نظریه علم دینی؛ اقدامی واکنشی در برابر پیش‌فرض‌های الحادی/ تحمیل هر پیش‌فرض اشتباه است
کد خبر: 3876552
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۷
رسولی‌پور بیان کرد:

نظریه علم دینی؛ اقدامی واکنشی در برابر پیش‌فرض‌های الحادی/ تحمیل هر پیش‌فرض اشتباه است

گروه اندیشه ـ رسولی‌پور با بیان اینکه نظریه علم دینی اقدامی واکنشی در برابر کسانی است که پیش‌فرض‌های الحادی خود را در تحقیقات علمی دخالت می‌دهند، تصریح کرد: اگر دخالت دادن پیش‌فرض‌های الحادی در تحقیقات علمی اشتباه است، دخالت دادن پیش‌فرض‌های اسلامی هم اشتباه است؛ چون شما طبیعت را آن‌چنان که هست مطالعه نمی‌کنید.

رسول رسولی‌پور، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی و پسادکترای فلسفه دین از دانشگاه نوتردام آمریکا و همچنین استاد مدعو این دانشگاه است. خبرگزاری ایکنا؛ در گفت‌وگو با این محقق نظرات او در چند زمینه هم‌زیستی، گفت‌وگوی ادیان و علم دینی جویا شدم. در مصاحبه پیش‌رو که بخش نخست این گفت‌وگوست، او ضمن تردید در امکان تولید علم دینی، به بیان استدلال خود در این زمینه پرداخت. مشروح این بخش از گفت‌وگو از نظر می‌گذرد؛

ایکنا ـ یکی از مسائلی که در حوزه علوم انسانی مطرح است، بحث اسلامی‌سازی است که در چند سال اخیر این بحث قوت گرفته است و همایش‌هایی در این زمینه برگزار می‌شود. در مقابل یک دیدگاه نقادانه وجود دارد و برخی امکان تحقق علوم انسانی اسلامی را نفی می‌کنند. با این توصیف در دو حوزه می‌توان بحث کرد: یکی امکان ذاتی اسلامی‌سازی علوم انسانی و دوم، بحث امکان وقوعی آن. در وهله نخست می‌خواست ببینم به نظر حضرت‌عالی در عالم تصور و ذهن، سوای عالم خارج، امکان تولید یک علم بر اساس مبانی اسلامی وجود دارد یا خیر؟

سؤال شما سؤالی جدی و چالشی است که چند دهه است با آن درگیر هستیم. مشکلاتی که در سطح فکری و دانشگاهی با آن مواجه بودیم این انگیزه را به مراکز دینی و دانشگاهی ما داده است که در این حوزه کار کنند و طرح‌هایی اجرا شود، در دانشگاه، مراکزی دایر شود و تلاش‌های زیادی در اسلامی کردن دانشگاه و اسلامی کردن علوم انسانی صورت بگیرد.

اگر بخواهم از جهت مفهوم‌‌شناسی به بررسی این موضوع بپردازم، ابتدا باید دو مفهوم «علم» و «اسلام» را تبیین کنیم تا معلوم شود چه چیزی را می‌خواهیم چه کار بکنیم. یعنی منظور ما از علم چیست؟ منظورمان از اسلام چیست؟ قبل از اینکه به این بحث بپردازم، مسئله ساده‌تر و سهل‌الوصول‌تر مسئله اسلامی کردن دانشگاه است. خود مقام معظم رهبری یک بیانی دارند که نشان می‌دهد منظورشان از اسلامی کردن دانشگاه این است که استاد مؤمن باشد، با انگیزه‌های الهی به کلاس برود و فضای معنوی در محیط کار ایجاد بشود. با این تعریف کاملاً همراه هستم و موافقم که این مسئله امکان‌پذیر است.

بیشتر بخوانید؛ همزیستی؛ پیام مشترک همه انبیا

تصاویر؛ استاد دانشگاه خوارزمی در ایکنا

به هر حال ما در یک کشور اسلامی زندگی می‌کنیم و اساتید ما عموماً تعلقات مذهبی و دینی دارند. از این جهت انتظار می‌رود یک استاد، این فضای معنوی را در سطح دانشگاه تقویت کند. به این معنی اسلامی کردن دانشگاه هم امکان دارد و هم برای تمام اساتیدی که تعلقات مذهبی دارند، یک تکلیف است، اما در خصوص اینکه می‌‌شود علم را اسلامی کرد یا نه، همین‌طور که عرض کردم اگر تعریفمان را از این دو واژه مشخص کنیم، شاید پاسخگویی به این سؤال راحت‌تر باشد؛ هرچند باز هم مسئله، مسئله سخت و جدی است.

