به گزارش ایکنا، روز کودک از جمله روزهایی است که در کشورهای مختلف برای تجلیل از کودکان به رسمیت شناخته شده و با وجود اینکه در بسیاری از کشورهای جهان در روزهای متفاوتی جشن گرفته میشود اما روز 20 نوامبر (30 آبان) از سوی سازمان ملل متحد روز جهانی کودک نامگذاری شده است.
موضوعی که در روز جهانی کودک بیش از هر چیز دیگری مورد توجه قرار میگیرد، خطرات و مشکلاتی است که کودکان جهان با آن مواجه هستند که طیف وسیعی از معضلات و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را در بر میگیرد. فقر، خشونتهای خانگی، سوءاستفادههای جنسی و جسمی از جمله مهمترین مشکلاتی هستند که کودکان بسیاری را به خصوص در کشورها و جوامع کمتر توسعه یافته قربانی خود میکند، اما یکی از بزرگترین مسائل بشری که طیف وسیعی از کودکان را همواره تحت تاثیرات منفی خود قرار میدهد، جنگ و تبعات آن هست.
جنگ با وجود اینکه در ظاهر پدیدهای مختص و مرتبط با بزرگسالان است، اما از طرق مختلف نیز بر کودکان تأثیر میگذارد. کودکان به مراقبت، همدلی و توجه بزرگسالانی که آنها را دوست دارند وابسته هستند و پیوندهای آنها اغلب در مواقع جنگ به دلیل از دست دادن والدین، مشغولیت شدید پدر و مادرها در محافظت و یافتن معیشت خانواده در شرایط جنگی مختل میشود.
از طرف دیگر تأثیرات جنگ در دوران کودکی ممکن است بر مسیر زندگی کودکان بسیار بیشتر از بزرگسالان تأثیر منفی بگذارد. کودکانی را که در دوران جنگ فرصت تحصیل را از دست میدهند، کودکانی که مجبور به مهاجرت به اردوگاه های پناهندگان یا آوارگی میشوند یا کودکانی که به دلیل حملات نظامی معلول میشوند، هر یک به نوعی موقعیت و فرصتهای زندگی عادی را از دست میدهند.
سایر مسائل مانند سوءاستفاده و تجاوز جنسی هم روی کودکان تاثیر منفی بسیار زیادی میگذارد. فهرست مصائبی که کودکان در جنگها متحمل میشوند طولانی است. کشتار کودکان در جریان درگیریها در مناطق غیرنظامی، آوارگی و استفاده از کودکان به عنوان سرباز مهمترین تبعات جنگ برای کودکان هست که در نقاط مختلف جهان دیده شده است.
تاریخچه استفاده از کودکان در میادین جنگ به گذشتههای دور و به قرون وسطی و جنگهای ناپلئونی (1803 تا 1815) باز میگردد. در جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵) کودکان بسیاری عنوان سرباز در هر دو طرف جنگ (ایالتهای شمال و ایالتهای جنوبی) شرکت داشتند.
در جنگ جهانی دوم کودکان سرباز در اروپا برای طرفهای درگیر میجنگیدند که معروفترین ارگانی که آنها را به خدمت میگرفت سازمان جوانان هیتلری در آلمان نازی بود. این درحالی بود که در طول جنگ جهانی دوم کودکان از جمله بزرگترین قربانیان جنگ بودند، چه در میدانهای جنگ به عنوان کودک سرباز، چه در کمپهای کار اجباری مانند آشویتز و چه بر اثر عواقب جنگ در شهرها مانند گرسنگی و بیماری. تخمین زده میشود که تنها 1.5 میلیون کودک در اردوگاههای کار اجباری نازیها کشته شدند.
در حال حاضر با توجه به افزایش نسبت تلفات غیرنظامیان به نظامیان، تعداد کودکان قربانی در حال افزایش است. در قرون 18، 19 و اوایل قرن 20، حدود نیمی از قربانیان جنگ غیرنظامی بودند در حالی که در پایان دهه 1980 تقریبا 90 درصد از قربانیان جنگ را کودکان تشکیل میدادند.
کودکان بخش عمده ای از جمعیت را تحت تأثیر جنگها تشکیل می دهند، دادههای انجمن روانشناسی آمریکا (American Psychology Association) نشان میدهد از 95 درصد غیرنظامیانی که در سالهای اخیر طی درگیریهای مسلحانه مدرن کشته شدهاند، تقریباً 50 درصد کودکان بودهاند.
برآورد صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از تلفات کودکان طی دهه گذشته نشان میدهد که 2 میلیون کشته، 4-5 میلیون معلول، 12 میلیون بی خانمان، بیش از 1 میلیون یتیم یا از والدین جدا شده و تا 10 میلیون کودک از نظر روانی آسیب دیدهاند.
ماده ۳۸ پیماننامه حقوق کودک اعلام میکند که گروههای سیاسی نباید از افراد زیر پانزده سال در جنگ استفاده کنند. همچنین پروتکل اختیاری شرکت کودکان در جنگ از طرفین درگیریها میخواهد که به افراد زیر هجده سال اجازه شرکت درجنگ داده نشود و سربازگیری اجباری در مورد این افراد نیز ممنوع است. با این همه در مناطق مختلف شاهد نقض این قوانین و معاهدات از سوی طرفهای درگیر در منازعات هستیم.
کودکان در مناطق جنگی ممکن است به عنوان سرباز کودک در درگیریها حضور پیدا کنند یا مجبور به فحشا شوند. تخمین زده می شود که در حدود 300 هزار کودک سرباز در سراسر جهان وجود داشته باشد که 40 درصد آنها دختر هستند. در دهه ۱۹۷۰ میلادی، پیمانهایی برای ممنوعیت استفاده از کودکان درجنگ تصویب شد. ولی با این وجود، گزارشهای کمپین بینالمللی توقف سربازی کودکان نشان از استفاده گسترده از کودکان درجنگها میدهد.
براساس آمار یونیسف در حال حاضر و با توجه به مناطق مختلف، تعداد کودکان در مناطق درگیری مسلحانه حدود 250 میلیون نفر است که آنها با آسیبهای جسمی و روحی ناشی از تبعات جنگ مقابله میکنند. تعداد کودکان درگیر و حجم تلفاتی که به آنها تحمیل میشود بسیار ناراحتکننده است. برای مثال، در افغانستان 89 درصد از تلفات غیرنظامیان ناشی از بقایای مواد منفجره جنگ، کودکان هستند و براثر جنگ داخلی یمن بیش از 11 میلیون کودک به کمک بشردوستانه نیاز دارند.
اقدامات بسیاری از سوی برخی از نهادهای بینالمللی مانند یونیسف برای کاهش جمعیت کودکانی که تحت تاثیر جنگ قرار گرفتهاند انجام شده است. برای مثال این سازمان در سال 2018، خدمات آموزش رسمی را به بیش از 1.8 میلیون کودک در سوریه ارائه کرده و از زمان آغاز جنگ در سودان جنوبی، یونیسف تقریباً 6 هزار کودک را که از خانوادههای خود جدا شده بودند، به خانوادهها برگردانده است.
با این وجود افزایش منازعات و درگیریها در سراسر جهان همچنان بیشترین قربانیان را از بیگناهان و کودکانی میگیرد که کمترین دخالت را در جنگ دارند و بهای توسعهطلبی و بلندپروازیهای سیاستمداران را با جان و آینده خود میدهند.
گزارش از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام