اسلام و تصوف؛ مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز در بالکان
کد خبر: 3699937
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۹
علی‌اكبر ضیایی عنوان کرد:

اسلام و تصوف؛ مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز در بالکان

رایزن فرهنگی اسبق ایران در آلبانی با اشاره به ویژگی‌های دینی مردم کشورهای حوزه بالکان گفت: یكی از ویژگی‌های بارز مسلمانان این منطقه آن است كه آنها علاوه بر زبان و قومیت، اسلام و تصوف را مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز خود قلمداد می‌کنند.

اسلام و تصوف؛ مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز در بالکانبه گزارش ایکنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علی‌اكبر ضیایی، رایزن فرهنگی اسبق ایران در آلبانی و كارشناس منطقه بالكان است گفت‌و‌گویی با خبرنگار این سازمان با موضوع میزان علاقه آلبانیایی‌ها به فرهنگ و ادبیات ایران، شاخصه‌های جغرافیایی آلبانی و ویژگی‌ها و هویت مردم منطقه بالکان انجام داده که بدین شرح است:

درباره حوزه جغرافیایی و مختصات فرهنگی آلبانی توضیح دهید.

آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیراناست كه از ناحیه شرق با مقدونیه و از جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایه ‌است. مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بودند. ایلیری‌ها ساكنان منطقه آلبانی بودند و دارای تمدن بسیار تاریخی می باشند. این قوم از قدیم‌ الایام یک روحیه جنگ ‌جویی و حماسی و نظامی قابل ملاحظه‌‌ای داشته است.

آلبانیایی‌ها از لحاظ زبان، فرهنگ و هنر با همسایه غربی آن كه ایتالیایی‌ها هستند، كاملاً متمایز است؛ همینطور با نژاد اسلاو كه شامل مردمان سرزمینهای یوگسلاوی سابق می‌شود، دارای ساختاری فیزیكی متفاوت است.

ایلیری‌ها از نظر زبانی، هم‌زبان آلبانیایی‌ها و دارای هویت و تاریخ مستقل و با سابقه چندین هزار ساله هستند. آلبانیایی‌های امروزی از نوادگان ایلیری‌ها به شمار می‌روند و زبان آلبانیایی نیز، از ریشه ایلیری است. آثار باستانی كه در منطقه موجود است، گویای آن است كه این تمدن، بسیار شكوفا و پُر رونقی بوده است.

کشور آلبانی در دوره‌ای از تاریخ، حوزه هجوم و نفوذ قدرت‌های بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد.

این سرزمین در طول تاریخ حیات خود همواره تحت تسلط نیروهای خارجی از رومی‌ها گرفته تا امپراطور عثمانی بوده است. پس از رومی‌ها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرت‌های دوران تاریخ بر آلبانی است زیرا هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی و آزاد اندیش بودن مردم این كشور، بر آنها سیطره و نفوذ کند. اما عثمانی‌ها موفق شدند بر آن مناطق دسترسی پیدا كنند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیله‌ای مردم تفاوت داشت.

عثمانی‌ها به دلیل اینكه مردم مناطق مسکونی آلبانیایی دارای ویژگی‌های شجاعت، جنگ‌جو و مقاوم بودند، فرزندان آنان را پس از تولد برای ورود و خدمت به حكومت عثمانی، آموزش‌های ویژه‌ دادند و كودكان آلبانیایی به نام دوشیرمه زیر نظر استادان در استانبول پرورش یافتند كه بعدها سرلشگرهای بزرگی شدند و برخی از آنان چون خواجه سنان پاشا به مقام سردار سپاه و وزیر اعظمی رسیدند.

آلبانیایی‌هایی كه وارد حكومت عثمانی شدند، توانستند هم در حوزه فرهنگی ـ هنری و هم علمی و نظامی سرآمد باشند و منشأ خدمات برای این حكومت شوند.

ریشه اسلام در منطقه بالكان به ویژه آلبانی به چه دوره ای باز بر می‌گردد؟

منطقه بالكان یكی از نقاط مهم دنیاست كه از لحاظ مذهبی تنوع زیادی داشته و از گذشته دور تا به حال به دلیل گرایشات مختلف دینی، مذهبی و قومی، جنگ‌های مختلفی در این منطقه شكل گرفته است.

یكی از ویژگی‌های بارز مسلمانان این منطقه آن است كه آنها علاوه بر زبان و قومیت، اسلام و تصوف را مهم‌ترین عنصر هویت‌ساز خود قلمداد می‌كنند و بر همین مبناست كه تحت فشارهای حكومت‌های مختلف، هویت خود را همچنان حفظ كرده‌اند.

برخی نیز، معتقدند كه پیروزی عثمانی‌ها موجب گسترش اسلام در بالكان شده است اما اسلام تاریخی كه در منطقه بالكان دارد، شاید به 800 سال می‌رسد. آثار و سنگ‌ قبرهایی كه از گذشته دور به جا مانده است، نشانگر این است كه دین اسلام خیلی فراتر از دوره عثمانی بوده است. تقریبا می‌شود گفت، 300 سال قبل از نفوذ حکومت عثمانی، مهاجران مسلمان از خراسان و دیگر مناطق ایران به آلبانی سفر كرده بودند و بخشی دیگر مسلمانان تركیه هستند كه اغلب به عنوان بازرگان، علمای دینی و تاجران این كشور باعث ترویج اسلام در آلبانی می‌شدند.

بخشی از كسانیكه به آلبانی مهاجرت كردند، به طریقت صوفیانه وابسته بودند كه با عنوان «بكتاشیه» یاد می‌شود. همچنین، طریقت قادری كه عمدتاً خراسانی بودند، 500 سال قبل به منطقه بالكان مهاجرت كردند و با بینان‌گذاری تكیه‌های دینی و مذهبی، مكتب قادریه ترویج شد و یكی از عوامل گسترش اسلام، طریقت‌های تصوف در منطقه بالكان به ویژه آلبانی است.

طریقت دیگر، رفاعیه است كه متعلق به سید احمد رفاعی است. طریقت خلوتی و تیجانی و سعدی از دیگر طریقت‌های مشهور آلبانی است. آن چیزی كه امروز می‌توان از آن برداشت می‌شود، ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی هستند.

درباره بكتاشیه و نقش این طریقت در گسترش دین اسلام در آلبانی بگویید.

تاریخ طریقت بکتاشیه به شخصی به نام «حاجی بکتاش ولی» باز می‌گردد؛ طریقت بكتاشیه برجستگی خاصی در آلبانی دارد، زیرا پیروان آن به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام معتقدند. این گروه مهمترین و با نفوذترین گروه از طریقتهای علوی در بین تشکیلات دینی آلبانی است.

بخشی از فرماندهان و سربازانی كه از طرف امپراتوری عثمانی وارد منطقه آلبانی شدند، متعلق به طریقت‌های صوفیانه بودند و یكی از آن طریقت‌ها، بكتاشیه بود.

این طریقت از آناتولی نشأت گرفت و در پی کشور گشایی‌های سلاطین ترک، به شبه جزیره بالکان و از جمله به آلبانی راه یافت. راه‌یابی این طریقتهای صوفیانه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آن‌جا سهم عمده‌ای داشت.

بکتاشیه در آلبانی در روز عاشورا برای امام حسین (ع) و فرزندان و یاران آن حضرت دارای مراسم خاصی می باشند و غذایی به نام عاشور در آن روز كه از گندم ساخته می شود میان مردم توزیع می‌كنند و این مراسم چنان شکوهی دارد که از تلویزیون رسمی کشور آلبانی پخش می‌شود و مقامات رسمی كشور آلبانی و سفرای خارجی و مردم نیز به دیدن رهبر بكتاشیه می آیند.

تفكر جامعه آلبانی نسبت به ایران چگونه است؟

آثار حضور ایرانیان را در منطقه بالكان به ویژه آلبانی به صورت‌های مختلف می‌توان دید. از همان زمان كه صوفیان منطقه خراسان و تركیه به آلبانی مهاجرت و تكایای دینی و مذهبی را ساختند، فرهنگ ایرانی در این كشور تأثیر گذاشت.

به عنوان مثال صوفیای بكتاشیه تركیه؛ مكتب اهل بیت (ع) را از ایران یعنی منطقه نیشابور فراگرفتند، بنابراین اشعار و منابع فارسی همیشه همراهشان بوده است كه از جمله آن می‌توان گلستان سعدی، شاهنامه و حافظ را كه طی سال‌های دور بین طریقت‌های مختلف دست به دست می شده است را نام برد و البته تاریخ حماسه كربلا و آداب و رسوم عاشورا را نیز از طریق مقاتل و یا به صورت شفاهی میان بكتاشیان متداول بوده است.

همینطور، تمام اشعاری كه در تكایای بكتاشیه استفاده می‌شود بخشی از آن به فارسی قرائت می‌شود. شاید مردم عصر كنونی آلبانی خیلی به زبان فارسی تسلط نداشته باشند، اما از دوره حكومت عثمانی، زبان فارسی جزو زبان دوم آلبانی استفاده و كاربرد داشته است.

