حجتالاسلام سید علی اکبر حسینی در چهاردهمین یادداشت خود به خبرگزاری ایکنا از قم در خصوص آسیبشناسی فرآیند تربیت اخلاقی در قرآن سخن گفت که متن این یادداشت به شرح زیر است:
در قرآن مسائل مربوط به تحول اخلاقی بسیار گسترده، متنوع، عمیق، بدیع و شورانگیز است؛ بدون تردید در هیچ مکتب اخلاقی، جز قرآن، تحول اخلاقی، اینگونه مدار توجه قرار نمیگیرد. اخلاقی قرآنی و نظام اخلاقی قرآن را باید یکی از نابترین جلوههای اعجاز قرآن دانست.
تنوعِ اسلوبهایِ بیانِ هنجارهای اخلاقی، از جمله ابعاد زیباییشناختی قرآن و جذابیتهای نظام اخلاقی قرآنبینان است. در قرآن ارزشها و الزامهای اخلاقی با زبان و بیانهای بسیار متنوعی بازگو شده است تا از این رهگذر بندگان خدا بتوانند خوبیهای و بدیهای اخلاقی را شناسایی کند. این موضوع در مقالهای از بنده، با نام «اسلوبهای بیان هنجاریهای اخلاقی در قرآن» در فصلنامه پژوهشهای قرآنی منتشرشده است.
یکی از مباحث بدیع، مهم و تأثیرگذار در نظام اخلاق قرآن، آسیبشناسی در فرایند تحول اخلاقی است. در میان آموزههای اخلاقی قرآن، آیات پرشماری به دشمنشناسی اختصاص دارد. در این آیات قرآن بهتفصیل دشمنان سعادت و نیکبختی انسان معرفی شدهاند.
در تعریف ارائهشده از دشمن، قرآن، دشمنان انسان کسانی هستند که او را رشد و شکوفایی اخلاقی بازدارند. در قرآن، هوای نفس، شیطان و دنیا از دشمنان اصلی و آشتیناپذیر انسان هستند.
در آموزههای قرآن به دو گونه، دشمنِ آشکار و پنهان اشارهشده است. در برخی آیات آمده است که از میان فرزندان و همسران شما نیز بعضی از آنها میتوانند دشمن شما باشند. به این معنا که وابستگی و دلبستگی به آنان، موجب غفلت و فراموشی خدا و روز رستاخیز شود و آدمی را از پایبندی به اخلاق و رشد و شکوفایی بازمیدارد؛ این دشمنی بر اساس معیاری که در قرآن برای دوستی و دشمنی بیانشده معنادار و خردپذیر خواهد بود.
جهان آخرت و رخدادهای هولناک آن، موجب شده است تا در آن جهان معیارهای داوری نیز متفاوت و متناسب با آن جهان باشد. در برخی آیات آمده است که در قیامت گناهکاران حاضرند برای نجات از دوزخ، همه محبوبهای خود را قربانی کنند «يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئذِ بِبَنِيهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتىِ تْوِيهِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثمُ يُنجِيهِ؛ تبهكار آرزو میكند كاش براى رهايى از عذاب آن روزگار پسران خويش را فدا دهد و همسر خويش را و برادر خود را و قبيله خود را كه او را در پناه میگيرند و همه كسانى را كه در روى زمیناند فدا کند تا خود را نجات دهد» (معارج: 11-14).
از منظر قرآن شیطان، دشمن آشکار و قسمخورده انسان است «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ؛ و پيروى از گامهاى شيطان نكنيد، كه او براى شما دشمنى آشكار است.» (بقره: 168)؛ در 7 آیه از آیات قرآن شیطان با وصف «عَدُوٌّ مُبينٌ» توصیفشده است و در قرآن از شیطان با نام ابلیس نیز یادشده است.
ابلیس نام شخصی شیطان است و مقصود از ابلیس، همان موجود جنّی است که به دلیل عبادتهای طولانی، در صف فرستگان قرار گرفت و با عصیان در برابر فرمان الهی مبنی بر سجده بر حضرت آدم (ع)، از بارگاه الهی رانده شد. قرآن با بهکارگیری واژه شیطان برای ابلیس، ویژگیهای شخصیتی شیطان، یعنی فریبکاری و اغواگری این موجود رجیم و ملعون را یادآور میشود.
اما آشکار بودن دشمنی شیطان از آن رو است که شیطان، بارها در قرآن با صراحت و با زبانی آمیخته با تأکید و تهدید به خداوند میگوید: «وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ و بدون تردید، همه بندگانت را گمراه خواهم کرد» (حجرات: 39) و در آیه 82 سوره ص، شیطان بار دیگر سخن خود را تکرار میکنند؛ در حالی که برای تأکید بیشتر، به عزت خداوند قسم یاد میکنند و به خداوند میگوید قسم به عزتت که همه بندگانت را گمراه میکنم «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ».
اما در بازگویی دشمنی نفس و دنیا در قرآن سخن از دشمنی آشکار آنان نیست؛ تا نشان دهد که دشمنی نفس و دنیا، دشمنی پنهانی است. شاید بتوان گفت خطرِ دشمنی پنهان، بیش از دشمنی آشکار است! در فرازی از مثنوی مولانا به این تفاوت اشاره شده است.
حیله کرد انسان و حیلهاش دام بود آنک جان پنداشت خونآشام بود
در ببست و دشمن اندرخانه بود حیله فرعون زین افسانه بود.
قرآن در مقابل دشمنان انسان به معرفی دوستان و همراهان شایسته انسان نیز پرداخته است. در آیه ۶۹ سوره نساء انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحان را بهترین و شایستهترین دوستان انسان معرفی میکند وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً؛ و افرادی که از دستورات خدا و فرستادگان خدا پیروی کند، با كسانى که خدا به آنان نعمت عطا کرده است، مانند پیامبران، راستپیشگان، شهیدان (گواهان) و صالحان، اینان دوستان بسیار خوبی هستند.
در آیههای 27-30 سوره فرقان نیز بار دیگر ضمن تقسیم دوستیها به دوستیها خوب و دوستیهای بد، به نقش هریک از این دو گروه در خوشبختی و سیاهبختی انسان نیز میپردازد. این آیات با تصویری از روز قیامت آغاز میشود. در آیه 27 میخوانیم: وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلىَ يَدَيْهِ يَقُولُ يَلَيْتَنىِ اتخَّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا؛ و (به ياد آر) روزى را كه ستمگر از روی حسرت و ندامت، دستهاى خود را به دندان میگزند و میگويند: اى كاش راهی را برای همراه با پيامبر، به سوى خدا برمیگزیدم؛ و در ادامه میگویند: «يَاوَيْلَتىَ لَيْتَنىِ لَمْ أَتخِّذْ فُلَانًا خَلِيلًا؛ واى بر من، كاش فلانى را (كه سبب انحراف من شد) دوست خود نمىگرفتم». در آیه 29 از زبان ستمگری که به خود ستم کرده، چرایی نادرستی این انتخاب بیان میشود «لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ؛ حقا كه او مرا از ياد خدا، یاد پیامبر و یاد قرآن بازداشت».
در این آیات شاهد تصویری هولناک از جایگاه ستمگرانی هستیم که در آستانه ورود به دوزخاند. در حالی که به خاطر انتخابهای نادرست از شدت پشیمانی، بهجای انگشتان دو دست خود را به دندان میگزند؛ در تصویر قرآنی، این شدت پشیمانی و ندامت مجرمان در این لحظه و در این صحنه بازتاب یافته است.
این فرازهای قرآنی نمونهای از آسیبشناساییهای تأثیرگذار قرآن در فرایند تحول اخلاقی است؛ و بهخوبی نشان میدهد که انتخابهای نادرست چگونه انسان را از مسیر هدایت و تربیت بازمیدارد و حسرت و پشیمانی شدید و حیرتانگیزی را بهدنبال دارد؛ آنهم زمانی که هرگز راهی برای بازگشت و جبران وجود ندارد.
نکته جالبتوجه در تصویر ارائهشده از ستمگران در این صحنه قیامت در آیههای 27- 29 سوره فرقان و پس از پایان این آسیبشناسی مربوط به اخلاق، در آیه 30 همین سوره، ناگهان سخن و گلایه از پیامبر ص، درباره مهجوریت قرآن گزارش میشود. «وَ قَالَ الرَّسُولُ يَارَبِ إِنَّ قَوْمِى اتخَّذُواْ هَاذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا؛ و (در آن روز) فرستاده خدا با تأکید میگويد: اى پروردگار من، همانا قوم من (امت من از زمان بعثت تا آخر دنيا) اين قرآن را متروك گذاشتند (و از درك معارف و عمل به آن چشمپوشیدند)».
درباره ارتباط آیه 30 با آیات پیش از آن میتوان گفت: خداوند با این گلایه پیامبر، ضمن بازگویی علت گرفتاری ستمکاران که همانا وانهادن قرآن و نادیده گرفتن تعالیم حیاتبخش آن است؛ این نکته را نیز یادآور میشود که قرآن تنها کتاب و نظام اخلاق قرآن تنها نظام اخلاقی است که میتواند رستگاری انسان را تضمین کند.
انتهای پیام