به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام محمدرضا آتشینصدف، پژوهشگر روانشناسی و ادبیات داستانی در هفتاد و نهمین نشست دراماتورژی قرآن کریم با موضوع «قصههای قرآن و روان درمانگری معاصر» که شب گذشته، 28 شهریور در مدرسه اسلامی هنر قم برگزار شد، گفت: روانشناسان و درمانگران برای موفقیت بیشتر در زمینه کاری خود باید با ادبیات داستانی، روایات و داستانهای قرآنی آشنایی پیدا کنند.
وی افزود: همچنین لازم است که داستاننویسان و پژوهشگران با موضوعات روانشناسی و درمانگری آشنا باشند تا در نهایت بتوانند داستانها یا مقالههایی منتشر کنند که مورد استفاده درمانگران و روانشناسان نیز قرار بگیرد تا بدین واسطه بیشتر به سمت قرآن حرکت کنند تا بتوانند مشکلات مراجعین را از طریق شفابخشی قرآن حل کنند.
آتشینصدف با اشاره به آیه «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا؛ و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم [ولى] ستمگران را جز زيان نمى افزايد/ سوره اسرا 82» بیان کرد: خاصیت درمانگری و شفابخشی در کل قرآن جاری است؛ لذا امکان درمانگری انسان نیز از قرآن کریم استخراج میشود.
ارتباط بین قصههای قرآنی و روان درمانگری
وی در خصوص ارتباط بین قصههای قرآنی و رواندرمانگری معاصر اظهار کرد: در روان درمانی نظریههای گوناگونی وجود دارد و مهمترین شاخههای آن نظریه روانکاوی، رفتار درمانی و شناخت درمانی است که روان درمانگر بسته به علاقه خود به هر نظریه و آموزش در آن زمینه، مراجعین خود را درمان میکند.
آتشینصدف ادامه داد: امروزه رویکرد روایتدرمانی یا قصه درمانی مطرح شده که در این نظریه اساساً نگاه به آسیبهای روانی متفاوت است و قصه و ورایت نقش محوری دارد و روان درمانگر برای درمان مراجعین از قصه و روایت استفاده میکنند.
وی افزود: در قرآن کریم قصههایی وجود دارد؛ لذا رواندرمانگر همانگونه که از قصههای قدیمی و روایت اسطورهها استفاده میکند، میتواند از قصههای قرآن نیز برای درمان مراجعین بهرهمند شود؛ معیارهایی که باید در قصه وجود داشته باشد تا درمانگر برای درمان مراجعه خود از آن استفاده کند، در قصههای قرآنی دیده میشود.
این پژوهشگر روانشناسی با اشاره به اینکه روانشناسان و پژوهشگران روانشناسی در ایران تأثیر قصههای قرآن را در درمان آسیبهای روانی آزمایش کردند و به اثرگذاری آن ایمان آوردند، افزود: نظریه روانکاوی در درمانگری، درمان آسیبهای روانی را در گذشته جستوجو میکند زیرا بر این باور است که غریزه جنسی، پرخاشگری و.. در وجود همه انسانها است و کودک با آن متولد میشود و در همه زمانی میتوانند از این غریزه جنسی استفاده کند اما در طول زندگی موانعی سر راه او قرار میگیرد که ناچارا خواسته خود را سرکوب میکند و این سرکوب کردن خواسته باعث پیدایش عقدههایی در او میشود و بعدها با گذشت زمان انگیزهها و غرایض ارضا نشده به شکل بیماری روانی خودشان را نشان میدهند برای مثال به صورت وسواس، ترس از تاریکی و ترس از صمیمت و .. هویدا خواهد شد.
وی گفت: رفتار درمانی بر این باور است که رفتارها و آسیبهای ناهنجار در یک شخص، پدیدههایی است که در اثر تکرار و شرطی شدن برای فرد به عادت تبدیل شده است و اگر تکنیکهایی باشد که رفتارهای دیگری را در او تبدیل به عادت کند، به واسطه این تکنیکها شخص را درمان میکند.
