نیاز به دلار جدید برای بقای کاپیتالیسم
کد خبر: 3938399
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۶
یادداشت وارده /

نیاز به دلار جدید برای بقای کاپیتالیسم

دولت و مجلس با ایجاد قوانین و مقرراتی بحث کریپتوها را در کشور داغ کرده‌اند و تعدادی از مجموعه‌های مختلف به ساخت و انتشار رمزارزهای بومی در کشور پرداخته‌اند اما در بعد فراتر و آنچه باید ایران اسلامی در ریلی موازی برای ساخت آینده اقتصادی خود به آن بیندیشد،‌ بحث‌های بنیادین‌تری از اقتصاد است زیرا هنوز مؤلفه دقیقی برای الگوی اسلامی از اقتصاد تبیین نشده که بر مبنای آن پول اسلامی تبیین و در این بین تکنولوژی مناسبی برای این پول مشخص شود.

نیاز به دلار جدید برای بقای کاپیتالیسم

به گزارش ایکنا؛‌ محمدهادی مذهب جعفری،‌ طلبه حوزه علمیه تهران،‌ در شماره 24 مجله عصر اندیشه مقاله‌ای با عنوان «رمز ارزها در آینده‌ای نزدیک از کنترل مردم خارج خواهند شد» را نگاشته است و در آن به بحث درباره نیاز به دلار جدید برای بقای کاپیتالیسم پرداخته است. متن این یادداشت در ادامه از نظر می‌گذرد؛

امروزه اقتصاد جهان دچار مشکلات عدیده‌ای است که بحران بدهی، بحران مالی، بحران پولی و بحران منابع طبیعی بخشی از حجم عظیم این مصیبت‌ها را شکل می‌دهد. همه این بحران‌ها و مشکلات، نتیجه علم و دانشی است که مبنای شکل‌گیری چنین مناسباتی در سیاست‌های اقتصادی جوامع مختلف شده است. علم اقتصاد متعارف، به علمی بحران‌زا و اقتدارزدا تبدیل شده که سیاهه‌ای در حدود 250 سال دارد. این علم حول محور ربا[1] - که در همه ادیان جزو بزرگ‌ترین گناهان شمرده شده‌است - نضج و نمو یافته و در نیم قرن اخیر، به‌شکلی افراطی با فرمول‌های ریاضی و محاسبات سنجی و با مشتق و دیفرانسیل گرفتن، ذات خود را پنهان نموده است. این مشکلات اقتصادی از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب، همه کشورهای این سیاره خاکی را در بر گرفته‌ است، اما شدت و ضعف آن در کشورهای مختلف متفاوت است و دیر یا زود هر کشوری را دچار مشکلات مختص به  خود می‌سازد. گاهی در جنوب شرق آسیا و گاهی در جنوب غرب آن، گاهی در قاره سیاه و گاهی در آمریکای جنوبی، گاهی در اروپای مدعی تمدن و گاهی در مهد امپراطوری اقتصاد دنیا، یعنی ایالات متحده مشکلات سختی رخ می‌دهد؛ که تاب تحمل مردم را تمام کرده و منجر به شورش‌های اجتماعی می‌شود که یکی از جنبش‌های اعتراضی اخیر، جنبش اشغال وال استریت سال 2008 بود که در حدود 1500 شهر آمریکا و اروپا ظهور یافت و 6 ماه به طول انجامید.

اگرچه دولت‌ها با رسانه‌های جمعی و سیاست‌های تسکینی تا چند سال مردم را ساکت کرده و جلوی فروپاشی حکومت خود را می‌گیرند، اما تأخیر در فروپاشی دولت‌ها دلیل بر کارایی اقتصادی نبوده و نخواهد بود. بیکاری، تورم، رکود، کسری بودجه، کسری تراز تجاری و سایر مسائلی که با سنجه‌های ناکارآمد علم اقتصاد سنجیده می‌شوند، با همه انتقاداتی که به آن‌ها وارد است، بازهم همگی مشکلات اقتصادی را بازتاب می‌دهند. اما ریشه این مسائل چیست و تا چه هنگام این‌ها را بایستی تحمل کرد؟ چه علت اساسی و بنیادینی پشت این مسائل هست که چون دولت‌ها دنبال حل و رفع آن نیستند مشکلات اقتصادی کماکان ادامه می‌یابد؟

در ناکارآمدی دانش اقتصاد تردیدی وجود ندارد و فرای دنباله‌روها، صاحب‌نظرانِ اصلی این دانش بدان معترف‌اند. آنچه در اینجا مطمح نظر است، کندوکاو یکی از حوزه‌های نوظهور این دانش با نام «رمزارزها»[2] می‌باشد. اقتصاددانان می‌دانند که مرکز ثقل مفاهیم و نهادهای اقتصادی، پدیده‌ای به نام «پول» است و اگر کسی آن را بشناسد حدود 90 درصد اقتصاد را شناخته است. در ابعاد فلسفی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی پول‌ مباحث متعددی صورت گرفته که در این متن مجالی به پرداختن به آن نیست.

 از هر منظری که وارد شویم، تحول در اقتصاد بدون تحول در پول ممکن نخواهد بود و از طرف دیگر سیطره بر اقتصاد بدون سیطره بر پول ناممکن است. هر طرحی از وضع مطلوب جامعه که در ذهن داشته باشیم، لازمه تحقق آن وضع مطلوب، شناخت و اصلاح «پول» است. اینکه صاحب‌نظران غربی معتقدند که «پول هرگز نمی‌خوابد»، تنها نمونه‌ای از ویژگی‌های پول است که بیانگر نکات مهمی از ماهیت و نقش پول در جهان امروز می‌باشد.

با تطور و تغییر فناوری‌های مدرن و ایجاد و بسط و تعمیق «اینترنت»، پول نیز که از بنیان‌های مهم جوامع بود از قافله عقب نماند و در دنیای سایبر نیز عرض اندام نمود. «ارز مجازی»[3]، «ارز دیجیتال»[4] و «ارز رمزنگاری‌شده» پدیده‌هایی مدرن و محصول امتزاج دانش اقتصاد و دانش سایبر هستند که در سال‌های اخیر،‌ ذهن و قلب برخی از صاحب‌نظران و جوانان دغدغه‌مند این حوزه‌ها در اقصی‌نقاط جهان را به خود مشغول ساخته است. اگرچه «رمزارز» برخلاف تصورات قبلی، هنوز نتوانسته در سیاست‌گذاری‌های دولت‌ها و جذب توده‌های مردم نقش موفقی ایفا نماید، اما همین‌که به عنوان یک پدیده تمدنی، انرژی و وقت زیادی از نخبگان و خواص را گرفته و اتمسفر خاصی بین بخشی از جوامع ایجاد نموده است، ضرورتِ پرداختن به آن را توجیه می‌نماید.

معرفی رمز ارزها

رمزارزها (Crypto currency)‌ که نوعی از نقدینگی‌های دیجیتال Digital currency)) هستند از سال 2009 به این سو معرفی شدند[5] و امروز با توجه به رشد چشم‌گیر قیمت آن[6] توجه افراد مختلف را در حوزه فعالیت‌های مالی به خود جلب کرده‌اند. گرچه در حال حاضر به این پدیده بیش از ابزار مبادله به عنوان «کالایی در بازار سرمایه» نگریسته می‌شود، اما با توجه به بنیاد مبادله‌ای آن، توجه دولت‌ها را برای تعیین وضعیت این پدیده به تکاپو انداخته است. در کشورهایی مثل چین[7] یا روسیه[8] برای استفاده از این نقدینگی محدودیت‌هایی جدی وضع کرده‌اند و حتی ترجیح داده‌اند تا نقدینگی دیجیتال خود را ابداع کنند اما استفاده از این نقدینگی دیجیتال در کشورهای غربی مثل آمریکا، قانونی است.[9] جمهوری اسلامی ایران پس از چند سال تعلل[10] بالاخره در بهمن 1397 با ارائه پیش‌نویسی[11] عملاً ورود به عرصه را انجام داد و پس از آن با ورود وزارت نیرو[12] به مسئله با یک نگاه حداقلی توسط دولت نسبت به این پدیده‌ مواجه شدیم.

