پدرانه‌ترین میراث شیعه در دست گروه‌های جهادی
کد خبر: 3956196
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۳
گزارش ایکنا از رسم پدری فرزندان ایران/

پدرانه‌ترین میراث شیعه در دست گروه‌های جهادی

اعضای گروه جهادی شهید ابراهیم هادی معتقدند که چرخه نیکی و جهاد برای کار خیر در عالم از بین نمی‌رود؛ این میراث تشیع از پدر امت یعنی امیرمؤمنان(ع) به آن‌ها رسیده و حالا تلاش دارند این امانت را به دست پسرانشان برسانند.

پدرانه‌ترین ارثیه شیعه در دست گروه‌های جهادی

به گزارش خبرنگار ایکنا، از خود پرسیده‌اید که چرا عده‌ای دست به خیرشان خوب است و وقت و انرژی، تخصص و حتی زندگیشان را صرف امور خیر می‌کنند، اما عده‌ای نه؟ نقش پدرها در دست به خیر شدن پسرها چقدر است؟ این سؤال را از دو جهادگر گروه جهادی «شهید ابراهیم هادی» پرسیدیم. پاسخ‌هایشان ما را به سرچشمه خوبی‌ها یعنی پدر امت و میراثی علوی که با عمل به نسل‌های بعد منتقل می‌شود، رساند.

شهاب‌الدین اشعری 35 ساله است و پدرش جانباز و از آزادگان دوران دفاع مقدس است؛ اشعری که مهندسی معدن خوانده و کارهای پروژه‌ای معدنی انجام می‌دهد، یکی از نیروهای جهادگر  گروه ابراهیم هادی است که ابتدا با او همکلام شدیم؛

ایکنا ـ آقای اشعری چرا در گروه‌های جهادی به دنبال کار خیر هستید؟

حُس احسان در همه انسان‌هاست، وقتی هم که اتفاقات ناگوار می‌افتد، آنهایی که بُعد معنوی بیشتری دارند، برای کمک می‌آیند تا آنهایی که به دنبال دنیا هستند.

ایکنا ـ چه کارهای خیری می‌کنید؟

به لطف دوستانی که در کنارمان بودند و الگوهایی مثل شهدا گروه جهادی شهید ابراهیم هادی را تشکیل دادیم. کارمان این بود که در هر جایی که نیاز به ما هست ورود کنیم. در سیل خوزستان مشکل مردم در درجه اول تأمین غذا و پوشاک بود که وارد منطقه شدیم و آشپزخانه ایجاد و روزانه دو تا سه هزار پرس غذا تهیه می‌کردیم.

البته همیشه تلاشمان این بوده جایی که نیاز بیشتر، اما نیرو کم است، ورود کنیم. مثلاً در سیل سوسنگرد منطقه‌ای رفتیم که هیچ گروه دیگری آنجا نبود و مردم نیاز به کمک داشتند. در سیستان و بلوچستان هم تیم پیشروی ما پس از بررسی اعلام کرد که نیاز مردم غذا نیست، بلکه خانه است. تمام زندگی مردم محروم این منطقه در چند متر کپر با کمترین امکانات محدود شده، به همین دلیل برای رفع این نیاز ورود کردیم.

ایکنا ـ در بحث کرونا هم ورود کردید؟

بله؛ در شرایط کرونا نیازها به حدی زیاد بود که ابتدا برای تأمین مواد ضدعفونی برای مردم محله خودمان اقدام کردیم. یکی از بیمارستان‌ها نیز اعلام کرد که کمبود گان و ماسک دارد که با کمک بانی و تأمین چرخ خیاطی صنعتی توسط یک خیر و البته کمک داوطلبانی از 8 تا 70 ساله این نیاز را برطرف کردیم. نکته ارزشمند اینکه مردم با گفتن ذکر ماسک و گان تولید می‌کردند. البته ما ادعا نداریم که می‌توانیم کارهای بزرگ انجام دهیم، اما اعتقاد داریم می‌توانیم کارهای کوچک با نتایج بزرگ انجام دهیم.

