علیاکبر توحیدیان، متولد ۱۰ مهرماه ۱۳۴۱ در کاشان، مهندس عمران و دارای مدرک دکترای علوم قرآن و حدیث از دانشگاه دولتی قم است. پایهگذاری قرائت نوین، ضبط اولین دوره ترتیل کل قرآن کریم در لبنان، تأسیس مؤسسه نهاد قرآن کریم شهرستان کاشان و چاپ کتاب ۵۵۰ صفحهای «راهنمای استفاده از تفسیر آیات قرآن کریم در آثار مکتوب حضرت علامه آیتالله حاج سیدمحمدحسین حسینی طهرانی(ره)» که حاصل چهار سال مطالعه شبانهروزی و ملاحظه ۱۸ هزار صفحه از آثار علامه طهرانی(ره) است، از جمله فعالیتهای قرآنی او بهشمار میرود. وی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان درباره مسیر زندگیاش از کودکی تا بزرگسالی گفت: پدرم، استاد قرآن بود و مادرم از سادات و نیز خانوادهای مذهبی و هیئتی است.
وی ادامه داد: چون مرحوم پدرم استاد قرآن بود، از پنج سالگی خواندن قرآن را آموختم، از ۱۰ سالگی نیز معلم قرآن شدم و ۳۰ شاگرد از مدرسه خودمان را آموزش میدادم. چندین بار در مسابقات مدارس شهرستان و استان، رتبه کسب کردم. بعد از انقلاب هم که مسابقات اوقاف برگزار میشد، پنج سال متوالی نفر اول مسابقات کاشان، نفر چهارم استان و نفر دوم بسیج در سطح کشور شدم. پس از تأسیس نهاد قرآن کریم در کاشان یعنی از سال ۱۳۶۵ به بعد در هیچ مسابقهای شرکت نکردم و بهعنوان داور مسابقات انجام وظیفه میکردم.
این پیشکسوت قرآنی افزود: در امر آموزش قرآن، چندین سال در کنار مرحوم پدرم و بعد هم به تنهایی در هیئت حضرت ابالفضل(ع) کوی حبیب بن موسی(ع) در خدمت جوانان بودم. از آن هیئت، شاگردان خوبی پرورش یافتند که بعضاً هماکنون استاد جلسات هستند. پس از تأسیس نهاد قرآن کریم کاشان، بیشتر فعالیت قرآنیام در این مؤسسه متمرکز شد و به جز تدریس در دانشگاهها و حوزههای علمیه و داوری مسابقات قرآنی تمام ادارات و ارگانهای کاشان، دیگر بهصورت سنتی در هیئتها حضور قرآنی نداشتم.
وی در پاسخ به اینکه از محضر کدام اساتید بهره برده است، بیان کرد: اساتید بنده اکثراً از دنیا رفتهاند. بعد از پدرم نزد استاد ابراهیم صباحی، شیخ علی آقای پوران، حجتالاسلام حسین مشرقی، رضا یزدانی، اسماعیل حافظیان و مدتی هم در مشهد مقدس نزد سیدمرتضی سادات فاطمی(حفظه الله) از اساتید و داوران بینالمللی کسب علم کردم. البته در مقام یادگیری فنون قرائت قرآن باید از دو منبع هم یاد کنم که استفاده از آنها به من کمک شایانی کرد؛ یکی مطالعه کتب مربوط و دیگری استماع تلاوت استادان بزرگ مصری بهخصوص استاد عبدالباسط.
توحیدیان درباره چگونگی تأسیس نهاد قرآن کریم کاشان توضیح داد: این نهاد بهعنوان مجمع مرکزی قاریان و حافظان کاشان، نخستین مؤسسه قرآنی در شهرستان و جزو اولینها در سطح کشور است که زیر نظر امامجمعه فقید، آیتالله سیدمهدی یثربی(ره) در روز جمعه، ۱۷ مهرماه ۱۳۶۵ تأسیس شد و اولین جلساتش را در مسجد وثوقی کاشان واقع در خیابان شهید رجایی برگزار کرد.