خالق بیت‌کوین به صورت رسمی فردی به نام «ساتوشی ناکاموتو[13]» معرفی شده است که تاکنون جز یک نام اثر از او دیده نشده است.[14] و از همین روست که برخی معتقدند بیت‌کوین پروژه دولت آمریکاست.[15] برخی دیگر بیت‌کوین را پروژه NSA می‌دانند.[16] در مورد اشراف CIA بر بیت‌کوین نیز احتمالات جدی‌ای مطرح است.[17] در هر صورت بنا به گستردگی پروژه، امکان خلق آن توسط یک نفر از نظر کارشناسان مردود است و می‌بایست شرکتی بزرگ یا مجموعه دولتی آن را ایجاد کرده باشد. به دلیل نیاز به محاسبات پیچیده برای استخراج رمزارزها و همچنین سخت‌تر شدن تدریجی این محاسبات در طول زمان عملاً این سوپرکامپیوترها هستند که رمزارزها را خلق می‌کنند. رمزارزها به‌واسطه شبکه‌ای از ابرکامپیوترها استخراج و ضرب می‌شود[18] و نیازمندی به سخت‌افزارهای قدرتمند بدان ‌معنی است که با گذشت زمان برخلاف شعار اولیه امکان استخراج توسط مردم از بین رفته و تنها فارم‌های صنعتی متولیان آن خواهند بود. زیرا بدیهی است که در طول چند دهه، تعداد فارم‌های خصوصی کاهش یافته و تمرکز استخراج پدید خواهد آمد و شرکت‌های بزرگ استخراج و تولید رمزارزها، نسل جدید بانک‌های مرکزی فعلی خواهند بود.

اگر بخواهیم به تعاریف متداول بیت‌کوین مراجعه کنیم ویتالیک بوترین مؤسس رمزارز معروف اتریوم، بهترین تعریف از بیت‌کوین (و به طور کلی رمز ارزها) را ارائه داده است:

«یک ارز دیجیتال است. حدود ۱۸ میلیون واحد از آن وجود دارد. هیچ پشتوانه‌ای ندارند، با ارزش است، دقیقاً چون با ارزش است (مردم به آن اعتماد دارند)، مثل چیزهای کلکسیونی. شبکه‌ای از کامپیوترها وجود دارد که از یک برگه اکسل جهانی غیرمتمرکز نگهداری می‌کند که در داخل آن نوشته شده است هر نفر چقدر سکه دارد. مردم آن را جالب می‌دانند، چون هیچ نهاد متمرکزی این شبکه را کنترل نمی‌کند، بنابراین هیچ گروهی از افراد وجود ندارد که به سادگی بروند و برای دوستان شان واحدهای جدیدی [از پول] صادر کنند یا برای مقاصد سیاسی قوانین آن را دستکاری کنند. اساساً پرداخت‌های دیجیتالی جهانی، به‌علاوه ویژگی‌های ذخیره ارزش طلا، همه با فناوری رمزنگاری قرن ۲۱ همراه می‌شوند تا کل آن همیشه با امنیت کار کند.»[19]

همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی تعریف رمزارزها را اینگونه جمع‌آوری کرده است:[20]

 

مرجع

تعریف

سوویتوو 2018

دارایی دیجیتالی که برای کارکرد واسط مبادله طراحی شده و از رمزنگاری برای ایمنی تراکنش‌ها و کنترل خلق واحدهای جدید استفاده می‌کند.

واژه‌نامه کمبریج

2017

 

ارز دیجیتالی که به جای اینکه توسط دولت تولید شود توسط یک شبکه عمومی تولید شده است و از رمزنگاری برای حصول اطمینان از ارسال و دریافت پرداخت‌ها استفاده می‌کند.

واژه‌نامه آکسفورد

2017

 

ارز دیجیتالی که در آن از فنون رمزگذاری برای مقررات‌گذاری تولید واحدهای جدید ارز و تأیید انتقال وجوه استفاده می‌کند و مستقل از یک بانک مرکزی فعالیت دارد.

مریام وبستر

2017

 

هرگونه از ارز که تنها به صورت دیجیتالی وجود دارد، معمولاً مسئول صادرکننده یا تنظیم کننده مرکزی ندارد، اما از سامانه توزیع شده برای ذخیره تراکنش‌ها و مدیریت انتشار واحدهای جدید استفاده می‌کند و برای ممانعت از جعل و تراکنش‌های متقلبانه بر رمزنگاری تکیه دارد.

زئو  2015

 

واسط مبادله‌ای که از رمزنگاری برای ایمنی تراکنش‌ها و کنترل خلق واحدهای جدیدش استفاده می‌کند.

پس باید دانست که برخلاف طلا و نقره، نقدینگی‌های دیجیتال ارزش ذاتی ندارند. تنها دلیل ارزیدن شان اعتقاد مردم به ارزیدن آن‌هاست اما این اعتقاد باید به عللی ایجاد شود. سختی استحصال یکی از دلایلی است که می‌تواند مردم را معتقد کند که آن چیز «می‌ارزد» از همین روست که با ایجاد مسائل ریاضی پیچیده این سختی ایجاد می‌شود. پردازشگرها با حل الگوریتم‌های رمزنگاری شده مانند SHA-256 به بلاک‌های مختلفی دست پیدا می‌کنند.

حل مسائل پیچیده ریاضی، تحلیل‌گران را در دو حوزه دچار نگرانی‌های جدی‌ای کرده است. اول آنکه این حجم استفاده از پردازشگرها مصرف برق بسیار بالایی را طلب می‌کند و گرمای بسیاری نیز تولید می‌شود. نگرانی دوم نیز از حوزه فعالین امنیت سایبر است؛ با توجه به آنکه پس از جنگ جهانی دوم اتاق رمزشکنی وزارت دفاع ایالات متحده تبدیل به سازمان NSA شد و اساساً رمزنگاری و پروتکل نویسی اینترنت تاکنون در اختیار این سازمان بوده و تمام استانداردهای رمزنگاری را این سازمان مدیریت می‌کند و از سوی دیگر شائبه‌های جدی در مورد ایجاد رمزارزها توسط این سازمان وجود دارد، حل این حجم عظیم از رمزها در روز می‌تواند در راستای پروژه محرمانه و بزرگ‌تری در این سازمان تلقی شود که به علت عدم توان پردازشی اختصاصی، از توان پردازشی جهانی برای حل آن بهره برده شده است.[21]