شهاب‌الدین اشعری

ایکنا ـ چرا عده‌ای سمت کار خیر می‌روند و عده‌ای نمی‌روند؟

آدم‌های خوب حسشان قوی‌تر است تا افرادی که بیشتر دنیایی فکر می‌کنند و آلوده دنیا شده‌اند. این مسئله را در دور و اطرافم دیده‌ام؛ کسی که نماز می‌خواند با کسی که نماز نمی‌خواند از نظر روحیه فرق می‌کند. در جنگ هم همین را می‌بینیم، وقتی با خانواده شهدا صحبت می‌کنیم و وصیت‌نامه آنها را می‌خوانیم می‌بینیم که زمینی نبودند. امروز هم شهدای مدافع حرم و مدافع سلامت را که می‌بینیم متوجه می‌شویم که شهید بودن آنها دلیل دارد، هر اتفاقی که برای یک انسان رخ می‌دهد حاصل عملکردهایی است که در طول زندگی‌اش انجام داده است.

در بحث نیکوکاری هم افرادی که فعالند متعلق به زمین نیستند آدم‌های سبکی هستند و تفکرات زیبایی دارند که وقتی مشکل پیش می‌آید، حسشان آنها را به جلو می‌برد، اما آدم‌هایی که بیشتر درگیر دنیا هستند حس نیکوکاری کمتری دارند.

اعتقاد دارم دنیای ما دنیای کائنات است. برای آنهایی هم که به معنویات اعتقادی ندارند، از نظر علم فیزیک و شیمی قابل اثبات است که هر عملی عکس‌العملی دارد. قانون انرژی می‌گوید که انرژی از بین نمی‌رود، فقط از حالتی به حالتی دیگر تبدیل می‌شود هر کار خوبی که انجام دهید به یک انرژی تبدیل می‌شود و جایی در زندگیتان تأثیرش را می‌بینید.

ایکنا – این انرژی را در زندگی خودتان دیده‌اید؟

بله، من 20 ساله بودم که ازدواج کردم و همین زندگی خوبی که دارم را حاصل همین انرژی و کار می‌دانم. وقتی به همسرم می‌گویم یک ماه نیستم و برای کار جهادی می‌روم قبول می‌کند، چون می‌داند همین انرژی حال زندگیمان را خوب می‌کند. من با افرادی که در زندگیشان مشکل دارند صحبت کرده‌ام؛ آنها باید تلاش کنند با احسان کردن، لبخند به لب کسی آوردن و ... خوبی را به زندگیشان بیاورند.

عده‌ای کار خیر را به خاطر اعتقادات دینی انجام می‌دهند، اما کسانی که اعتقاد دینی ندارند به علم و فیزیک و شیمی که اعتقاد دارند، پس قبول دارند هر عملی عکس‌العملی دارد، پس نیکی کنند تا پاسخ عملشان را بگیرند. اگر در حق خودمان دعا کنیم شاید به استجابت نرسد، اما گر در حق کس دیگری دعا کنیم به استجابت نزدیک‌تر است، پس کاری کنیم کس دیگری برای ما دعا کند و انرژی مثبت را برای ما بفرستد.

ایکنا ـ تأثیر پدر شما در انتخاب این مسیر چه قدر بوده است؟

همه ما در خانواده‌ای بزرگ می‌شویم و الگوهایمان را از خانواده می‌گیریم. پدر من فردی تحصیل‌کرده بود که در جنگ حضور داشت، برادر بزرگتر من در گهواره بود که به دلیل موج انفجار آسیب دید و نتوانست تا 9 سالگی صحبت کند. من اواخر جنگ به دنیا آمدم و خیلی چیزها را خودم حس نکرده‌ام، اما دیده‌ام که پدرم یک پایش را از دست داده، ناراحتی اعصاب و روان دارد و سالیانی اسیر بوده است. وقتی می‌بینم که او به حرف دلش گوش کرده و به جنگ رفته، اکنون که از روزهای اسارتش تعریف می‎کند و از چرایی جنگیدنش می‌گوید، همه این کارها و حرف‌ها به دل من می‎نشیند.

وقتی چیزی را حس کرده باشی می‌توانی آن را به دیگران منتقل کنی و پدرم اینها را حس کرده و به من منتقل کرد. ایشان هم کار جهادی می‌کنند، نه به صورت سازمان‌یافته مثل ما، اما هر مشکلی از مردم را که در توان داشته باشند رفع می‌کنند. چون دیده‌ام می‌توانم الگو بگیرم. البته الگوی همه شیعیان حضرت علی(ع) است که الگوی نیکوکاری، صبر و همه خوبی‌ها در ایشان خلاصه می‌شود.