وی ادامه داد: پس از شکلگیری جلسات نهاد در مسجد وثوقی و استقبال مردم بهویژه نوجوانان و جوانان از آموزش نوین قرائت قرآن، اقدام به تشکیل کلاسهای گوناگون در سطح شهر، قدم بعدی ما بود؛ بهطوری که همزمان ۱۳ کلاس در مساجد کاشان، بهصورت فعال و جداگانه به آموزش روخوانی، روانخوانی، حفظ، صوت و لحن و تجوید مقدماتی و عالی مشغول شدند.
مؤسس نهاد قرآن کریم کاشان اضافه کرد: بدون شک، این دوران که شامل اواخر دهه ۶۰، به اضافه دهه ۷۰ و نیز اوایل دهه ۸۰ میشد، دوران طلایی فعالیتهای قرآنی کاشان بود و شور و نشاط و هیجان کلاسها و محافل و همچنین شبهای انس با قرآنش، خوشبختانه فراموشناشدنی و متأسفانه تکرارناشدنی است. کمکم آوازه فعالیتهای قرآنی نهاد قرآن کریم کاشان همه کشور را فراگرفت و این مؤسسه بهعنوان الگو مورد توجه دستاندرکاران قرآنی کشور واقع شد؛ البته به موازات این روزهای خوش و پیشرفتهای خیرهکننده، حسادت حسودان و وسوسههای شیاطین، حوادث تلخی هم رقم میزد که از ذکر آنها معذورم.
وی گفت: در راستای فعالیتهای نهاد، فعالیت رسانهای بسیار خوبی برای انعکاس اخبار قرآنی انجام میشد و اکثر مطبوعات و صداوسیما بهخصوص رادیو قرآن، این خبرها را پوشش میدادند تا اینکه در سال ۶۷، رادیو قرآن با اعزام تیم تخصصی به کاشان، دو برنامه مفصل از کلاسهای نهاد را ضبط و پخش کرد که بنا به گفته مسئولان وقت این شبکه، این دو برنامه مورد توجه بسیار زیاد شنوندگان و در صدر برنامههای گزارشی آن رسانه قرار گرفت. به علاوه، نامههای متعددی از اقصی نقاط کشور به دست ما رسید که حاوی تشکر و همچنین سؤالات قرآنی بود و تا مدتهای مدید به آنها پاسخ میدادیم.
توحیدیان با بیان اینکه بعد از فعالیت چندساله در مسجد وثوقی، فعالیتهای نهاد قرآن در محل دارالعلم مرحوم آیتالله اعتمادی(ره) واقع در خیابان بابا افضل، سپس در حسینیه فاطمیون خیابان نطنز و هماکنون در مسجد بابالحوائج(ع) خیابان نطنز و نیز ساختمان خود مؤسسه در مجاورت همین مسجد ادامه یافته، افزود: در حال حاضر، نهاد قرآن در چند زمینه فعال است و به فراخور هر زمینهای از تمام ظرفیت قرآنی منطقه فرهنگی کاشان و در صورت نیاز از سایر نقاط کشور استفاده میکند. برگزاری جلسات هفتگی، هر شنبه شب همراه نماز جماعت در مسجد بابالحوائج(ع)، تلاوتهای تدبری و رفع اشکالات فنون قرائت، بیان نکات ناب و بدیع مفاهیم قرآنی، استماع تلاوتهای ممتاز و همچنین تلاوتهای عمومی و مسابقات قرآنی، از جمله برنامههای این جلسات هفتگی محسوب میشود.
وی بیان کرد: همکاری با دیگر مؤسسات، کانونها و جلسات قرآنی در همه امور، تهیه فایلهای صوتی و تصویری از قاریان و حافظان ممتاز کاشان و کشور، فعال کردن کتابخانه قرآنی با هفت هزار جلد کتاب در موضوعات گوناگون، انجام تحقیقات قرآنی در زمینههای متعدد و تلاش برای جمعبندی، چاپ و نشر آنها، بخشی از دیگر فعالیتهایی است که در حال حاضر، این مؤسسه با توجه به شرایط جامعه و نیازهای فرهنگی و معنوی مردم بهویژه جوانان، اعم از بانوان و آقایان انجام میدهد.