فهرست نگرانی‌ها در مورد رمز ارزها بسیار بیش از این است. به عنوان مثال در باب امنیت و حریم خصوصی شائبه‌های بسیاری وجود دارد. گرچه هم‌اکنون معامله‌گران بیت‌کوین شبه ناشناش یا نیمه‌ناشناس‌اند، اما امکان شناسایی و ره‌گیری آن‌ها وجود دارد. تعدد دزدی‌های اتفاق افتاده از کریپتوها، نکات امنیتی را افزایش داده و در حال حاضر توکن‌های زیادی حذف یا مسدود می‌شوند. پس می‌توان گفت گرچه اسم هر فرد بر روی شماره حساب او درج نشده است اما به دلیل حضور در بستر سایبر، پلیس اینترپل می‌تواند با تمهیداتی همچون تراکنش‌های انجام شده و دیگر اطلاعات سایبری از افراد، به هویت افراد دست پیدا کند. هم‌اکنون نیز با گسترش استفاده از رمزارزها، دزدی‌های دیجیتال در اکوسیستم رمزارزها افزایش یافته که پلیس بین الملل، با حکم قضایی پول‌های به سرقت رفته را مسدود کرده است. گرچه پلیس در حال حاضر نمی‌تواند پول‌ها را به حساب صاحبان شان بازگرداند اما به علت مسدود شدن حساب‌ها (والت‌ها[22]) امکان استفاده آن نیز توسط آن هکرها وجود ندارد.[23] اخیراً نیز مقاله‌ای در شهریور امسال توسط سایت معروف دیکریپت منتشر شد که پس از تعیین جایزه 625 هزار دلاری دولت آمریکا، وزارت امنیت داخلی (Homeland Security) توانسته است ارز معروف مونرو[24] را که ارز غیر قابل رهگیری شناخته می‌شد را شناسایی و تراکنش‌های آن را رهگیری کند.[25]

فراموش کردن این نکته که فضای سایبر بر بستر ریاضی بنا شده است و نظم حاکم بر آن را شکل می‌دهد به نوعی ساده‌انگاری در تحلیل این پدیده پیچیده است و ریاضی علم روابط و منطق بوده که این امکان را می‌دهد که در صورت قانون‌گذاری و تمرکز بر یک مسئله، بتوان چهارچوب مشخصی برای آن تعریف کرد. ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به علت مشخص بودن شماره تمامی حساب‌ها (public key) و مشخص بودن گیرنده و فرستنده ارز برای تمامی شبکه (به‌خاطر بلاکچین پایه بودن)، به سادگی می‌توان حساب‌ها را تحریم یا مسدود کرد. مرکز امنیت آمریکای‌نوین CNAS، در گزارش 2020 تهدیدات نوظهور اقتصاد در مواجه با گسترش تسلیحات مالی[26]، به وضوح به این امر اشاره می‌کند که دولت ایالات متحده به عنوان رهبر جهان می‌بایست با ایجاد نهادی مانند FATF برای اقدام سریع علیه استفاده دولتی توسط کشورهای «حامی تروریسم» از دسترسی آن‌ها به این ابزار مالی جلوگیری کنند. در حال حاضر ایالات متحده با ایجاد فهرست تحریم کیف‌پول‌های مختلفی در سراسر جهان این اقدام را تا حدودی عملیاتی کرده است[27] و به محض ایجاد VCATF (گروه ویژه اقدام ارزهای مجازی) عملاً دور زدن تحریم‌های رمزارزی سخت‌تر از دور زدن تحریم‌های دلاری خواهد بود چرا که تمامی تراکنش‌های تمامی رمزارزها در اختیار همگان قرار دارد. «علی خراشادی‌زاده» و «محمد قربانیان» اولین ایرانیانی هستند که هدف تحریم‌های آمریکا در حوزه ارزهای دیجیتالی قرار گرفته‌اند.[28]

یک مشکل بنیادین

یکی از دلایلی که امروزه در آشفتگی مالی به سر می‌بریم این است که مردم تفاوت بین «پول واقعی» (Money) و «پول رایج امروز» (Currency) را درک نمی‌کنند. پول رایج امروز واسطه مبادله و واحدی برای شمارش است. این نوع پول در واقع قابل حمل، ماندگار، تقسیم پذیر و قابل معاوضه است؛ نظیر دلار، یورو و سایر ارزهای رایج کشورهای مختلف اما پول واقعی (Money) علاوه بر تمام موارد ذکر شده برای پول رایج امروزی، در طول یک زمان طولانی ذخیره ارزش نیز محسوب می‌شود. این پول لزوماً بایستی پشتوانه باشد تا بتواند بدون نوسانات متداول، ارزش دارایی‌ها را در بلندمدت حفظ کند. چنین پولی در حال حاضر در سیستم‌های رسمی جهانی وجود ندارد اما سابقاً که پول‌ها مبتنی بر پشتوانه طلا منتشر می‌شدند و یا خودشان از جنس طلا بودند، مفهوم «Money» وجود خارجی داشت.

اصولاً در فاصله بین دو جنگ جهانی یکم و دوم، هیچ‌گونه مقررات بین‌المللی برای تثبیت نرخ مبادلات ارزی وجود نداشت و کشورها با آگاهی از تأثیرات تغییر نرخ پول، در وضع پول خود به طور یک‌جانبه تغییراتی می‌دادند. بدین ترتیب از سال 1930 نوعی هرج و مرج پولی در تمام جهان پدید آمد. هر کشوری برای افزایش تولید ملی و بهبود وضع اقتصادی و ایجاد اشتغال و افزایش صادرات، از یک سو در تنزل دادن ارزش پول خود سبقت می‌جست و از سوی دیگر محدودیت‌های وارداتی و کنترل ارزی برقرار می‌کرد و بازرگانی جهان نیز بعد از بحران عظیم 1933-1929 تقریباً فلج شد. در جولای 1944، به‌منظور تثبیت شرایط اقتصادی و سیاسی جهان، نمایندگان 44 کشور جهان در کنفرانس «برتون وودز» در هتل مانت واشنگتن واقع در ایالت همپشایر آمریکا[29] اقدام به تأسیس بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول[30] نمودند و با پذیرش دلار آمریکا به‌عنوان ارز بین‌المللی به قیمت ثابت «سی و پنج دلار برابر یک اونس طلا» نظام پولی جدیدی را برای اقتصاد جهانی به‌وجود آوردند که به سیستم Bretton Woods Gold Exchange معروف شد.

این سیستم تا سال 1971 دوام یافت. درمدت 27 سال، دولت آمریکا با مدیریت بانک مرکزی این کشور[31] با استفاده ابزاری از امکانات بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، نقشی کلیدی در اداره اقتصاد جهانی، بازسازی ژاپن و اروپای پس از جنگ جهانی دوم ایفا کرد. درمقابل، این کشورها هژمونی دلار بر اقتصاد جهانی را به رسمیت شناخته و آن را تقویت کردند اما در سال 1960 ژنرال شارل دوگل[32]، رییس جمهور وقت فرانسه درخواست غیرمنتظره‌ای را از آمریکا مطرح کرد: «دلارهای خود را بگیرید و در مقابل آن طلا را تحویل دهید.» این درخواست در چهارچوب قرارداد «برتون وودز» صددرصد قانونی بود. با فرارسیدن نوامبر 1967، ذخیره آمریکا و انگلیس تقریباً ته کشید. فشار از جانب کشورهای دیگر بر آمریکا آغاز شد. در نهایت دولت نیکسون[33] رئیس جمهور وقت آمریکا، در آگوست 1971، مجبور شد تا رابطه ثابت هر 53 دلار، برابر یک اونس طلا را به حالت تعلیق درآورد و دلار را شناور کند. بنابراین رسماً قابلیت تبدیل دلار به طلا لغو شد، رابطه دلار و طلا شکسته شد و سیستم نرخ شناور، جایگزین سیستم قبلی شد. این اقدام عملاً به نظام «برتون وودز» پایان داد و منجر به آشکار شدن حجم انبوه بدهی‌های ایالات متحده نسبت به معیار سابق شد.

