انسان‌شناسی الهیاتی در سنت اسلامی؛ منبعی غنی در پاسخگویی به مسئله شر
کد خبر: 3956164
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۲

انسان‌شناسی الهیاتی در سنت اسلامی؛ منبعی غنی در پاسخگویی به مسئله شر

سعیده میرصدری با اشاره بسترهای شکل‌گیری گفتمان شر در اروپا و همچنین ایران بیان کرد: در مسئله شر در سنت ایرانی – اسلامی پرسش‌هایی مطرح است. متفکرین سنتی پاسخ‌های متناسب با روز را ارائه نکرده‌اند و عمده روشنفکران ایرانی نیز تحت تأثیر سنت مسیحی – یهودی با این مسئله مواجه شده‌اند. این در حالی است که سنت اسلامی غنای زیادی در این زمینه دارد که باید از ظرفیت‌های آن استفاده کنیم.

به گزارش ایکنا؛ هفتمین هم‌اندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلای علوم انسانی، با موضوع «باز‌زایی الهیات در عصر پساکرونا»، ششم اسفندماه، به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، به صورت مجازی و با سخنرانی جمعی از اندیشمندان برگزار شد. در ادامه، متن سخنان سعیده میرصدری، استاد دانشگاه پادربورن را می‌خوانید که با موضوع «از زلزله لیسبون تا پاندمی جهانگیر؛ تأثیر شرور طبیعی بر جهش‌های الهیاتی» ایراد شده است؛

می‌خواهم در این زمینه سخن بگویم که چطور بلایای طبیعی، موجب جهش الهیاتی می‌شود و می‌خواهم بگویم گفتمان‌های الهیاتی و فلسفی در خلأ شکل نمی‌گیرند و بسترهای فرهنگی و ... در شکل‌گیری آنها اهمیت دارند و مقوله‌ای مانند «شر» در شکل‌گیری این گفتمان‌ها، نقش کاتالیزور را دارند. برای این مدعا، از سنت یهودی – مسیحی نمونه‌ای مطرح می‌کنم و سپس به یک نمونه از سنت اسلامی - ایرانی اشاره می‌کنم که مشخص شود، چطور کرونا موجب شد تا در ایران هم این گفتمان شکل بگیرد. ابتدا بیرون از فضای آکادمیک این مباحث مربوط به شرور مطرح شد و سپس در فضای آکادمیک به صورت جدی دنبال شد.

اما در مورد اینکه چطور این گفتمان در سنت یهودی - مسیحی شکل گرفت، باید گفت، مسئله از این قرار بود که بستری برای شکل‌گیری این گفتمان وجود داشت و دغدغه‌هایی در سطح جامعه مطرح بود که وارد فضای آکادمیک هم شده بود. در قرن 18، «لایبنیتس»، در پاسخ به شخصی به نام «پیر بایل» که می‌گفت راه‌حل قابل دفاعی برای تجویز شر از سوی خدا وجود ندارد، کتاب «تئودیسه» را می‌نویسد و در مورد خیر خدا و منشأ شر می‌گوید خدا دلیل کافی برای تجویز شرور را دارد و با این حال، این جهان، بهترین جهان ممکن است و واژه «تئودیسه» را جعل می‌کند.

بنابراین در یک بستر علمی چنین گفتمانی شکل گرفته بوده که پس از زلزله مهیب لیسبون بوده است. در این زلزله 30 هزار نفر کشته شدند و خرابی‌های بسیار زیادی هم به بار آمد و پس از این زلزله و در سال 1759، «ولتر» رمان خوش‌بینی را می‌نویسد و خوش‌بینی حاکم بر ایده بهترین جهان ممکن که از سوی «لایبنیتس» ارائه شده بود را به سخره می‌گیرد. در سال 1779 «هیوم»، فیلسوف انگلیسی، ایده «برهان منطقی شر» را برای اولین بار مطرح کرد که این نیز به قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد، اما به صورت جدی، هیوم بود که آن را در فضای آکادمیک صورت‌بندی کرد. او می‌گوید از طرفی شر هست و از طرفی هم خدا خیر محض است، اما اینها باهم جمع نمی‌شود، لذا یا خدا نیست یا شر که باید بگوییم شر هست، بنابراین خدا نیست. بنابراین، این زلزله باعث شد چنین گفتمانی در غرب شکل بگیرد و این ایده مطرح شد که با این شر مهیب، خدا نیست و ایده هر نوع «تئودیسه‌ای» مسخره شد.

اینجا است که گفتمان شر که به صورت جدی بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد، شکل می‌گیرد و جهش گفتمانی در الهیات و گفتمان شر را می‌بینیم و این نمونه مسیحی - یهودی است و به دلیل اینکه این گفتمان قبلاً شکل گرفته بود، وقتی کرونا در اروپا شایع شد، برای آنها دغدغه الهیاتی مطرح نمی‌شود، چراکه پیشتر به این مسائل و سوالات پاسخ داده بودند.

اما به عکس این سنت، در سنت ایرانی - اسلامی، کرونا موجب شکل‌گیری یک گفتمان می‌شود و باید توجه داشت که در ایران نیز این گفتمان بستر آکادمیک داشته و سال‌ها است که آثار بسیاری در این زمینه ترجمه شده و رشته فلسفه دین تأسیس شده است. علاوه بر اینکه، کتاب‌هایی در این زمینه چاپ شده است. لذا این بحث‌ها جدی بود و علت اینکه در فضای آکادمیک بحث می‌شود، این است که دغدغه‌هایی در اجتماع به وجود می‌آید که این بستر اجتماعی، پرسش‌ها را به فضای آکادمیک می‌آورد، اما همچنان به صورت گفتمان نبوده است و در حد دغدغه بوده است.

