به گزارش ایکنا، هشتمین نشست تخصصی «کاربردیسازی مطالعات قرآنی»، با موضوع «ظرفیت پایاننامهها و رسالههای تحصیلات تکمیلی در کاربردیسازی مطالعات قرآنی» چهارشنبه، ۲۴ دیماه، به همت مرکز مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و با سخنرانی احمد قرائی، عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان و انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
اصطلاح کاربردیسازی، ماهیتاً در نوع تحقیقات تجربی و آزمایشگاهی به کار میرود. اما این اتفاق که سالها است در حوزه مطالعات قرآنی رخ داده و اصطلاحات کلیدی از علوم دیگر وارد رشته ما شده است، اتفاق خوشیمنی است و باید خود را برای درک و فهم و استنباط و عمل آن آماده کنیم.
کاربردیسازی مطالعات قرآنی، به معنای استغنای آن علم از دستاوردهای سایر علوم نیست، بلکه کاملاً برعکس است و تحقق علیالاطلاق کاربردیسازی در این حوزه، وابسته به داد و ستدهای علمی با سایر علوم و معارف بشری است که این الگو یا مدل، صرفاً یک مدل تئوری نیست که چارچوب نداشته باشد. قاعدتاً این الزامات، زمینهها، ظرفیتها و باید و نبایدهای آن باید در نظر گرفته شود و چه خوب است که از این طریق به مطالعات میانرشتهای بیشتر توجه کنیم و زمینه تحقق آنها را در حوزه مطالعات قرآنی و حدیثی پُررنگ کنیم. حرکتهای خوبی شروع شده و میتواند محل توجه باشد.
اما نکته مهم این است که انحصارگرا کردن هر شکل از مطالعات در جامعه، بزرگترین آفتی است که پیشروی ما قرار دارد. این فضا، فضای انحصاری نیست، بلکه نیازمند خلاقیتها و ایدهپردازیهای فرامنطقهای و حتی فراسرزمینی نیز هست. این حوزه مطالعات میانرشتهای به شکلی باید مورد توجه قرار گیرد که نجاتبخش و رهاییدهنده آن رشته از چالشهای موجود باشد، به ویژه مسائلی که در گذار از سنت به مدرنیته و پستمدرن داریم. بنابراین، به هیچ وجه، حالت استغنای علمی نداریم.
نکته دیگر اینکه، کابردیسازی، یک عملیات تئوری و دادهبنیاد نیست و در مرحله اجرا، این مطلب خیلی مهم است. اگر الگوهای نظری و مدلهای مختلفی برای کاربردیسازی تعریف کنیم، نباید دادهبنیاد و تئوری باشد، بلکه برای محققساختن آن نیز جدیتی باید صورت گیرد و تمام سیستمها، سازمانها و نهادهایی که به جریان تولید علم و تحقیق اهتمام دارند باید به این مسئله فراتر از یک امر تئوری نگاه کنند و اجتناب کنند از اینکه مطالعاتی صورت گیرد که صرفاً شکل تئوری دارند و اینها را به عنوان کاربردیسازی نشر دهند که این آفت را حداقل من قبول ندارم.
مطلب به این برمیگردد که همه اقشار جامعه، از دستاوردهای مطالعات قرآنی بهرهمند شوند و اساس بحث کاربردیسازی این است که همه اقشار بتوانند استفاده کنند، نه اینکه برای صنف و حزب خاصی باشد. این مانع جدی است و باید در فرایند کاربردیسازی این موانع نیز شناسایی شوند. ممکن است این سوال پیش آید که این دستاوردهای مطالعات قرآنی چیست که بحث مستوفایی است و میطلبد که به این دستاوردها بپردازیم.
از فرمالیتهها باید گذر کرد، چراکه دوره، دوره خَلق معنا است. در اینجا چند دستاورد بالقوه را مطرح میکنم؛ مثلاً شیوه مطالعه و فهم قرآن که باید در حوزه کاربردیسازی مطرح شود که بخشی از نیاز جامعه است. چون کاربردیسازی یعنی نیازها و ضرورتهایی که در جامعه وجود دارد را باید در نظر گرفت و به سراغ کاربردیسازی رفت که منظور، تولید قطعات کارخانجات نیست، بلکه باید تولید فکر و اندیشه داشته باشیم. اولین کار که باید صورت گیرد، شیوه درست مطالعه و فهم قرآن است.