ایکنا ـ خودتان پدر هستید، پدر بودنتان چه قدر در انجام کارهایتان مؤثر است؟

پدر من کارهایی را انجام داده و به من منتقل کرده، من هم باید همین کار را انجام دهم و به پسرم این حس را منتقل کنم. الگوی من پدرم بوده و من هم باید الگوی پسرم باشم. وقتی پسرم می‌پرسد که چرا سیستان و بلوچستان رفتی با زبان کودکانه به او می‌گویم که چه اتفاقی افتاده و من چرا رفته‌ام و چه کارهایی آنجا انجام داده‌ام. بچه با همین ذهنیت بزرگ می‌شود. من هم کارها و کمک‌های پدرم در ذهنم مانده و باید هم باید کاری کنم که همین حس در وجود پسرم ایجاد شود.

ایکنا ـ برای کمک کردن باید پولدار بود؟

 نه؛ کمک کردن به دل است. گاهی باید به جایی بروی که افراد نیاز به کمک مالی ندارند، اما کاری کنی که بخندند همین با هم خندیدن و شوخی کردن و احساس محبت کردن و کمک کردن و دست نوازش بر سر کودکی کشیدن که به آن نوازش نیاز دارد کار خیر است.  آرزوهای بچه‌های مناطق محروم برای خودشان خیلی بزرگ، اما برآورده کردن آن برای ما خیلی کوچک است. مثلاً آرزو می‌کنند که یک ماشین اسباب‌بازی داشته باشند. چیزی که بچه‌‌های ما به وفور دارند. حتی با لبخند می‌توان آرزویی را برآورده کرد.

ایکنا ـ رحیم دهقانی نیز کارمند و دانش‌آموخته ارشد ارتباطات است و هم عضو گروه جهادی شهید ابراهیم هادی است. از او سؤال می‌کنیم چرا عده‌ای به سمت کار خیر می‌روند؟

احسان کردن و فعالیت‌هایی که اکنون به عنوان کار جهادی و عام‌المنفعه معرفی می‌شود، در وجود همه است، اما به فراخور محیط، اتفاقات و اینکه آیا افراد به سمت معنویت درونیشان متمایل می‌شود یا خیر نمود و بروز پیدا می‌کند. در جریان کرونا دیدیم که مردم عادی می‌آمدند و می‌خواستند که کاری کنند. این جریان درونی است که باید از سوی نظام، حکومت، فرد و خانواده تقویت شود.

پدرانه‌ترین ارثیه شیعه در دست گروه‌های جهادی/ پسرانشان را وارث کرده‌اند

ایکنا ـ نقش پدر شما در تمایلتان به امور خیر چه قدر است؟

اثرات چرخه خیر در عالم از بین نمی‌رود. لقمه پاک و تصمیم پدر در انتخاب مسیری که رفته در فرزند تأثیر می‌‌گذارد. حضرت محمد (ص) فرمودند من و علی(ع) پدرهای این امت هستیم پدر بزرگ جهادیان و خوبان عالم حضرت مولا هستند. ایشان در عصر خودشان از حکومت‌ها ناامید شدند و خودشان دست به کار جهادی زده و به آباد کردن نخلستان‌ها و چاه‌ها و اکرام و احسان اقدام کردند.

زمانه ما نیز شبیه زمان آن حضرت است و شاید خلأ حکومت‌‌ها در ایامی که ضعیف کار می‌کنند، توسط این جریان فکری که شیعه و دوستدار مولاست، حل می‌شود. در ادامه این مسیر هم نیکی از مولا به پدران ما رسیده است. پدر من به شکل ذاتی و درونی این دغدغه را دارد که نیازهای مردم را رفع کند.