این روند ادامه یافت تا اینکه سال گذشته که این پاندمی ظهور کرد. در تاریخ 29 اسفند، گفت‌وگوهایی شکل گرفت. اولین‌بار سایت زیتون با روشنفکران دینی وارد گفت‌وگو شد. آنها معتقد بودند متفکرین سنتی و فلاسفه پاسخ‌های کلیشه‌ای به این پرسش می‌دهند و روشنفکران دینی می‌خواهند خوانش جدیدی را مطرح کنند و اول با عبدالکریم سروش شروع می‌کند و می‌پرسد حال باید چکار کنیم و خدا کجا است. پاسخ سروش این است که خدا قرار نیست در هر کار ما دخالت کند و در خدمت خواسته‌های ما باشد و خدا به هر دردی نمی‌خورد و خدا باید مقصود مناجات ما باشد و خدای عرفانی را معرفی می‌کند و صورت مسئله را پاک می‌کند.

در تاریخ 11 فروردین، با محسن کدیور مصاحبه می‌کند و پاسخ او این است که خدا قوانینی برای طبیعت دارد و نمی‌شود این قوانین را نادیده گرفت که یک نوع پاسخ سنتی است. در تاریخ 15 خرداد با سروش‌دباغ مصاحبه می‌کند و او می‌گوید با وجود شرور هم می‌شود به سراغ خدا رفت و پاسخی که می‌دهد، اینطور است که عدمی بودن شر و نسبی بودن شر را رد می‌کند و پاسخ مختارش یک نوع پاسخ مبتنی بر فلسفه ابن‌سینا است. در ساحت عملی نیز یک نوع طنز الهیاتی را مطرح می‌کند که این مورد ایده خودش نیست، بلکه برای نوید کرمانی است.

این مصاحبه‌ها انجام شد و سپس یادداشت‌هایی نیز از سوی این روشنفکران نوشته شد. سلسله درسگفتارهایی را نیز ارائه می‌کنند و در هفت جلسه، محسن کدیور به خدا و شر می‌پردازد و در پاییز 99 نیز سروش‌دباغ درسگفتارهای شر را دارد، اما پیشتر، درسگفتارهایی در مورد شر از سوی نراقی و ملکیان ارائه شده بود و نیازی نبوده است که این مباحث مجدد ارائه شود، اما ظاهراً این افراد چنین نیازی حس کرده‌اند.

در ایران نیز در پاسخ به روشنفکران دینی، سخنرانی‌ها، یادداشت‌ها و مصاحبه‌هایی انجام می‌شود. در تاریخ 26 فروردین‌ماه یعنی دقیقاً یکی دو هفته پس از مصاحبه با سروش، محمد محمدرضایی، یادداشتی را به نام «مسئله شرور، معضلی برای الهیات اسلامی نیست/ پاسخی به مدعیات سروش» می‌نویسد. سپس در تاریخ 30 تیر دین‌آنلاین یادداشتی از حسین فرج‌پور منتشر می‌کند که پاسخ دباغ است. سپس یادداشتی به نام الهیات وارونه نوشته می‌شود. بحث تداوم دارد و چندین یادداشت منتشر می‌شود و در تاریخ یکم مهرماه، در برنامه رادیویی سوفیا، در زمینه فلسفه دین و شر بحث می‌شود.

ظاهراً یک جهش الهیاتی رخ داده و گفتمانی شکل گرفته است، چراکه این حجم از گفت‌وگو را در مورد شر، در تاریخ الهیات و فلسفه اسلامی نداشتیم، چه رسد به سطح عمومی و اینکه بخواهد وبینارهای مختلفی در این زمینه برگزار شود. لذا در ایران نیز این گفتمان شگل گرفته است.

در نتیجه باید بگویم، در مسئله شر در سنت ایرانی – اسلامی پرسش‌هایی مطرح است. همچنین به گفتمان «منطقه شر» و «تئودیسه»، ایراداتی گرفته شده است و از طرفی پاسخ‌های سنتی نیز نیازمند بازنگری جدی هستند. روشنفکران دینی نیز برعکس اینکه مدعا می‌شد، در عین اینکه می‌خواستند سنت دینی را بازخوانی کنند، اما در عمل ناموفق بودند و معضل اصلی ما در مسئله شر، رکود در تولید فکر است. از طرفی متفکران سنتی را داریم که همان پاسخ‌های سنتی را مطرح می‌کنند و به نیازها و انتقادات توجه ندارند و از سوی دیگر، روشنفکران دینی را داریم که گویی از روی دست متفکرین غربی رونویسی می‌کنند و پاسخ‌هایی که در سنت یهودی و مسیحی مطرح شده را می‌دهند، بدون اینکه پیش‌فرض‌های مسیحیان را در این زمینه مورد توجه قرار داده باشند. لذا نیاز به پاسخ داریم و سنت اسلامی نیز غنای زیادی در این زمینه دارد و باید برویم و از ظرفیت‌های این سنت استفاده کنیم. برای نمونه، انسان‌شناسی الهیاتی در سنت اسلامی، قوی‌تر از سنت یهودی و مسیحی است.

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام
captcha