نقش انگیزشی قرآن و روایات در پیشبرد علوم تجربی
کد خبر: 3827969
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۱
یادداشت وارده/

نقش انگیزشی قرآن و روایات در پیشبرد علوم تجربی

گروه حوزه‌های علمیه ــ حجت‌الاسلام مروجی طبسی در یادداشتی به بررسی نقش اندیشمندان مسلمان در پیشبرد علوم تجربی با اتکا به قرآن و روایات پرداخت و تأکید کرد: سفارش مؤکد اسلام به علم‌آموزی و برداشت حداکثری مسلمانان از قلمروی علم، ایشان را به دانشجویی و دانشوری در زمینه‌های گوناگون اعم از علوم دینی، تجربی و طبیعی سوق داده است.

نقش قرآن و روایات در پیشبرد علوم تجربیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمّدعلی مروجی طبسی، استاد تفسیر حوزه علمیه، باور دارد که سفارش مؤکد اسلام به علم‌آموزی و برداشت حدّاکثری مسلمانان از قلمرو علم، ایشان را به دانشجویی و دانشوری در زمینه‌های گوناگون اعم از علوم دینی، تجربی و طبیعی سوق داده است. علاوه بر آن، گزاره‌هایی که در قرآن کریم توجّه همگان را به دقت نظر در پدیده‌های طبیعت و شگفتی‌های آفرینش فراخوانده و نیز وجود برخی احادیث معصومان(ع) که به توصیف و تحلیل موجودات طبیعی پرداخته‌اند، در این زمینه اثرگذار بوده است؛ متن یادداشت وی در مورد سهم مسلمین در پیشبرد علوم تجربی به شرح زیر است:
 
درباره نقش انگیزشی آموزه‌های اسلامی در دانشوری مسلمانان ـ که به تعبیر جرجی زیدان «علم مهمترین و بزرگترین رکن فرهنگ و تمدّن است» (تاریخ تمدّن اسلام، ص410) و علومی که مسلمانان در رشد و تکامل آن سهم عمده داشتند؛ نکاتی چند را یادآور می‌شوم:
 
1. احادیث اسلامی منقول از شیعه و سنی، مسلمانان را به دانشجویی و طلب علم تشویق کرده و تحصیل علم را فریضه و واجب برشمرده است. از جمله حدیث مشهور پیامبر(ص) که فرمود: «طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم»(الکافی کلینی، سنن ابن ماجه و...). اینکه آیا مقصود از علم چیست؟ دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. غزالی خبر از بیست فرقه در تفسیر این حدیث داده است؛ از کلام فیض کاشانی هم استفاده می‌شود که فریضه علم، اختصاصی به فقه ندارد. بلکه هر آنچه که مورد نیاز دیگران است، فراگرفتن آن بر او واجب کفائی است. ملّاصدرا لفظ علم را مشترک معنوی از نوع مشکّک می‌داند که مصادیقش بسیار و دارای شدّت و ضعف و کمال و نقص است. وی با اشکال بر غزالی که علم را محدود به دانش اعمال و معاملات(فقه عبادات و معامالت) کرده، آن را به دانش خداشناسی و انسان شناسی توسعه داده و گفته است: لزومی ندارد که علمی که برای یکی واجب است، برای دیگران هم عین آن واجب باشد.
 
شهید مطهری نیز سخن شیواتری در این باره دارد. او می‌گوید: «وجوب علم وجوب نفسی تهیّوئی است... یک وجوب استقلالی است. در عین حال علم از آن جهت واجب است که به انسان آمادگی می‌دهد که سائر وظایف خود را بتواند انجام دهد...همان طور که وظیفه شناسی و یاد گرفتن دستورهای دینی الزام است، بسیاری از کارهایی که به حکم دین، آن کارها فرض و واجب است، کارهائی است که خود آن کارها علم و درس ومهارت الزام دارد. مثال طبابت واجب کفائی است اما انجام این فریضه بدون درس و تحصیل و کسب علم پزشکی میسّر نیست، پس تحصیل این علم فریضه است. فریضه علم از هر جهت تابع میزان احتیاج جامعه است. صاحب ده گفتار با وجود برداشت‌های مختلف از علم مفروض، خصوصا دیدگاهی که قلمرو آن را گسترده می‌داند؛ گفته است چه اشکالی دارد که بگوییم این حدیث و دیگر احادیث مربوط به ارزش علم آموزی، مسلمانان سده های نخستین را به فراگیری علوم گوناگون اعمّ از دینی و غیردینی سوق داده است؟ مؤیّد این مطلب سخن ویل دورانت است که در فصلی با عنوان «فکر و هنر در ولایت‌های خاوری اسلام» ذیل مطلب دانشوری می‌گوید: «به طوری که از احادیث نبوی معلوم می‌شود، پیامبر(ص) مردم را در طلب علم تشویق می‌کرد و این کار را محترم می‌داشت، و از این جهت با اغلب مصلحان دینی تفاوت داشت».
 