یکی از منجلاب‌های بزرگ تمدن بشری که ریچارد واتسون - آینده‌پژوه غربی - آن را جزو ترندهای بزرگ آینده این تمدن بیان می‌کند، بدهی است. امروزه در انواع شبکه‌های اجتماعی، سایت‌ها، مستندها، فیلم‌ها، کتاب‌ها و منابع مختلف بسیاری، مردم عادی، اندیشمندان، اقتصاددانان، نمایندگان مجلس، سایر مسئولان آمریکا، همه و همه اذعان دارند که بدهی ملی آمریکا پدیده بسیار خطرناک و مهلکی است و می‌تواند موجب فروپاشی این نظام تمدنی گردد. اگرچه برخی از آن‌ها راهکارهایی جهت جلوگیری از این فروپاشی ارائه می‌دهند اما بسیاری نیز اقرار دارند که پرداخت این حجم عظیم بدهی، هیچ راهکاری ندارد و لاجرم به سمت فروپاشی پیش می‌رویم. آن‌ها با ادبیات مختلفی انتقادهای سختی نسبت به سیاست‌های حاکم بر دولت‌های آمریکا دارند که چرا همچنان پرهزینه اداره می‌شود و از هزینه‌های اضافی نمی‌کاهد بلکه به آن‌ها افزوده نیز می‌شود.

یکی از این راهکارها را استراتژیست‌های آمریکایی ارائه می‌دهند. آن‌ها سال‌هاست دیگر پول را به مثابه یک اسکناس رایج در جهان نمی‌بینند،‌ بلکه آن را در مقیاس جهانی و ساختار جهانی آن فهم و تحلیل می‌کنند. از همین روست که هنری کیسینجر نیز در سال 1973 بیان می‌کند که: «هرکس غذا را کنترل کند، می‌تواند مردم را در کنترل داشته باشد؛ هرکس انرژی را کنترل کند، می‌تواند به کنترل قاره‌ها دست یابد؛ هرکس کنترل پول را در اختیار داشته باشد، به اداره جهان دست خواهد یافت». استراتژی پول یکپارچه جهانی، سال‌هاست با شیوه‌های مختلف برای «حکمرانی یکپارچه» در سراسر جهان مدنظر بوده است. که اکنون و در دهه سوم از قرن 21 استراتژیست‌ها و قانون‌گذاران آمریکایی آن را در سایبری شدن اقتصاد جست‌وجو می‌کنند.

جروم پاول[34] رئیس فدرال رزرو در کنگره آمریکا اظهار داشته است که «دلار قلب تپنده ‹آمریکا› است و نباید تضعیف شود.»[35] یکی از مؤسسان شرکت کسپراسکای معتقد است که این تکنولوژی درست مثل اینترنت، جی‌پی‌اس و تور، خصوصی‌سازی شده است. در واقع این ارز دیجیتال نسخه دوم دلار (دلار ۲) است چراکه نرخ آن توسط صاحبان بورس‌ها کنترل می‌شود.[36] این ادعای کسپراسکای، با معرفی پیشنویس برنامه دلار دیجیتال بر مبنای بلاکچین و انتشار اسنادِ پیگیری‌های کنگره برای دستیابی به دلار دیجیتال به حقیقت نزدیک‌تر شده است.[37] پس می‌توان این گونه نتیجه گرفت که آمریکا برای نجات قلب تپنده خود با آزمایش انواع مختلفی از ارزهای دیجیتال تلاش دارد تا به بهترین الگو رسیده و آن را به عنوان دلار جدید معرفی کند تا به این وسیله حیات خود را تضمین کرده باشد.

پولی برای تمدن غرب

رمزارزها از ترکیب دو حوزه پدید آمده‌اند: سایبر و اقتصاد. در بعد سایبری از قاعده زنجیره‌ بلوک مبتنی بر رمزنگاری، پروتکل‌های مرسوم تبادل در فضای سایبر استفاده می‌کنند که این قواعد برای «رمز ارزها» ثابت و غیر قابل تغییر هستند. در بعد اقتصاد نیز مبتنی بر اقتصاد متعارف بوده و بنیاد جدیدی در این عرصه ایجاد نکرده‌اند لذا می‌توان گفت از این زاویه، سیاست‌گذاری آن اکنون در دست کسی نبوده و غیر قابل انعطاف هستند. رمزارزها به علت تبعیت از قواعد اقتصاد متعارف، دقیقاً در حال پیمایش مسیری هستند که اکونومی در طی چند سده گذشته آن را پیمود. از آنجا که این مسیر یکبار پیموده شده است و تنها بستر حرکت از دنیای واقعی به دنیای دیجیتال تغییر کرده است، می‌توان آشکارا دید که در نهایت همان اتفاقی که برای سکه‌های طلای دولت‌شهرهای رم افتاد برای رمزارزها نیز خواهد افتاد.

در صورت گسترش تمایل به این نوع از ارزها، به مرور از تنوع آن‌ها کاسته خواهد شد و یک یا چند رمزارز محدود باقی خواهند ماند و از سوی دیگر، استخراج‌کنندگان و مدیریت‌کنندگان آن هم از دست عموم مردم خارج و به چند شرکت چند ملیتی وابسته خواهد شد و کاپیتالیسم همچنان بر ساختار حاکم خواهد بود. پس می‌توان گفت اصلی‌ترین نفع برندگان از رمزارزها هواداران کاپیتالیسم (به علت قواعد اقتصادی) و لیبرالیسم (به علت توزیع‌پذیری)‌ هستند و برخلاف انتظار رایج مبنی بر آنکه دولت یا گروه خاصی به عنوان متولیان امر مطرح باشند، تسلط بر این فناوری جدید منحصراً در اختیار اندیشه غربی بوده و خواهد بود.

نگاهی به بازتولید مفاهیم فلسفی تمدن غربی در ابزاری به نام کریپتوکارنسی‌ها

اگر نوآوری و ابداع به عنوان موضوع بررسی رمزارزها مورد پژوهش قرار گیرد، در کمال تعجب این نوآوری نه در عرصه اقتصاد قابل مشاهده است و نه در عرصه سایبر. بلاکچین به عنوان فناوری بالادستی این حوزه با نوآوری «توزیع‌پذیری»[38] رخداد جدیدی برای بررسی است.

این بدان معنی است که بنیاد وحدت در رفتارهای اجتماعی، کنار گذاشته شده و کثرت‌گرایی جایگزین آن شده است. همواره کثرت‌گرایی یا دموکراتیزه شدن افراطی، به عنوان غایت فلسفه «لیبرال دموکراسی» یا الگوهای جدیدتر مانند نئولیبرالیسم دنبال می‌شده است. اکنون با ایجاد زیرساخت‌های سایبری مناسب در تمدن مدرن، دست‌یابی به این هدف و غایت امکان پذیر شده است. باید گفت که بلاکچین دست‌آوردی است که «فلسفه» لیبرال دموکراسی آن را فرای دولت‌ها و کشورها در قالب «کلبه دیجیتال» آلوین تافلر پیگیری می‌کرده است و این دقیقاً نقطه شکست بررسی‌های موردی درباره یک پدیده است. زیرا در بررسی‌های موردی رفتار یک شرکت، مقالات یک دانشمند یا در حالت کلان دست‌یافته‌های یک رشته علمی (مانند کامپیوتر – سخت‌افزار) پیگیری می‌شود و از نگاه جامع‌نگر نسبت به برآیند این رفتارها در ساخت یک «تمدن» غفلت می‌شود.