ایکنا ـ نقش پدری خودتان چه قدر باعث شد قدم در این راه بگذارید؟

قطعاً نگاه من قبل از ازدواج و پدر شدن به ضعف‌های اجتماعی و جهاد برای رفع این ضعف‌ها متفاوت بود. از وقتی پدر شدم به همه، حتی به پیرمردهای 70 ساله به عنوان فرزند یک پدر و مادر نگاه می‌کنم، یعنی نگاهم به آدم‌ها عوض شده است و همه انسان‌ها را در قالب فرزندانی برای والدینشان می‌بینم؛ پس انسان‌ها را تکریم می‌کنم. وقتی می‌بینی بچه‌ای همسن بچه خودت امکانات اولیه بچه شما را ندارد حس پدری آنجا فوران می‌کند و احساس می‌کنی اگر بچه‌ات در این شرایط بود چطور می‌شد؟ و اینجاست که به واسطه اعتقادات دینی، انسان بودن و هموطن بودن همه آنها را فرزند خودت می‌بینی.

ایکنا – برای اینکه فرزندت هم در همین مسیر قرار بگیرد چه کارهایی انجام می‌دهی؟

فرزند من و همه ابنای بشر در عالم ذر مسیر خود را انتخاب کرده‌اند، اما در بحث آموزش، تربیت، خانواده و لقمه حلال تصمیمات ما روی آینده بچه‌های ما اثر می‌گذارد و بحث دوست داشتن هم نوع هم به فرزند منتقل می‌شود. بچه دوست دارد خود را شبیه من که پدرش هستم کند، حتی در نشستن و حرف زدن؛ پس رفتارهای کلان من مثل اینکه هیئت می‌روم، به امام حسین(ع) علاقه دارم یا مردم را دوست دارم به بچه منتقل می‌شود.

البته من با خدا معامله نمی‌‌کنم که من آمده‌ام در کار خیر، بچه من را هم تو بیاور، اما یکی از آرزوهای ما این است که در نقاط مثبت زندگیمان فرزندان ما هم دنبال‌رو ما باشند، همان‌طور که پدر ما آرزوی این را داشت.

ایکنا – چه آرزویی برای جامعه دارید؟

امیدواریم روزی برسد مردم دیگر به دنبال این نباشند که از حکومت بازخواست کنند و فقط حجومت را مقصر بدانند بلکه خودشان در حد توان فعالیت کنند و در قبال دیگران خود را مسئول و پاسخگو بدانند.

ایده‌ال کارهای جهادی این است که با نشر کار خوب به مردم بفهماند که می‌توانیم به هم خوبی کنیم و برای هم اثرگذار باشیم. حضرت سیدالشهداء(ع) فرمودند که اقبال مردم به شما نعمت‌های خدا هستند که به سمت شما آمده‌اند، به آنها اقبال کنید و در حقشان احسان کنید. امیدوارم روزی به نقطه‌ای برسیم که احسان را وظیفه خود بدانیم و نگاهمان به بیرون نباشد، بلکه نگاهمان را درونی کنیم.

ایکنا ـ چقدر از حضرت علی(ع) در این کار جهادی الگو گرفته‌اید؟

مولا در قله کمال تمام فضائل انسانی در عالم است. جهاد، انفاق و احسان هم یکی از این ویژگی‌هاست. امروز تسکین بچه شیعه به خاطر کاستی‌هایی که هست و ایده‌آل‌هایی که به آن نرسیده بر خلاف ادعاهایی که شده بود، این است که با حرکت جهادی و کار خیر که مطلقاً کار درستی است و مرز و ملت و شهر و ... نمی‌شناسد، امکاناتش را جمع و با تمام وجود کار کند که قطعاً اثراتش دیده خواهد شد.

ایکنا ـ بزرگ‌ترین آرزویتان چیست؟  

دوست دارم اثرگذار باشم. یکی از دغد‌غه‌های شخصی من این است که پیرو اعتقاداتی که دارم، بتوانم یک اثر بزرگ داشته باشم؛ مثلاً دوستی سیدالشهدا(ع) و محبت مولا که یکی از اهداف خلقت است را نشر بدهم و همه این را حس کنند؛ مگر می‌شود در دنیا به شخصی مولا را معرفی کنی و او تعظیم نکند. این شخصیت به حدی بزرگ است که همه را تعظیم وامی‌دارد. من غصه این را می‌خورم که ما به عنوان دوستدار اهل بیت(ع) ضعیف عمل کرده‌ و نتوانسته‌ایم خوب حضرت علی(ع) را معرفی کنیم و حتی با عملکرد بدمان ذهن‌ها و نگاه‌‌ها را سخیف و بدبین کرده‌ایم.

گزارش از زهرا ایرجی

انتهای پیام
captcha