شاید وسیع‌ترین میدان تأثیر فرهنگ ایران در آلبانی، عرصه زبان و ادبیات فارسی است. این معروف است كه می‌گویند: زبان فارسی، زبان فرهنگ است، زبان عربی، زبان دین است و زبان تركی، زبان اداری است .

كسانیكه متعلق به دو سه نسل قبل سرزمین آلبانی هستند، تا حدودی با زبان فارسی‌آشنایی دارند، به طوری كه اجداد آلبانیایی‌ها به زبان فارسی شعر می‌خوانند و در گنجه منازل خود، دست نوشته‌ها و نسخ خطی به زبان فارسی وجود داشته است.

زبان و فرهنگ مردم آلبانی با فارسی عجین شده و این به قبل از ورود حكومت عثمانی‌ها برمی‌گردد. همان دوران كه مبلغان دینی و صوفیان از منطقه خراسان به آلبانی مهاجرت می‌كردند، سبب شدند زبان فارسی در این سرزمین، بسط و گسترش یابد.

مردم این سرزمین علاقه بسیاری به فرهنگ و ادبیات ایران دارند. تعداد زیادی واژه های فارسی در گویش رایج مردم آلبانی وجود دارد و خیلی از این طریقت‌‌ها اصالتاً از خراسان و ایران هستند که به آنجا مهاجرت کردند.

بنابر این، ما می‌توانیم اهمیت و نقش این زبان را در پیوند دادن اقوام بالكان شكوفا كنیم. تقویت پیوندهای تاریخی باعث تقویت عناصر تمدنی منطقه و تقویت هویت ملی می‌شود، چون یكی از مشكلات منطقه بالكان، فرو بردن تمدن‌های كوچك توسط تمدن‌های مجاور است.

چه ظرفیت‌‌هایی از فرهنگ ایرانی می‌‌تواند در آلبانی فعال شود؟

تاریخ معاصر فرهنگ آلبانی را با مؤلفه‌های فرهنگی ایران چون محبت، عشق، صلح، احترام به خانواده و زندگی مسالمت‌آمیز و دوری از خشونت كه بیانگر یك سری ارزش‌های انسانی هستند، پیوند بزنیم. مؤلفه‌های فرهنگی ایران سرپُل‌های مهمی هستند كه می‌توانند فرهنگ ایرانی را به مردم بالكان به ویژه مردم آلبانی منتقل كنند.

همچنین، می‌توانیم در بحث ترجمه و نشر، همایش، نشست‌های تخصصی و تبادل استاد و دانشجو، كرسی‌های ادیان و گفت‌وگوهای فرهنگی به همكاری‌های مشترك بین دو كشور كمك شایانی كنیم.

آثار بزرگان ادب فارسی چه جایگاه و اهمیتی در آلبانی دارند؟

پیشینه روابط فرهنگی دو کشور بسیار قبل‌تر از حضور ایرانیان و نهادهای ایرانی در آلبانی است و سفیران فرهنگی چون «برادران فراشری: نعیم و عبدل و سامی» «فان نولی»، «وجیه بخارایی» و «حافظ علی كورچا» هر کدام سهم قابل توجهی در معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی در آلبانی داشته‌اند.

اندیشمندان آلبانی کتاب رباعیات عمر خیام را بارها ترجمه و چاپ کردند و با آن زندگی می‌کنند. کتاب بوستان و گلستان سعدی نیز همین‌طور است. شاهنامه فردوسی سال‌ها پیش توسط متفکر بزرگی به نام «وجیه بخارایی» به آلبانیایی ترجمه شده و دارای سبک و سیاق حماسی و اسطوره‌ای است.

از آنجایی كه ارتباط با نخبگان و اندیشمندان کارآمدترین روش داد و ستد فرهنگی است، چه برنامه‌ای برای حضور نخبگان فرهنگی، هنری و دینی ایرانی در منطقه بالكان دارید؟

به نظر می‌رسد، اگر بخواهیم منطقه بالكان اولویت‌بندی كنیم باید منطقه آلبانی، مقدونیه، کوزوو، بوسنی و هرزوگوین در حوزه فرهنگی ایران بیش از پیش دیده شوند.

به طوركلی باید دیپلماسی فرهنگی در تعامل با مردم منطقه بالكان، رویكردی فرهنگی به مفهومی كه با ساختارهای بومی منطقه بالكان هماهنگ باشد، داشته باشد و ما در عصر كنونی به پشتوانه میراث فرهنگی مشترك و با توجه به پیوندهای تاریخی كه با مردم بالكان داریم می‌توانیم روابط دوجانیه فرهنگی را توسعه دهیم.

گفت‌وگو: مهسا صبوری

انتهای پیام/

 

captcha