روایتدرمانی؛ شاخهای از شناخت درمانی
آتشینصدف با اشاره به اینکه شناخت درمانی بر این باور است که آسیبهای روانی ناشی از باورهای غلط و شناختهای منحرف شده در یک شخص به وجود میآید، افزود: روایت درمانی بر این باور است که هر کس یک قصهای دارد و آسیب دیده روانی کسی است که قصه زندگیاش ضعفهایی دارد و اگر داستان خود را بیان کند، روان درمانگر میتواند ضعفهای زندگیاش را برطرف کند و آنگاه بیماریهای روانی او بدین واسطه درمان خواهد شد.
وی با تأکید بر اینکه روایتدرمانی زیر مجموعه شناخت درمانی است، ادامه داد: هر دو در صدد اصلاح شناختها و باورهای فرد هستند اما روایت درمانی فقط در این بخش محدود نمیشود و علاوه بر اصلاح باورها به هیجان و عواطف نیز نظر دارد و لذا روایتدرمانی میتواند موفقتر از شناخت درمانی عمل کند زیرا در روایتدرمانی مقاومت مراجعه در مقابل تغییر کمتر است و فرآیند تغییر ملایمتر اتفاق میافتد.
روایتدرمانی در مثنوی مولانا
این پژوهشگر داستانی بیان کرد: در روایتدرمانی عنصر زبان مهمتر است، روایتدرمانی در ادبیات ایرانی در مثنوی مولانا به خوبی قابل مشاهده است، مولانا در اشعار خود از قصههای بسیاری استفاده کرده است و تلاش میکند آسیبهای روحی و روانی هر شخص را درمان کند؛ لذا میتوان گفت مثنوی درمانگر خوبی است.
وی ادامه داد: روایت درمانگر به کمک تکنیک «برونریزی» میتواند مراجعه خود را درمان کند به این صورت که انسان را آدمی سالمی میپندارد که قصه زندگیاش گرفتار مشکلاتی شده و مشکلات را جزئی از هویت انسان نمیداند و یکی از کارهایی که روایت درمانگر انجام میدهد کمک به جداکردن مشکل از شخص بیمار است.
آتشینصدف گفت: با این ترفند کمکم مراجعه از قصه خود و غرق در مشکلات بودن فاصله گرفته و به کمک درمانگر در صدد ویرایش قصه زندگیاش برمیآید و همچنین درمانگر در ادامه درمان مراجعه خویش در جستوجو نتایج بی نظیر است.
وی افزود: زمانی که شخص با مشکلی مواجه میشود هم با شکست مواجه شده است و در مقابل نیز با مقاومتهای خود توانسته بر برخی مشکلات غلبه کند؛ لذا درمانگر از قصه مراجعه خود این لحظات مقاومت را کشف میکند.
این پژوهشگر روانشناس و ادبیات داستاننویسی اظهار کرد: روایت درمانگر در قصه زندگی اشخاص اسنادی را ویرایش و همچنین به فصلهای حذف شده قصه زندگی اشخاص توجه ویژهای میکند و علت را جویا میشود.
گونههای کاربرد قصههای قرآن در روایتدرمانی
وی گفت: روان درمانگر میتواند بسته به نیاز مراجعه خود از قصههای قرآنی استفاده کند، یکی دیگر از شیوههای استفاده از قصههای قرآنی، روایت قصههای خوب و امیدبخش قرآنی است که میتواند چارهساز زندگی اشخاص باشد.
آتشینصدف تأکید کرد: قصههای قرآنی به عنوان یک منبع غنی برای درمان بیماریهای روانی میتواند به کار رود؛ هر شخص مراجعه کننده از نظر اعتقادی در یک سطح باور قرار ندارند لذا لازم است که روایت درمانگر بر اساس قصههای قرآنی، قصههایی بسازد که متناسب با شرایط روز جامعه باشد.
انتهای پیام