کثرت‌گرایی در فرهنگ غربی به عنوان یک آینده محتوم برای جامعه غربی در نظر گرفته شده است که نتایج حاصله از آن مانند «تفرد-تنهایی» یا پیری جمعیت (کاهش زاد و ولد جهانی) و فروپاشی خانواده به عنوان ترندهایی نه چندان دور در نقشه راه 50 سال آینده جامعه جهانی ارائه شده است.[39] از سوی دیگر این کثرت گرایی به خوبی در روند تکنولوژی‌های جدید مشاهده می‌شود به نحوی که کالج سلطنتی انگلیس[40] با ارائه جدولی 100 عددی از این تکنولوژی‌ها[41] به مخاطرات آن‌ها پرداخته و این طور نتیجه گرفته که جهان در حال حرکت به سمت تکنولوژی‌هایی است که روز به روز خطرناک‌تر و پیچیده‌تر خواهند شد. دموکراسی غایت‌القصوی غرب است و به تبعِ آن، هر نهاد و پدیده‌ای خود را با این مقصود هماهنگ می‌‌کند. هدف اصلی رمزارزها نیز این بوده که تمامی حساب‌های ما در دست یک نهاد متمرکز به نام بانک مرکزی است و این نهاد با استفاده از این فرصت برای خود قدرت‌آفرینی کرده است. پس می‌توان ادعا کرد مشکل رمزارزها با این قضیه است و هیچ مشکلی با کارنسی امروزی ندارد. مشکل آن این نیست که چرا امروزه کارنسی در حال تبادل است بلکه مشکل آن این است که چرا این تبادلات را بانک مرکزی باید انجام دهد؟ در حالی که می‌شود سیستمی داشت که در آن هر شخص مسئول حساب خود و نگه‌داری از پول خود باشد. بنابراین به تبعِ اندیشه دموکراسی، حتی پول هم دموکراتیک می‌شود و رمزارزها قرار است ابزار قدرت را از دولت‌ها بگیرند و دست یک فردِ ظاهراً نامعلوم بگذارند. از طریق رمزارزها، پول ظاهراً دست مردم می‌رود اما بعد از مدتی با وجود فرایند انتخاب طبیعی موجود در ذات کاپیتالیسم، شاهد تجمیع قدرت در دست چند شرکت معدود خواهیم بود.

دوگانه ترس - طمع به عنوان مؤلفه روانشناختی مهمی برای کنش‌گران بازارهای مالی در حوزه روانشناختی بازار شناخته شده است. اساساً کسانی که وارد خرید و فروش رمزارز و ماینینگ می‌شوند، تنها هدف شان سودخواری با کم‌ترین زحمت است. پدیده کریپتوکارنسی، از پیامدهای طبیعی تئوری‌های یوتیلیتاریانیسم[42] و پروفیتیسم[43] است که مطابق با آن‌ها، شخص تنها و تنها به دنبال افزایش مطلوبیت و افزایش سود خود خواهد بود. در واقع، کریپتوکارنسی‌های فعلی که به نوعی کالای ارزشمند محسوب می‌شوند، پدیده‌ای مدرن و ملازم با حداکثرسازی سود و منفعت می‌باشند به‌طوری که در تضاد منافعِ موجود در بازار، اشخاص برای به حداکثر رساندن سود شخصی خود، از استفاده از ابزارهای نامشروع و قربانی نمودن دیگران به پای منافع خود ابایی ندارند.

به طور خلاصه می‌توان این گونه نتیجه گرفت اگر به این پدیده از بعد تمدنی و نظام‌ساز نگریسته شود،‌ ریشه‌های کاپیتالیسم، ایندیویژوالیسم، دموکراتیزه کردن و گلوبالیزم در آن مشهود بوده و در صورتی که به واردات این دست پدیده‌ها ادامه دهیم، انباشت واردات منجر به تسریع هضم در تمدن مدرن غربی شده و از ساخت نظامی با قواعد و بنیادهای دینی که منجر به تمدنی نوین شود‌ دور خواهیم شد.

رمز ارزها در ایران

با پیشرفت زیرساخت‌های تکنولوژیک در دو دهه اخیر در جمهوری اسلامی ایران،‌ شرکت‌های بزرگی برای پشتیبانی سخت‌افزاری و نرم افزاری در این عرصه پدید آمدند. این شرکت‌ها همواره برای حیات خود سعی در همگامی با دنیا داشته و دارند. تقریباً همگام با پیدایش رمزارزها در جهان، افراد و مجموعه‌های مختلفی در کشور اقدام به خرید و استفاده از این پدیده کردند اما تقریباً تا سال 1396 این اتفاق به صورت یک پدیده فردی و بدون اعمال نظری مستقیم از سمت حاکمیت بود اما وجود چندین شرکت بزرگ فعال در این زمینه و ایجاد یک نوع اجتماع صنف مانند، دولت را مجبور کرد به پدیده‌ رمز ارزها واکنش حاکمیتی دهد و به موضوع ورود کند.

فارغ از اینکه این نوع از واکنش ثانویه به ورود پدیده‌ها و مسائل جدید چه مقدار همراستا با ساخت ایرانی مستقل و الهام بخش بوده و چگونه می‌توان با واکنش منفعلانه به پدیده‌های تکنولوژیک و غیر آن از جامعه مسلمان ایرانی صیانت کرد، نیاز مجموعه کاربران ذی‌نفع در این موضوع منجر به تغییر افق نگاه و تصمیم‌گیری در مسئولین امر شده و موضوع کاملاً به صورت ابزاری، تحلیل و قانون‌گذاری شد.

موضع سردار غلامرضا جلالی رئیس پدافند غیر عامل کشور در 15 اسفند 96 را می‌توان یکی از اولین مواضع رسمی حاکمیت بر شمرد. وی در همایش پدافند غیرعامل در نظام بانکی در جمع مسئولین این گونه اظهار می‌کند[44]:

«ما امروز درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم. امروز وزارت خزانه‌داری آمریکا رسماً به وزارت جنگ اقتصادی تبدیل شده که برای این کار ساختارها و استراتژی‌هایی تعریف کرده و کتاب‌هایی را هم در همین راستا تدوین کرده است. یکی از مؤسسات مطالعاتی آمریکا راهبردی به نام افزایش فشار با تمرکز بر حوزه‌های مالی و پولی تعریف کرده که در آن از این طریق قرار است اراده آمریکا بر سایر کشورها تحمیل شود. در این طرح آنها برای تعهدات پولی و مالی بین‌المللی نقش تعریف کرده‌اند.

امروز تمرکز نظام بانکی ما بر بستر فضای سایبری است. این موضوع فرصت‌ها و تهدیداتی را برای ما بوجود آورده است. اگر ما نگاهی به لیست حملات هکرها بیندازیم می‌بینیم که اولین هدف آنها اهداف پولی و بانکی هستند. امروز جنس پول ما از کاغذ و سکه به اعتبار تبدیل شده و باید دید فضای سایبری امروز در دست کیست و آیا می‌شود به او اعتماد کرد یا خیر؟

مدیران تلگرام طی بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند که در آینده ارز اینترنتی با نام گرام را ارائه می‌دهند و از این طریق بستر ایجاد شغل دیجیتال و نظام دریافت و پرداخت را هم به تلگرام اضافه می‌کنند. آن‌ها همچنین اعلام کرده‌اند در تلاش هستند تا حد امکان کنترل دولت‌ها بر این شبکه اجتماعی را کاهش دهند که با این اقدام آنها در اصل امورات فرهنگی، اجتماعی و پولی و مالی در این شبکه خارج از کنترل و سیاستگذاری دولت‌ها خواهد بود.