تأکید اسلام بر کسب همه علوم
 
وی در ادامه، دانش پزشکی را که از جمله علومی که مسلمانان بدان روی آوردند، نام برده است. ممکن است گفته شود که مقصود پیامبر از دانش، علم نافع بوده است. مانند حدیث رسول خدا «خیر العلم ما نفع» لذا علم مفروض شامل علوم بشری و دانش‌های تجربی نمی‌شود. در پاسخ به چند نکته اشاره می‌شود:
 
1) واژه «نفع» در لغت، متضادّ «ضرر» است و علم نافع در مقابل دانش زیانبار علمی که فقط برای بشر ضرر دارد یا ضررش بر سود آن می‌چربد مانند سحر و جادوگری و قماربازی قرار دارد. این مطلب دلالتی ندارد که علوم تجربی که به حفظ کیان و رفع نیازهای جامعه بشری و اسلامی می‌انجامد، مفید و نافع و فراگیری آن واجب شرعی نیست.
 
2) اگر انجام یک عمل نیک مانند تأمین سلامت جسمی افراد الزام باشد، مقدّمه آن یعنی فراگیری دانش طبّ نیز واجب کفایی خواهد بود و یا اگر جامعه به کشاورزی نیاز دارد، تحصیل علم مربوط به آن نیز واجب خواهد بود پس علم نافع شامل این گونه علوم هم می‌شود.
 
3) علم نافع از آنجا که مقول به تشکیک و مانند نور، دارای مراتب ضعف و شدّت است، می‌توان گفت که مصادیق آن از جهت میزان سودمندی، دارای مراتب است و در فراگیری دانش، باید اولویت‌ها را سنجید. دانش هر چه واقع‌نماتر و نسبت به نیازهای اساسی بشر پاسخگوتر باشد، منفعتش هم بیشتر و پایدارتر خواهد بود.
 
در متن قرآن گزاره‌هایی هست که مردمان را به تدبّر در نظام آفرینش و شگفتی‌های طبیعت فراخوانده است. از جمله: خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ(لقمان/ 10؛ أَ فَال یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَ إِلَى الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَ إِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَت(الغاشیة : 17 و 18 و 19 و 20 ) واخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(الجاثیة: 5). هر کدام از این آیات و آیات دیگر قرآن که مخاطبانش را به مطالعه طبیعت به مثابه آیتی از آیات الهی، دعوت کرده است، می‌تواند سرآغاز نهضت علمی مسلمانان در علوم طبیعی و تجربی باشد. به تصریح برخی نقشی که قرآن برای علوم تجربی از جهت خداشناسی قائل است، عامل اصلی اقبال دانش‌پژوهان مسلمان به این علوم شد، و در واقع پیدایش تمدّن درخشان اسلامی را باید تا حدّ زیادی مرهون آن دانست.
 
پیشتازی مسلمین در علوم تجربی
پیشتازی و نوآوری مسلمانان، اختصاص به علومی چون؛ ادبیات، تفسیر، حدیث، ریاضی و نجوم نداشت. در پزشکی، شیمی، فیزیک، صنعت و کشاورزی نیز سرآمد بودند. در اینجا گزیده‌ای از برخی منابع تاریخ علم و تمدّن که به نقش مسلمانان در پیدایش و پیشرفت علوم گوناگون پرداخته‌اند، بازگو می‌شود:
 
علم طبّ و بیمارستان‌ها: به جای رساله‌های کوتاه علمی که معمول سریانی‌ها بود، دائرة‌المعارف‌های جامع طبّی به وسیله مسلمین تألیف شد. قدیمی‌ترین رساله‌ایی که در باب چشم پزشکی هم اکنون در دست است رساله‌ایی است از آن حنین بن اسحاق.(م260) در سائر رشته‌های طب هم مسلمین کارهای ابتکاری انجام داده‌اند. قدیمی‌ترین ملاحظات بالینی برای تشخیص و بیان تفاوت بین آبله و سرخک، رساله‌ایی است که محمد بن زکریای رازی در این باب نوشته است.
 
