به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری؛ استاد درس خارج حوزه علمیه 8 اردیبهشت ماه در ادامه سلسله جلسات تفسیری خود به تفسیر آیه 86 بقره «وَلَقَدْ آَتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآَتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ»، پرداخت.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در آیات قبل، فهرستی از آیات را مورد بحث قرار دادیم که خداوند متعال لجاجت و جهالت و عناد و ظلم و ستمهای بنیاسرائیل را تصویر و ترسیم کرده است، گفت: در بین این آیات، گاهی مکثی کرده گویی قصد دارد به ما متذکر شود که خطاب من صرفا یهودیانی که در آن دوره بودند نیستند و امروز همه بشر مخاطب من هستند یعنی یهود معاصر، مسلمین و همه جهانیان. از جمله در آیه 85 فرموده بود: «أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآَخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ». اینها کسانی هستند که حیات آخرت را به دنیا فروختند و تخفیفی در عذاب آنان داده نمیشود و یاری هم نخواهند شد.
وی ادامه داد: در ابتدای آیه مورد بحث، آیه 86 فرمود: وَلَقَدْ آَتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ؛ یعنی ما موسی(ع) را با کتاب فرستادیم؛ در ادامه آیه هم تاکید دارد که ما بعد از موسی(ع) سنت ارسال رسل را قطع نکردیم و عیسی(ع) را هم با معجزات و بینات فرستادیم و او را با روح القدس یاری کردیم ولی باز تبیعت نکردید و کبر ورزیدید(وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآَتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ)... .
استاد درس خارج حوزه علمیه اظهار کرد: در مورد حضرت موسی(ع) این نکته ذکر شود که در تورات از چند موسی سخن به میان آمده است ولی در قرآن کریم فقط حضرت موسی(ع) در قالب یکنفر وجود دارد. در آیه 53 این سوره فرموده بود: وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛ حال این سؤال مطرح است که چرا دوباره بر ارسال کتاب همراه با موسی تاکید شده است؛ جواب این است که قصد قرآن، تاکید مکرر و یادآوری است کما اینکه در سوره مبارکه شعرا هم یک آیه پیوسته به صورت ضربآهنگ بعد از چند آیه تکرار میشود و در سوره الرحمان هم «فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» دائما تکرار میشود.
وی ادامه داد: در این آیه 7 آموزه مورد تاکید است؛ اول اینکه برنامه هدایت مردم همیشه از سوی خداوند برای مردم آمده است؛ ولکل قوم هاد؛ دوم؛ عدم توقف سنت ارسال رسل با وجود پیامبر اولی العزم. سوم؛ سنت فروفرستان کتب آسمانی؛ چهارم، سنت همراهکردن پیامبران با معجزات مختلف که با تعبیر آیات و بینات از آن یاد میکند؛ پنجم سنت یاریکردن پیامبران به روش مختلف از جمله با روحالقدس؛ ششم، برخورد همراه با استکبار مردم با پیامبران(ص)، (وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ) و هفتم هم تکذیب و گاهی قتل پیامبران.
نصیری بیان کرد: در مورد کتب آسمانی هم ذکر این نکته لازم است که اگر قرآن از عنوان کتاب بدون نبی خاصی استفاده کرده است معانی مختلفی دارد ولی اگر همراه با نام پیامبر(ص) باشد کتاب خاص آن پیامبر(ص) است مانند تورات موسی و انجیل عیسی. در مورد پیامبر اسلام هم فرموده است که به او کتاب و حکمت دادیم تا آن را به مردم تعلیم دهد. هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ که کتاب همان قرآن است لذا هر چیزی از پیامبر(ص) صادر شد حکیمانه است.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه ما دو منشا در سطح بالا برای کسب معرفت داریم، تصریح کرد: یکی منشا ربوبی و ساحت الهی که مستقیما از پیام الهی میآید که در قالب وحی قرآنی است و یا بیانی مانند احادیث قدسی که باز هر دو یعنی لفظ و معنا از خداست؛ منشا دیگر هم عقلانی است؛ که باز دو نوع است یکی از ائمه و 14 معصوم است که در مرتبه عصمت هستند و دیگری از سوی کسانی بیان میشود که در مرتبه عصمت نیستند ولی در مرتبه بالای حکمت قرار دارند مانند لقمان؛ لذا سخنان ایشان نزدیک به مرتبه وحی میشود ولی گاهی خطا میکند.
وی افزود: در آیه دیگری فرمود: ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ یا در سوره ملک فرموده است: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ؛ تعبیر نسمع و نعقل شاهدی بر این است که عقل، حقنما و حقیقتنما است؛ در کتاب عقل و جهل وقتی وارد شویم میبینیم عقل گوهر عجیبی است که گویی ابدا نباید خطا کند ولی اینکه چرا خطا میکند زیرا گرفتار هوا و هوس میشود. الان در فیزیک کوانتوم بحث انرژی پروانهای مطرح است که به نظر بنده بالاترین سطح خداشناسی است ولی کسانی چون وبر با اینکه میدانند همه چیز در عالم قانون دارد حاضر نیستند قانونگذار را بشناسند و او را بپذیرند.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه قرآن فرموده است: بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ؛ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَة، گفت: یعنی این فرد هدفش از این پرسش پیبردن به آخرت و حتی زمان آن هم نیست بلکه او قصد دارد تمسخر کند یعنی عقل او بیمار است. در روایات کافی شریف گاهی عقل آنقدر بالا رفته است که اول ما خلق الله است و گاهی محکوم میشود. پس یک عقل مصباحی و نورانی و مستفاد داریم و یک عقل بیمار، لذا عقل اگر عقل باشد قاعدتا نباید خطا کند. بر این اساس یکی از خطاهای بزرگ فلاسفه ما این بود که حکمت قرآنی را معادل فلسفه گرفتند و معنا کردند در حالی که حکمت در قرآن به معنای فلسفه مصطلح نیست.
نصیری تاکید کرد: در داستان حضرت موسی(ع) و سحره فرعون ماجرای جالبی رخ میدهد؛ این افراد با اینکه عقل داشتند ابتدا با موسی در افتادند ولی وقتی به حقانیت او پی بردند عقل واقعی آنان به کار افتاد و تشخیص دادند که فرعون باطل است لذا به خدای موسی ایمان آوردند. سحره به شدت دنیاپرست و مالپرست بودند و به عزت فرعون هم قسم خوردند ولی وقتی به حقانیت موسی(ع) پی بردند چنان ایمان آوردند که وقتی فرعون گفت من دست و پای شما را به صورت چپ و راست قطع میکنم باز از ایمان خود دست برنداشتند.
انتهای پیام