دومین مورد القای نگرش عقلانی و علمی به آموزههای قرآن است. این مبنا را قبول داریم که جهاننگری که قرآن دارد، بر محور علم و دانش و عقلانیت است و نمیتوان از این مسیر برداشتهای صنفی، حزبی و ... داشت و این جریان حاکم بر کل دورههای تاریخ بوده و شما میبینید که گفتمانهای علمی، نقشآفرین بودند و عقلانیت حاکم بر آن رشته و حیطه معرفتی مهم بوده است.
نکته دیکر این است که باید اهداف اساسی دین را در جامعه محقق کنیم و این باید درست تبیین شود و مراحلی را باید طی کنیم و تبیین نیز گستره وسیع خود را دارد که صرفاً در حد مراجعه به کتب لغت و تبیین معنای لغت نیست، بلکه در متن حوادث جامعه باید مطرح شود تا به مرجع نهادینهسازی اهداف برسیم. مورد بعدی ارائه آسیبشناسیهای عمل، درک و فهم آموزههای قرآنی است. آسیبشناسی بخش مهمی از کاربردیسازی است و نمیتوان جریانی را بدون آگاهی از پیشینه و آثار و نتایج و دستاوردهایی که قبل از آن بوده، شناسایی کرد و این از حیث ساختار فهم اجتماعی، نقص بزرگی است و کمتر به این موضوع توجه میشود. همه محققان که میخواهند در حوزه کاربردیسازی کار کنند باید آسیبشناسی کنند و ببینند آیا مسیر درستی را برای درک و فهم و عمل آموزههای دین فراهم کردهاند یا خیر.
دیگری، شیوههای به اشتراکگذاری و تعامل در عرصههای ملی و بینالمللی است. در این زمینه بحثهای زیادی میشود، اما در بحث تعامل با سطوح زندگی اجتماعی، معتقدم که این کار باید از سیستمهای آموزشی ما شروع شود و ما مهارت اینها را داشته باشیم و صرفاً با پیدایش یک زمان خاص، مثلاً آمدن کرونا در یک جریان قرار نگیریم که چرا برنامه نداشتیم.
اما نکته دیگر این است که در سطوح مختلف کاربردیسازی مطالعات قرآنی، چه اندازه به درک، شعور، نیازها، انتظارات یا سطح دانایی و توانایی کاربران مطالعات قرآنی توجه داشتهایم و یا توجه باید بشود. چه اندازه به درک و شعور و سطح دانایی و توانایی کاربران این رشته توجه کردهایم؟ آیا سامانهای داریم که بدانیم کاربرانی که دارند از دستاوردهای مطالعات قرآنی استاده میکنند در چه وضعیتی هستند؟ در بحث شناخت انسان از منظر قرآن باید دید چه مسائلی مهم است و در جامعه چه مسائلی در مورد انسان مطرح میشود و اینکه مقام او چطور تعریف شده است؟ حتی با مراجعه به قرآن نیز از ظواهر آیات نکات خیلی خوبی میتوانیم به دست آوریم، برای اینکه اینها را در اختیار مخاطبان قرار دهیم. به این شیوه است که میتوانیم وارد فضای کاربردیسازی شویم.
اما یکی از موضوعات مهم در زمینه کاربردیسازی مطالعات قرآنی، توجه به پایاننامهها و رسالهها است. باید در مورد وضعیت آموزشی بگویم این مسئله در سطوح مختلف در عملیاتی شدن مطالعات قرآنی نقش بسزایی دارد و باید در نوشتن رسالهها، پیشینه آموزشی افراد را در نظر بگیریم، چون در برخی موارد، خیلی از اینها، به صورت مبنایی با دانشجویان کار نشده است و باید در سطوح پایین زیرساختهای آموزش و پرورش را شکل داد.