پیدایش پول‌های اینترنتی موجب تحولی جدی در نظام پولی و بانکی است. ما هنوز نمی‌دانیم آمریکایی‌ها بیت‌کوین را طراحی کرده‌اند زیرا این پول اینترنتی رابطه‌ای معنادار با دلار دارد. با فراگیر شدن پول‌های اینترنتی تقریباً می‌توان گفت بانک‌های مرکزی از جمله بانک مرکزی ما و آمریکا با ساختار فعلی‌شان از بین می‌روند زیرا توانایی نظارت بر پول اینترنتی را ندارند. در این سیستم به دلیل نبود نظارت،‌ پولشویی و جرائم مالی و فرارهای مالیاتی صورت می‌گیرد. چالش‌های امنیتی مهم ترین مسئله‌ای است که با گسترش نظام پولی الکترونیک ایجاد می‌شود و این فضا به نوعی بهشت هکرها خواهد بود و هیچ مرجعی توان پاسخگویی در مقابل ضرر و زیان‌ها را در آن نخواهد داشت.»

این مواضع متأسفانه توسط مسئولان بانک مرکزی و صرافی‌ها مورد توجه قرار نگرفت. تا این که در بهمن 97 با انتشار پیش نویس بانک مرکزی معلوم شد که نگاه به این پدیده اساساً نگاهی تکنیکی و ناقص بوده است. در مرداد 98 نیز معاون اول رئیس جمهور، اسحاق جهانگیری در ابلاغیه‌ای آن را به عنوان کالایی صادراتی که می‌توان از تولید و فروش آن برای کشور درآمد کسب کرد فرض کرده و ملزومات فنی و صنعتی آن را ابلاغ کرد که مناطق آزاد به عنوان مکان و وزارت نیرو به عنوان تأمین کننده انرژی در نظر گرفته شدند. پس از آن نیز مجلس دهم با ورود به موضوع برای این ابلاغیه فرایند قانون‌گذاری را آغاز کرد.[45]

گرچه موضع سردار جلالی در مهر 98 به عنوان تقابل با این شیوه، تنها موضع موجود در آن برهه است، اما این موضع تأثیری در فرایند تصمیم‌گیری دولت نگذاشته و پیشنهاد ایجاد دفتر ویژه‌ مدیریت و کنترل بازار رمز ارز در کشور عملاً نادیده انگاشته شد. نگارنده بر این باور است که شاید در برهه کوتاه مدت ممانعت و بستن درهای کشور به روی این پدیده امری غیر معقول محسوب شود اما آغاز فرایندهای میان مدت موازی، راهکاری صحیح برای این امر بوده و بدون آغاز این فرایندها، اقدام به تأسیس دفتر ویژه یا حتی معاونت در بانک مرکزی عملاً توصیه به گسترش این امر محسوب شده و نتیجه معکوس در جامعه خواهدگذاشت.

درست 5 روز پس از این مواضع خبری با تیتر خاص در کشور منتشر شد که همه را شوکه کرد: «بیت‌کوین مجاز شد»[46] گرچه محتوی خبر همچنان حکایت از ممنوعیت پرداخت به عنوان وجه رایج در کشور را داشت اما در حقیقت مجوز هیئت وزیران در این باره عملاً بر مفهوم عنوان صحه می‌گذاشت. هیئت وزیران با ابلاغ دستورالعملی وظایف چند وزارت‌خانه را در این باره ابلاغ و فرایند استخراج کریپتوها در ایران آغاز شد.

وزارت نیرو پس از آن به طور مشخص ریز جزئیات فروش برق به معادن کریپتو را اعلام کرد[47] و در این فرایندهای پرشتاب، دغدغه‌ای جز قیمت و بستن قراردادهای مختلف از سوی این وزارت‌خانه دیده نشد.

وزارت نیرو با ابلاغیه‌ای که در آبان 98 راجع به تعرفه برق صادراتی و تأمین برق مراکز استخراج رمزارزها منتشر کرد، عملاً نشان داد که نگرشی حداقلی و خرد به این قضیه دارد و از نگرش کلان‌نگر و همه‌جانبه‌نگرانه‌ای برخوردار نیست. این وزارتخانه با داشتن پژوهشگاه بزرگ و معروفی در حال ارائه نقطه‌نظری کوتاه نگرانه و تک بعدی است. گرچه مشکل اصلی نبود مراکز تصمیم‌ساز و یکپارچه بالا دستی است که برای وزارت ارتباطات، نیرو و صمت به صورت یکپارچه تصمیم‌سازی کرده و این وزارت‌خانه‌ها مبتنی بر آن نگاه جامع و یکپارچه هر کدام در پژوهشگاه و اندیشکده‌های خود شروع به طراحی استراتژی‌های اقدامی مبتنی بر طرح کلان کنند. لذا شاهد هستیم که هم وزارت نیرو و هم وزارت صمت به اعلام نظراتی خرد و تک بعدی اکتفا کرده‌اند که در نهایت اثرات سوء فرهنگی، زیست محیطی، سیاسی، اجتماعی و دینی آن در جامعه آشکار خواهد شد. امید می‌رود تا این اتفاقات عبرتی برای مسئولان آتی نظام بوده و آن‌ها بتوانند با ایجاد شبکه یکپارچه «تصمیم‌سازی تا اجرا» از اثرات سوء تکنولوژی‌های آتی تمدن غرب که هم‌اکنون در حال شکل‌گیری هستند جلوگیری کنند.

در این برهه و پس از اقدام عجولانه مجموعه‌های مختلف، محیط برای ورود کشورهای خارجی به موضوع باز شد. گرچه برخی بر این باورند که دولت تدبیر و امید در برهه‌ای با پیروی از دکترین در‌های باز تلاش می‌کرد مدل دنگ شیائوپنگ را در کشور اجرا کند و این اقدامات با برنامه قبلی است، اما در هر صورت ورود چین به موضوع بیت کوین مسئله را در سطح بالاتری از اهمیت مطرح کرد.

بستر این امر را در دو مورد می‌توان بررسی کرد: اول کاهش شدید ارزش ریال در مقابل ارز سایر کشورها که باعث می‌شود سرمایه‌گذاران خارجی بتوانند با حداقل هزینه واقعی در کشور مقصد، سودآوری و خروج «ثروت» از آن کشور را داشته باشند. دوم نبود سیاست‌های بالادستی در حوزه انرژی برای قیمت‌گذاری اصولی حامل‌های انرژی است. این عدم مدیریت ساختار انرژی کشور عموماً در حوزه نفت و مشتقات آن تبلور داشته و به صورت دوره‌ای با از دست دادن قیمت، بحث قاچاق مطرح شده و با یک سیاست مقطعی مجدداً این سیکل تکرار می‌شده است. اکنون در حوزه کریپتوکارنسی‌ها و با پدیدارشدن قاچاق برق تحت عنوان معادن غیرقانونی کریپتوها، شاهد همان سیاست‌های مقطعی هستیم که در مقیاس کلان‌تر به علت ارزان بودن برق صادراتی، میل کشورهای خارجی به موضوع را جلب کرده است.

چین با ایجاد یک معدن 60 مگاواتی در ایران از این فرصت برای تولید ثروت از منابع ایرانیان وارد صحنه بازی شده[48] و به دنبال آن پروژه‌های کوچک و بزرگی در سراسر کشور در حال اجرا هستند.

حسن روحانی،‌ رئیس جمهور نیز در آذر 98 در نشست کشورهای اسلامی پیشنهاد ایجاد رمزارز مشترک جهان اسلام را می‌دهد. حال آنکه اتحادیه اروپا قبل از آنکه به پول واحد فکر کند،‌ در مورد نحوه تعامل کشورها و قوانین سیاسی-اجتماعی یک اتحادیه به توافقی واحد رسیدند.

