است که دو به دو و اگر فراهم نشد تنها و یک تنه برای رضایت خدا قیام کنیم و گفتمان فکری امام و انقلاب اسلامی بر همین مبنا استوار است.

انتهای پیام
captcha