مؤسس نهاد قرآن کریم کاشان تصریح کرد: با توجه به بافت جامعه مذهبی منطقه فرهنگی کاشان، استعدادهای فراوانی بهصورت بالقوه و بالفعل در این منطقه وجود دارد که همتهای بلند و با اخلاصی برای شکوفایی میطلبد و این خود مستلزم انجام دو حرکت سلبی و ایجابی است؛ حرکت اول، حذف مدعیان پر سر و صدا و حرکت دوم، حمایت همهجانبه از آنهایی که اهلیت علمی و عملی را در گسترش فرهنگ قرآنی دارا هستند.
وی ادامه داد: خوشبختانه کاشان در چند ساحت قرآنی فعال است که در عین حال، منفک از یکدیگر کار میکنند. ساحت اول، جلسات قرائت قرآن سنتی که اغلب با نام هیئتهای مذهبی و مساجد گره خورده است، صرفنظر از بعضی موارد استثنایی، بهخصوص در ماه مبارک رمضان فعال هستند. ساحت دوم، کانونهای فرهنگی مساجد محسوب میشوند که اغلب در تابستانها و برای پر کردن اوقات فراغت فعالیت میکنند. ساحت سوم، کانونهای قرآن و عترت دانشگاهها و تعدادی از نهادهای انقلابی بهشمار میروند که بنابر دلایلی، خروجی قابل احصایی ندارند. ساحت چهارم، مؤسسات قرآنی هستند، اعم از آنهایی که تحت ثبت اداره ارشاد اسلامی و اداره تبلیغات قرار دارند و یا مؤسساتی که بهطور آزاد فعالیت میکنند، ولی نظارت شایسته و بایستهای بر عملکرد کیفی و کمی هیچ کدام از آنها وجود ندارد و چنانچه موفقیتهایی هم کسب کردهاند، بهدلیل وجود افراد حقیقی و مؤثر در آنها بوده است.
توحیدیان با اشاره به ساحت پنجم یعنی دانشگاههایی که در رشتههای علوم قرآنی فعالند و اغلب به وظیفه آموزشی خود عمل میکنند و همانند سایر رشتههای دانشگاهی بعد از اخذ امتحانات مصوب، مدرک کارشناسی، ارشد و دکترا میدهند، ضمن ارج نهادن به تشریک مساعی خداپسندانه هر یک از این مراکز، با تأکید بر دو نکته گفت: اول، لزوم همافزایی فعالیتهای قرآنی در حد امکان در تمامی این ساحتها و دوم، نظارت همهجانبه و مستمر کیفی بر همه این فعالیتها از جانب یک تشکیلات بالادستی، لازمه ارتقا و پیشرفت جامعه قرآنی شهرستان کاشان است.
وی راجع به پایهگذاری قرائت نوین توضیح داد: هیچ موفقیتی در این سطح، به دست یک فرد امکانپذیر نیست. این توفیقات بعد از تفضل الهی، محصول تلاشهای جمعی آقایان و بانوان مخلصی است که در هیچ جایی شاید نامی هم از آنها برده نمیشود. در این خصوص، افرادی در کاشان، قبل از انقلاب بودند که با استماع نوارهای استادان مصری و یا ارتباط با برخی اساتید خارج از کاشان به گونهای مشابه قاریان مصری تلاوت میکردند؛ ولی تلاوتشان در حد تقلید بود و کمتر از اصول قرائت میدانستند.
این پیشکسوت قرآنی ادامه داد: کاری که ما انجام دادیم، درواقع اصولی کردن تلاوتهای نوین یعنی انتقال آموزش قرآن از روی رحل به روی تخته، تبدیل تقلید از قاریان مصری از شنیدن به گوش دادن و به اصطلاح ارتقا از سماع به استماع و هدایت از لذت بردن محض به سمت آموختن بود. اینگونه، علاقهمندان به قرائتهای نوین که استعداد لازم صوتی و لحنی را هم داشتند، مشتاق یادگیری شدند و ما با دستهبندیهای تخصصی، کلاسهای مستقل برای سبکهای گوناگون مثل عبدالباسط، منشاوی، مصطفی اسماعیل، غلوش و شحات انور تشکیل دادیم و کمکم قاریان شاخصی در همه سبکهای یادشده و حتی سبکهای نادر دیگر مثل سعید مسلم و طبلاوی تربیت و به جامعه معرفی کردیم.