بدون شک، مدیریت آموزش با قواعد اصولی آن مهمترین کاری است که باید در تمام مراحل تعلیم و تربیت صورت گیرد، لذا وضع قوانین و مقررات از این زاویه، خیلی مهم است. اینکه این همه آییننامه نوشته میشود، اما اینها یکپارچهسازی نشده و مطابق با واقعیتها نیست و در چشمانداز درست دیده نشده و در وضع این قوانین باید خیلی ملاحظه داشت که قواینن مطابق با واقعیتها باشد، نه اینکه براساس سلایق نوشته شده باشد. دیگر اینکه انعطاف لازم در مورد مسائل جدید را داشته باشند. قانون وحی منزل نیست که نشود آن را اصلاح کرد. اجازه اعمال سلیقه و تفسیر شخصی نیز نباید به هیچ شهروندی داده شود و برای کاربردیسازی وضع قوانین باید به اینصورت باشد.
شکی نیست که دوران آموزش عالی، تافته جدا بافته از مراحل قبلی نیست و از این حیث، بدون در نظر گرفتن خروجیهای سیستمهای آموزشی قبل، درک درستی از خدماتدهی سیستم آموزشی عالی نداریم و اینجا بدون شک این نظر را دارم که مسائل در این کار، همه یا هیچ است، یعنی یا همه نفع میبرند یا هیچ، یا همه ضرر میکنند یا هیچ.
بارزترین سیستمی که به کابردیسازی علوم مختلف و مطالعات قرآنی بهای بیشتری داده و برای آن برنامه دارد، سیستم آموزش عالی است. هرچند این سیستم هم با فضای مطلوب ناموجود، خیلی فاصله دارد، چون ایدهآلنگری نیست و قصد من هم این نیست، چون قوانین باید مطابق با واقعیتها باشد. بحث ما متمرکز بر بخشی از آموزش عالی است که پایاننامهها و رسالهها است. نوشتن یک رساله یا پایاننامه که محل رجوع دیگران باشد، آرزوی همه است، اما آیا این کار صورت گرفته است؟ کلیت فضای حاکم بر رشته ما بیانگر قلت چنین کارهایی است.
کاربردیسازی را باید از این زاویه دید که به چالش پرداخت، نه اینکه نزد استاد رفت و از او خواست که موضوع بدهد. ما تا رسیدن به آن آگاهی اجتماعی در سطح بالا که خودمان را فریب ندهیم و یا دیگران را فریب ندهیم، فاصله زیادی داریم و آنجا با اضافه کردن قید نمیشود گفت این موضوع را ببرید و کار کنید. وقتی رویکردها جامع نیست و شیوه ما مشکل دارد، زد و خوردی با فضای بیرونی و حوزههای کاربردی نداریم. از همه کسانی که در این زمینهها کار میکنند، درخواست میکنم مسئله را سطحی نبینند. ما باید ببینیم فضای جامعه به چه صورتی است. فضای کسبوکار و سرمایه بحث داغ است، حال آیا نباید از حیث مطالعات قرآنی به آن ورود کنیم؟
ما به یک تحول اساسی نیاز داریم و باید این تحول شکل بگیرد تا جلوی تحقیقات صرفاً نظری گرفته شود. باید قوانینی وضع شود که تحقیقات در سیستم آموزش عالی ماهیت کاربردی و تعاملاتی را بگیرد و دیگر اینکه، بخش مطالعات قرآنی با ضرورتها منطبق شود. دانشجویان باید در دوران تحصیل به این سطح از خلاقیت برسند که از موضوعات پژوهشیِ صرفاً نظری پرهیز کنند.
سالها است به این فکر میکنم که پایاننامهنویسی ارشد، یعنی یادگیری مهارتها در کشف و شناسایی موضوعات مهم و آشنا شدن با محیطهای علمی کسب و کار و پیشنهادم این است که با تدابیر قانونی، شرایطی تعریف شود که در سطح دانشجویان ارشد، یک تحول در پایاننامهنویسی داشته باشیم که امکان لازم برای تعاملات این دانشجویان با دستگاههای مختلف در حوزه جامعه، صنعت و ... فراهم شود، تا دانشجویان بتوانند ضروتها و چالشهای سازمان مربوطه را شناسایی و در اختیار یک سامانه ملی قرا دهند تا دانشجویان دکتری و حتی محققان بتوانند، از طریق دادههای آن سامانه، موضوعات را برای رساله دکتری انتخاب کنند.
انتهای پیام