داروسازی و علوم طبیعی: در اسپانیا مطالعات مسلمین راجع به نباتات نه فقط در کتاب بلکه مخصوصاً در طبیعت انجام می‌شد و نه تنها برای علم طب بلکه نیز برای علم فلاحت و حتی صنعت؛ این تحقیقات در رشته فلاحت هم تأثیر خود را بخشید. ابن عوام در کتاب الفالحة از انواع خاک، کود، پیوند، اقسام مختلف آب، طرز غرس کردن اشجار، قطع و نقل کردن آن‌ها، طرز آبیاری و مسائل متعدّد دیگر صحبت می‌کند و همچنین در باب کنسرو ساختن میوه‌ها و تربیت دام‌ها.
 
فیزیک: از این تحقیقات و مطالعات در فیزیک و مکانیک هم نتایج نیکو و جالب به دست آمد. ابومعشر بلخی در کتاب المدخل الکبیر که راجع به نجوم است و در 1130م به وسیله یوهانس هیسپالنسیس به التینی ترجمه شده ـ تأثیر ماه را در مسأله جزر و مدّ بررسی کرد و اروپا ظاهرا در قرون وسطی قوانین راجع به جزر و مدّ را از2 کتاب وی آموخت.
 
مسلمین در مسائل مربوط به علم مناظر هم در اروپا تأثیر گذاشتند چنانکه هم راجربیکن به آثار ابن یثم مدیون شد و هم کپلرهمچنین صاحب میزان الحکمة در باب تعادل مایعات اهمّیت علمی داشت و وی هم در باب وزن مخصوص آلیاژها تحقیقات و محاسباتی درست کرد. مطالعات خازنی البته محدود به ترازو نیست. در باب وزن، مرکز ثقل و مسائل مربوط به آنها نیز بحث فیزیکی و ریاضی دارد.
 
فنون صناعت: در واقع مسلمین در صنعت، کارهایی انجام دادند که بعدها در دست غربی‌ها کاملتر شد. انواع ساعت‌های آبی لااقل از عهد هارون الرشید نزد مسلمین رواج داشت و تکمیل شد. دستگاه آب کشی شادوف را مسلمین تکمیل کردند و صلیبی‌ها آن را به اروپا بردند. آسیای بادی قرنها قبل از آنکه در اروپا به وجود آید در ممالک شرق اسلامی معمول بود؛در قرطبه و مراکش صنعت چرم‌سازی چنان ترقّی کرد که لفظ قرطبی برای کفشگر و تعبیر تیماج برای اجناس مراکشی در بعضی السنه اروپایی هنوز یادگاری است از این صناعت.
 
مسلمین در استخراج معادن، در ساختن رنگ، در تهیه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طی قرن‌های دراز تفوق خود را بر دنیای غرب حفظ کردند. در قرن نهم میلادی یکی از محققان اسلامی، نوع ساعت ساخت که تعبیه پیچیده‌ای داشت. به علاوه یک دستگاه پرواز اختراع کرد که قرنها قبل از شروع تجربه اروپائی‌ها قسمتی از این رؤیای قدیم انسان را تحقّق می‌داد. همچنین قسمتی از پیشرفت‌های مسلمین در علوم مربوط به مکانیک بعدها توسط غربیان مورد استفاده قرار گرفت و تکمیل شد.
 
پیشرفت علوم مدیون قرآن و روایات است
 
نتیجه اینکه سفارش مؤکد اسلام به علم‌آموزی و برداشت حدّاکثری مسلمانان از قلمرو علم، ایشان را به دانشجویی و دانشوری در زمینه‌های گوناگون اعم از علوم دینی، تجربی و طبیعی سوق داده است. علاوه بر آن، گزاره‌هایی که در قرآن کریم توجّه همگان را به دقت نظر در پدیده‌های طبیعت و شگفتی‌های آفرینش فراخوانده و نیز وجود برخی احادیث معصومان(ع) که به توصیف و تحلیل موجودات طبیعی پرداخته‌اند، می تواند نقش تمدّنی و انگیزشی اسلام را نمایان سازد. به سخن دیگر، قرآن و سخن معصومان(ع) سهم فراوانی در انگیزه‌سازی مسلمانان برای دانشوری و پیشبرد علوم تجربی و طبیعی دارد.
 
انتهای پیام
captcha