وی گفت: علیالتحقیق، اولین قاری ایرانی هستم که در خارج از کشور موفق به تلاوت ترتیل کل قرآن و ضبط و پخش آن از طریق رسانههای خارجی شدهام. البته هیچ ادعایی در این خصوص ندارم؛ ولی با توجه به بدیع بودن این حرکت و همچنین سطح تلاوت آن دوران، این موضوع قابل توجه است. اواسط سال ۶۷ بود که از طرف بنیاد قرآن تهران که در لبنان هم نمایندگی داشتند، به کاشان آمدند و جلسات ما را از نزدیک دیده و پسندیدند. بعد از آن، برای تدریس قرآن در لبنان دعوت شدم. سپس به من اجازه دادند قاری دیگری را نیز با خود همراه کنم که من از علیرضا کاشانینژاد دعوت کردم و او با درخواست من موافقت کرد. به مدت تقریباً ۷۰ روز در لبنان خدمتشان بودیم. در آن بازه زمانی که در آنجا بودم، زحمت مدیریت جلسات نهاد قرآن در کاشان با استاد مجید عربی، مسئول آموزش این نهاد بود.
توحیدیان ادامه داد: در آن زمان، قاریانی که توان خواندن به روش ترتیل را داشتند، انگشتشمار و قاریان توانمندی که دوره کامل ترتیل را خوانده و ضبط کرده باشند، به مراتب بسیار کمتر بود؛ بهطوری که میتوان گفت، فقط استاد خودم، سیدمرتضی سادات فاطمی(حفظه الله) در رادیو مشهد و دوست عزیزم، استاد شهریار پرهیزگار در تهران موفق به این مهم شده بودند. رادیو و تلویزیون هم اغلب از ترتیل استاد منشاوی استفاده و در سحرهای ماه مبارک رمضان آن را پخش میکردند.
وی بیان کرد: بعد از ورود به لبنان، مسئولان مؤسسه قرآن ما را به محل کلاسهای آموزش بردند و تدریس قرآن را آغاز کردیم که بحمدالله مورد استقبال واقع شد و آقای کاشانینژاد هم تلاوتهای زیبایی در کلاسها، جلسات و مراسم انجام داد. یک روز صبح که برای رفتن به کلاس آماده شده بودیم، راننده ما را به ساختمان رادیو برد و گفت مسئولان رادیو میخواهند شما را ببینند. در آنجا دو پیشنهاد مطرح شد؛ اول اینکه میخواستند از یک قاری ایرانی ترتیل کامل داشته باشند؛ چون برای مردم لبنان بسیار جالب بود که در ماه رمضان، ترتیل یک قاری ایرانی را که در کشور خودشان ضبط شده باشد، بشنوند و پیشنهاد دوم، تلاوتهای اذانگاهی بهصورت زنده و یا مضبوط بود. ما این دو پیشنهاد را پذیرفتیم و قرار شد من ترتیل بخوانم و آقای کاشانینژاد تلاوتهای اذانگاهی را انجام دهد. از فردای آن روز به مدت ۴۵ روز، هر روز به ساختمان رادیو میرفتیم و طبق برنامهای که گفتم، انجام وظیفه میکردیم.
مؤسس نهاد قرآن کریم کاشان درباره خاطرات سفر به لبنان گفت: روز دوم قبل از اینکه وارد اتاق ضبط شویم، گفتند دو نفر از استادان قرآن لبنان میخواهند با شما صحبت کنند. حرف آنها این بود که نوار ترتیل دیروز را گوش داده بودند و ضمن تعریف از آن از ما خواستند تلفظ حرف «ضاد» را که در بین لبنانیها بهصورت دال مفخم تلفظ میشد، اصلاح کنیم. بحث خوبی میان ما انجام شد و در نهایت، متقاعدشان کردیم که آنچه ما تلفظ میکنیم، طبق قواعد علم تجوید و نزدیک به تلفظ استادان مصری است که بحمدالله پذیرفتند و ما کارمان را تا آخر به همان نحو ادامه دادیم.