در این بین برخی متشرعین با توجه به اینکه مسئله را نوظهور و جدید می‌دانستند به مراجع رجوع کرده و تقریباً قریب به اتفاق مراجع آن را حرام و باطل دانسته یا در بهترین حالت آن را دچار شبهات و اشکالات فراوانی می‌دانند.[49] که در این میان حکم آیت‌الله هادوی تهرانی از جامعیت و شرح بیشتری برخوردار بوده که ذکر آن خالی از لطف نیست:

«پس از جلسات متعدد کارشناسی در مورد بیت‌کوین و بررسی آن از دیدگاه‌ها و جهات مختلف این امر آشکار شد که بیت‌کوین هرچند به لحاظ سهولت نقل و انتقال و ارزانی آن و توهم ناشناخته بودن طرفین معاملات و گمان عدم تسلط کشور یا سازمان یا شخصی خاص بر آن، دارای مالیت و ارزش عقلایی است ولی به جهت شناخته شدن اطراف معامله و کنترل تمام معاملات و ثبت آنها توسط پروتکل بیت‌کوین که بر اساس تکنولوژی بلاک چین (Blockchain) صورت می‌گیرد و احتمال قریب به یقین تسلط استکبار جهانی (به احتمال زیاد NSA در آمریکا) بر این پروتکل و در اختیار داشتن اکثریت سکه‌های Bitcoin توسط آنها و امکان شناختن تمام معاملات پنهان و روش‌های انتقال پول و دور زدن تحریم‌هایی که از این ابزار در آنها استفاده می‌شود، بیت‌کوین فاقد ارزش و مالیت شرعی است و ورود در سامانه آن برای خرید این رمزارز یا انجام نقل و انتقال آن و همچنین هر گونه اقدامی در راستای استخراج آن از نظر شرعی ممنوع می‌باشد.

البته اگر کسی به صورت قهری از طریق مثلاً ارث مالک بیت‌کوین شود، باید در اسرع وقت نسبت به تبدیل آن به ارز یا کالای دیگری اقدام کند و این تبدیل نباید با انتقال بیت‌کوین به یک مسلمان یا خروج این دارایی از محدوده دارایی‌های امت اسلامی صورت پذیرد.»

مهدی هادوی تهرانی - 12 مردادماه 1398

این حکم واکنش‌ها و مباحثاتی را برانگیخت که پاسخ‌های ایشان در سایت ایشان موجود است. از طرفی دیگر موضع برخی اقتصاددان‌ها نیز در این زمینه قابل توجه است:

حسین صمصامی، سرپرست اسبق وزارت اقتصاد: نوسانات بیت‌کوین یکی از چالش‌های اصلی آن به حساب می‌آید و اگر بیت‌کوین به وسیله‌ای برای دور زدن تحریم ها تبدیل شود شک نکنید که آمریکایی ها در مقابل آن خواهند ایستاد.

علی کاشمری، دکترای تخصصی اقتصاد مالی از دانشگاه پوترا مالزی: بیت‌کوین پول نیست و عمده پول های دیجیتال در مسیر انجام فعالیت های غیرقانونی و خلافکارانه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سلمان کونانی، جرم‌شناس و استاد دانشگاه تهران درباره ماهیت تکنولوژی بلاکچین و کیفیت قانون‌گذاری در این حوزه: با توجه به فلسفه شکل‌گیری فناوری ناظر به رمزارزها، مقدم بر قانون‌گذاری در حوزه رمزارزها باید از امکان قانون‌گذاری و ضرورت‌های حقوقی صحبت کرد. قانون‌گذاری که دولت در حوزه رمزارزها صورت داده مثل حرکت از گام آخر به سمت گام اول است و این موضوع کار خطایی است. اگر بنا باشد روزی به این مرحله برسیم که از رمزارزها استفاده کنیم، ما در پهنای بسیار وسیعی از تعاملات بین المللی قرار می‌گیریم و امکان محصور کردن آن در جغرافیای ایران امکان ندارد چرا که یک فناوری کاملاً تعاملاتی در سطح جهانی است. از نظر من برای عدم، قانون نمی‌نویسند و رمزارزها از نظر من برای ایران امروز یک امر عدمی هستند و قانون نویسی در این حوزه را پوچ می‌دانم.

این مواضع را می‌بایست در کنار مواضع زیر تحلیل و بررسی کرد: 

پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد، ۲۸ دسامبر سال ۲۰۱۳ میلادی: «بیت‌کوین شیطان است- حالا که همه مباحث به نقاط قوت اقتصادی بیت‌کوین معطوف شده‌اند- آیا قرار است این پدیده با همین نگاه مثبت کار کند؟ من باید اذعان کنم که نسبت به این موضوع عمیقاً بی‌اطمینان هستم. (بیانیه کروگمن زمانی منتشر شد که بیت‌کوین در بازارها به قیمت ۷۲۱ دلار معامله می‌شد.)

رابرت شیلر، برنده نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه«ییل»، ۵ سپتامبر سال ۲۰۱۷ میلادی: «بهترین مثال برای یک حباب احتمالی در حال حاضر بیت‌کوین است.» قیمت هر بیت‌کوین در این تاریخ به بالای ۴۴۵۸ دلار رسیده بود.

الویرا نابیولینا، رئیس بانک روسیه، ۱۴ سپتامبر سال ۲۰۱۷ میلادی: «چین ارزهای رمزنهاد را به‌عنوان شیوه پرداخت نپذیرفته و استفاده از تکنولوژی ارزهای دیجیتالی را ممنوع کرده است. دیدگاه ما نیز مانند چینی‌ها است. (بیت‌کوین) یک هرم مالی است که هر زمان امکان فروریختن آن وجود دارد.» رئیس بانک روسیه در زمانی به اظهار نظر در این خصوص پرداخت که هر بیت‌کوین ۳۳۹۱ دلار ارزش داشت.

بن برنانکی، رئیس سابق فدرال رزرو آمریکا، ۱۷ اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی: «بیت‌کوین در حال تلاش برای جایگزین ساختن سیستم ارزی رایج، امحای قوانین موجود و زدودن دخالت دولت است. من گمان نمی‌کنم تحقق این آرمان یک موفقیت باشد.» بیت‌کوین در این روز حدود ۵۵۷۷ دلار قیمت خورده بود.

وارن بافت، سرمایه‌دار مشهور، ۲۹ اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی: «مردم و برخی از وال‌استریتی‌ها از صعود نجومی قیمت این پدیده هیجان‌زده شده‌اند، نمی‌توان بیت‌کوین را قیمت‌گذاری کرد؛ چراکه این ارز دیجیتالی یک دارایی ارزش‌ساز نیست. بیت‌کوین یک حباب واقعی است.» در این تاریخ هر بیت‌کوین در بازارها با قیمت ۵۷۵۳ دلار مبادله می‌شد.

جوزف استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا، ۲۹ نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی: «موفقیت بیت‌کوین تنها به خاطر امکان دور زدن قوانین و فقدان نظارت است؛ بنابراین از نظر من این پدیده غیرقانونی محسوب می‌شود. بیت‌کوین در حقیقت هیچ‌گونه کارکرد اجتماعی مفیدی ندارد.» استیگلیتز، زمانی بیت‌کوین را مورد نقد جدی قرار داد که ارزش هر بیت‌کوین به بیش از ۱۰ هزار و ۱۹۳ دلار رسیده بود.