تمایز آگاهی و علم

اگر منظور ما از «علم»، معرفت و آگاهی و دانستن است، یعنی معادل کلمه Knowledge باشد، به این معنا هر کسی که مسلمان یا متدین است باید تلاش کند آگاهی‌های مذهبی خودش را افزایش بدهد؛ یعنی دانایی دینی خود را افزون کند. این دانش و آگاهی دینی امر ممکنی است و کسب آن برای هر کسی که خودش را مسلمان می‌داند لازم است؛ پس باید دانش اسلامی‌مان را بیشتر کنیم، آگاهی‌مان را به اسلام بیشتر کنیم، اما اگر تعریف ما از علم Science باشد، یعنی آنچه تعریف مشخص و معینی در مجامع علمی دارد، در آن صورت برای اینکه داوری کنیم چنین علمی امکان اسلامی‌سازی دارد یا خیر باید قدری احتیاط کنیم.

دانش یا ساینس همان رشته معرفتی انسان است که نتیجه تلاش همه ابنای بشر در جهت شناخت طبیعت و جهان است. هم موضوعش و هم شیوه‌هایش مشخص است و شیوه‌های تجربی و آزمایشگاهی و حسی دارد که روشن هم هست. در ساینس دنبال شناخت پدیده‌ها برای پیش‌بینی دقیق‌تر هستیم. 

حالا اگر منظور ما از اسلامی کردن ساینس این است که یک جهت الهی به تحقیقمان بدهیم؛ یعنی جهتی را به آن تحمیل کنیم، به نظر من این امر با ذات علم سازگار نیست، اما اگر منظورمان این است که یک عالم مسلمان تربیت کنیم که در عین اینکه دانشمند است و در رشته‌های علمی تبحر دارد، مسلمان هم باشد و به شرایع و احکام دینی عمل کند، باز این معنا مشکلی ندارد، اما اینکه بخواهیم یک ساینس اسلامی درست کنیم، امری بعید است و لااقل من آن را نمی‌فهمم و نیاز به توضیح بیشتر درباره دو مفهوم اسلام و علم دارد.

با تجربه و شناخت اندکی که دارم، علم دینی اگر به منزله دانش دینی و معرفت دینی است، هم ممکن و هم لازم است، اما اگر علم دینی به معنای یک شیوه علمی است که دین به ما تکلیف می‌کند یا به ما نشان می‌دهد و ما باید به عنوان مسلمان به آن شیوه عمل کنیم، پذیرش این امر برایم خیلی سخت و مبهم است. 

آسیب تحمیل دیدگاه بر مطالعه

در گفت‌وگوهایی که با اساتید مدافع علم دینی داریم، آن‌ها می‌گویند که در تاریخ ساینس و علم، چون پیش‌فرض‌های علمی یک پیش‌فرض‌های الحادی و سکولار است، بر این اساس منظور ما از علم دینی تلاشی است که پیش‌فرض‌هایش مطالعه جهانی باشد که صانعی به نام خدا دارد؛ یعنی منظورمان از علم دینی این است که پیش‌فرض‌هایمان را عوض کنیم. در جواب این افراد باید بگویم که بنابراین علم دینی یک عمل واکنشی در برابر کسانی است که با پیش‌فرض‌های الحادی و سکولار می‌خواهند به جهان نگاه کنند، من هم قبول دارم ولی اگر آن طرف [تحمیل پیش‌فرض‌های الحادی] امکان دارد، این طرفش [تحمیل پیش‌فرض‌های دینی] هم امکان دارد.

در واقع باید بپذیریم یک دانشمند تا جایی که می‌تواند، باید از پیش‌فرض‌هایش دوری کند و طبیعت را آنچنان که هست ببیند، نه آنچنان که خودش می‌خواهد. اگر نگاه الحادی به طبیعت اشکال دارد، چون محکوم به پیش‌فرض‌های من است و سوژه بیشتر بر آن دخالت دارد تا ابژه، در اسلامی کردن علوم نیز همین مشکل پیش می‌آید. بر اساس تحمیل پیش‌فرض‌های اسلامی شما در واقع طبیعت را مطالعه نمی‌کنید بلکه دیدگاه خود را به طبیعت تحمیل می‌کنید.

ممکن است طرفداران علم دینی در پاسخ بگویند که غربی‌ها پیش‌فرض‌های خود را تحمیل می‌کنند، ما هم تحمیل می‌کنیم، حالا کدامش بهتر است؟ به نظرم از این جهت که تحمیل یک نگاه خداباورانه از تحمیل یک نگاه خدا ناباورانه بهتر است، این رویکرد رجحان دارد، می‌توان گفت اگر بنا بر تحمیل باشد، تحمیل نگاه خداباورانه بهتر است؛ ولی اگر بخواهیم ابژه را آن‌چنان که هست مطالعه کنیم، تحمیل هیچ کدام از این پیش‌فرض‌ها چه سکولار و چه الحادی نمی‌تواند یک شیوه عالمانه در تحقیق علمی باشد.

تازه برخی افراد مدعی علوم تجربی اسلامی هم هستند. من در یک گفت‌وگویی که با یکی از مدافعان علم اسلامی و دینی داشتم، وقتی بحث بالا گرفت و یک مقدار هیجانی شد ایشان مدعی شد ما حتی سیب زمینی اسلامی داریم؛ یعنی حتی ابژه‌ها باید یک رنگ اسلامی به خود بگیرند. اگر منظور ما از سیب‌زمینی محصولی است که زارعش با قصد قربت می‌رود آن را می‌کارد یا این کار را یک عبادت تلقی می‌کند، باز من با این دیدگاه همدلی دارم و آن را می‌پذیریم؛ ولی دیگر طریق کاشت سیب‌زمینی اسلامی و غیر اسلامی ندارد و صحبت از دینی کردن این امر استبعاد دارد و پذیرشش خیلی سخت است.

ایکنا ـ مدافعان اسلامی‌سازی علوم مطرح می‌کنند که نظام فکری و فلسفی در غرب با مبانی و لوازم الحادی در ماهیت دانش‌های اقتصاد، سیاست و ... وارد شده و حوزه‌های مختلفی مثل جامعه‌شناسی و علوم تربیتی از دل آن منظومه فکری استخراج شده‌اند. قطعاً دین اسلام هم یک منظومه فکری و چهارچوب نظری مشخصی دارد که ما نتوانستیم آن را به حوزه‌های جامعه‌شناسی، سیاست، اقتصاد و ... وارد کنیم. شاید کسانی که مدافع این جریان هستند حرفشان این باشد که این پیش‌فرض‌ها و مبانی اولیه دین اسلام را وارد علوم کنیم؛ کما اینکه همین الآن هم درس خارج فقه علوم اجتماعی و ... در حوزه علمیه برگزار می‌شود. آیا از نظر شما این استدلال پذیرفتی است؟

اساساً باز باید به تعریف دین و علم برگردیم که دین قرار است چه کار کند؟ دین قرار است رشته‌های معرفتی انسانی تولید کند یا دین قرار است یک معنایی به زندگی ما بدهد تا انسان در زندگی حس تنهایی نکند و بداند جهان صاحبی دارد، غایتی دارد، هدفی دارد. اگر تعریف ما از دین و علم و وظایفی که برای دین و علم قائل هستیم روشن‌تر شود، فکر می‌کنم راحت‌تر بتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم.

با برداشتی که من از دین دارم، پیامبران را مسئول و متکفل ایجاد رشته‌های علمی نمی‌دانم. اینکه از مبانی دینی یک پیش‌فرض‌هایی استخراج کنیم که بر اساس آن مثلاً فیزیکی متفاوت از فیزیکی که غربیان تأسیس کردند، درست کنیم، پذیرشش برای من سخت است. با این وجود من انکار نمی‌کنم که عده‌ای از غربیان پیش‌فرض‌های الحادی و سکولار را در معرفت علمی‌شان به کار بردند و علمی که تولید شده، علمی سکولار است و در آن فرض خدا هیچ جایگاهی ندارد، اما نمی‌توانم واکنشی عمل کنم و بگویم چون یک عده‌ای این کار را کردند، من هم باید در جواب آن‌ها این کار را انجام دهم. اتفاقاً باید اشتباهی که صورت گرفته است را اصلاح کنم و شیوه خنثی و بی‌طرفانه و شیوه‌‌ای که پیش‌‌فرضا‌هایمان در مطالعه جهان خارج دخیل نباشد را پیش بگیرم.

انتهای پیام
captcha