«آلریچ استفان» استراتژیست ارشد دویچه بانک: سرمایه گذاری بر روی بیت‌کوین را به سرمایه‌گذاران پیشنهاد نمی‌کنم. وی تصریح کرد: نوسان در بیت‌کوین بسیار بالا است؛ در حالی که مقررات آن بسیار ناکافی است. سرمایه گذاران آلمانی برای سرمایه گذاری در بورس‌ها بی رغبت شده‌اند؛ در حالی که برای سرمایه گذاری در بیت‌کوین به نوعی اعتیاد مبتلا شده‌اند.[50]

رئیس هیات مدیره جی‌پی مورگان، جیمیه دیمون[51] فکر می‌کند که بیت‌کوین یک کلاه‌برداری است.[52] سرمایه‌گذاری به نام مارک کوبان آن ‌را حباب می‌داند[53] و رئیس هیئت مدیره گلدمن ساچ، لیود بلنک‌فین هنوز در مورد آن تصمیم نگرفته است.[54]

جیمز ریکاردز مشاور اقتصادی تسلیحات مالی پنتاگون: دولت‌ها علاقه‌ای به رقابت ندارند خصوصاً وقتی بحث پول مطرح باشد. دولت‌ها می‌دانند که نمی‌توانند بلاکچین را متوقف کنند و در واقع نمی‌خواهند. آن‌چه آن‌ها به دنبال آن هستند، نظارت بر آن است با استفاده از اختیاراتی همچون قانون‌گذاری، مالیات و بازرسی و در نهایت اختیارات الزامیِ بیشتر؛ مانند بازداشت و حبس افرادی که از پیروی از دستورات دولت راجع به بلاکچین امتناع می‌ورزند.

بلاکچین یک عنصر آسمانی نیست (علی‌رغم نام یکی از ارزهای مجازی) و بر روی مریخ زندگی نمی‌کند. بلاکچین متکی بر زیرساخت‌های حساسی همچون سرورها، شبکه‌های ارتباطاتی، نظام بانکداری و شبکه انتقال نیرو است که همه آن‌ها تحت کنترل دولت است و این راه ردیابی و کنترل آن‌ها است.

جمع‌بندی

زاویه نگاه به موضوعات نتیجه را از پیش مشخص می‌کند. درآمدزایی، امنیت، فلسفه‌ اقتصاد، شیوع در جامعه و ... . مهم این است که نگاه به چه سمت و سویی است و در چه برهه‌ای می‌خواهید نسبت به این پدیده تصمیم‌گیری کنید. در حال حاضر که دولت و مجلس با ایجاد قوانین و مقرراتی بحث کریپتوها را در کشور داغ کرده‌اند و تعدادی از مجموعه‌های مختلف به ساخت و انتشار رمزارزهای بومی در کشور پرداخته‌اند[55] ضرورت ایجاد دفتر ویژه‌ای در بانک مرکزی با هدف کنترل و نظارت بر این پدیده بیش از پیش احساس می‌شود. چرا که ایالات متحده و هم پیمانانش اکنون با ایجاد نهادهای نظارتی گسترده‌ای تلاش دارند تا مانع از ایجاد راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها بشوند.

اما در بعد فراتر و آنچه باید ایران اسلامی در ریلی موازی برای ساخت آینده اقتصادی خود به آن بیندیشد،‌ بحث‌های بنیادین‌تری از اقتصاد است. زیرا هنوز مؤلفه دقیقی برای الگوی اسلامی از اقتصاد تبیین نشده که بر مبنای آن پول اسلامی تبیین و در این بین تکنولوژی مناسبی برای این پول مشخص شود. از همین روست که رهبر انقلاب در مباحث خود در مورد الگوی اسلامی از پول و نهادهای اقتصادی تأکیدهای فروانی را داشته‌اند و از همه نخبگان حوزوی و دانشگاهی خواسته‌اند که در این زمینه اهتمام کنند.

امید است در آینده‌ای نه چندان دور، تولیدات نظری و نرم‌افزاری ایران اسلامی به حدی برسد که بتوان از ابزارهای مالی حکومتی در اسلام سخن به میان آورد و برای آن برنامه‌ریزی کرد. تا درگیر ترندهای اقتصادی کاپیتالیستی نباشیم و بتوانیم برای دیگر کشورها الهام بخش بوده و روند واردات پدیده‌های نوظهور معکوس شده و دیگر کشورها از تولیدات ایران بهره ببرند.

[1] Keynes, Economic possibility for our Grandchildren, 1930

[2] Crypto Currencies

[3] Virtual Currency

[4] Digital Currency

[5] Davis, Joshua (10 October 2011). "The Crypto-Currency: Bitcoin and its mysterious inventor".
The New Yorker. Archived from the original on 1 November 2014. Retrieved 31 October 2014.

 [6] ارزش هر بیت‌کوین در زمان نگارش این مطلب به چیزی بیش از ده هزار دلار رسیده است.

[7] dgto.ir/p-f

[8] dgto.ir/pq0

[9] payment24.ir/blog/countries-bitcoin-banned/

[10] donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3314405

[11] cbi.ir/simplelist/18798.aspx

[12] news.moe.gov.ir/News-List/50694

[13] Satoshi Nakamoto

[14] zerohedge.com/news/2017-06-12/exposed-real-creator-bitcoin-likely-nsa-one-world-currency

[15] truthhawk.com/is-bitcoin-a-government-project/

[16] zerohedge.com/news/2017-06-12/exposed-real-creator-bitcoin-likely-nsa-one-world-currency

[17] technocracy.news/index.php/2017/04/17/wikileaks-warns-your-bitcoins-are-open-to-cia-and-criminals/

[18] breitbart.com/tech/2017/11/02/bitcoin-soars-7000-first-time/

[19] twitter.com/VitalikButerin/status/1261374671624101888

[20] ارز مجازی: قانون‌گذاری برای کشورهای مختلف و پیشنهادها برای ایران- مرکز پژوهش‌های مجلس

[21] shokoohian.ir

[22] Wallets

[23] coiniran.com/coinrail-exchange-hacked/

[24] Monero

[25]  https://decrypt.co/40284/us-homeland-security-can-now-track-privacy-crypto-monero

[26] cnas.org/publications/reports/emerging-threats-in-combating-proliferation-finance

[27] arz.digital/126899

[28] coindesk.com/iran-bitcoin-sanctions-wallets-ofac-crypto

[29] Bretton Woods Conference in Mount Washington Hotel in Carroll, New Hampshire

[30] International Monetary Fund (IMF)

[31] Federal Reserve

[32] Charles André Joseph Marie de Gaulle

[33] Richard Milhous Nixon

[34] Jerome Powell

[35] coindesk.com/could-a-digital-dollar-compete-on-privacy-fed-chairman-powell-hints-it-might

[36] cryptovest.com/amp/news/bitcoin-created-by-us-government-says-natalya-kaspersky/

[37] cointelegraph.com/news/digital-dollar-project-releases-white-paper-laying-out-groundwork-for-us-cbdc

[38] Decentralization

[39] toptrends.nowandnext.com/2009/12/30/2010-trends-a-roadmap-for-the-future

[40] imperial college london

[41] imperial.ac.uk/media/imperial-college/administration-and-support-services/enterprise-office/public/Table-of-Disruptive-Technologies.pdf

[42] utilitarianism

[43] profitism

[44] icana.ir/Fa/News/37384

[45] mshrgh.ir/983158

[46] mshrgh.ir/998014

[47]  news.moe.gov.ir/News-List/50694

[48] fna.ir/ddrr9a

[49] hadana.ir/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D9%88%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/

[50] yon.ir/QZXYn

[51] Jamie Dimon

[52] fortune.com/2017/09/12/jamie-dimon-bitcoin-cryptocurrency-fraud-buy/

[53] fortune.com/2017/06/07/mark-cuban-twitter-bitcoin/

[54] fortune.com/2017/10/03/llyod-blankfein-bitcoin-goldman-sachs/

[55]  http://irrdc.ir/

انتهای پیام
captcha