وی ادامه داد: خاطره دوم به روز آخر سفر مربوط میشود که کمکم داشتیم برای بازگشت به ایران آماده میشدیم و یک روز به ماه رمضان باقی مانده بود. برای خداحافظی و گرفتن نوارهای ترتیل خودمان به ساختمان رادیو رفتیم. ناگهان با چهره ناراحت، غمگین و شرمنده مسئول ضبط که اسمش «حصان» بود، مواجه شدیم. او گفت: متأسفانه ضبط یکی از اجزای ترتیل مشکل فنی پیدا کرده و باید دوباره آن را بخوانید. اول فکر کردیم شوخی میکند؛ اما بعد از تأیید مدیر استودیو، توفیق اجباری نصیبمان شد و آن جزء را دوباره در آخرین ساعات حضورمان در لبنان قرائت کردیم.
توحیدیان افزود: خاطره سوم به روزهای اول ورود ما به لبنان برمیگردد که ناگهان خبر آوردند من باید در بعلبک باشم و آقای کاشانینژاد هم به شهر دیگری برود. ما به شدت مخالفت کردیم و گفتیم به ایران برمیگردیم. بعد از اصرار آنها و موافقت نکردن ما، تا آخر کنار هم ماندیم و آنها از دوستی و وفاداری ما بسیار تعجب کردند. در نهایت بعد از بازگشت به ایران، نامهای از حصان دریافت کردیم. او نوشته بود در ماه مبارک رمضان ترتیل شما پخش و با استقبال خوبی از طرف مردم مواجه شد. این موضوع از این نظر اهمیت داشت که کار از یک ایرانی و به اصطلاح آنها عجم صورت پذیرفته بود. لازم به ذکر است، پایان همه ۳۰ جزئی که خواندیم، با افتخار با تصدیق شیعه، یعنی عبارت «صدق الله العلی العظیم» همراه بود.
وی درباره مهمترین تجربهای که طی این سالها کسب کرده است، گفت: تجربهام در تدریس تجوید قرآن به نوعی روش تدریس ابداعی منجر شد که قابل انتقال به مربیان قرآن نیز هست و در دوره تربیت مربی قرآن برای بانوان ممتاز در نهاد قرآن اجرا کردم که بسیار رضایتبخش بود. بهطور خلاصه، روش ابداعیام مبتنی بر آموزش تک تک حروف است؛ برخلاف روشهای متداول مبتنی بر گروههای مشترک حروف که مشتمل بر چند حرف است، این روش بهطور همزمان، تجوید تئوری و عملی را به قرآنآموز آموزش میدهد و در آن از تکنیک تکرار نکات استفاده میشود.
مؤسس نهاد قرآن کریم کاشان با تقسیم آسیبهای جامعه قرآنی به دو دسته گرایشی و گریزشی توضیح داد: آسیبهای گرایشی عبارتند از مادیگرایی، موسیقیگرایی، خوانندهگرایی، مسابقهگرایی و ترجمهگرایی. همچنین آسیبهای گریزشی عبارتند از معنویتگریزی، معارفگریزی، شغلگریزی و آموزشگریزی.
وی گفت: از اواخر دهه ۷۰ به بعد، تفکر مادیگرایی و پولطلبی در میان قاریان مشهور کمکم نفوذ کرد و با توجیه اینکه مداحان پولهای کلان میگیرند، پس ما هم این روش را دنبال کنیم؛ با قرار دادن فردی به نام مدیر برنامه و درواقع واسطه، برگزارکنندگان محافل قرآنی را به واریز پول پیش و قول و قرارهای بعدی وادار میکردند، غافل از اینکه آن دسته از مداحان هم به بیراهه رفتند و نباید اشتباه را با اشتباه دیگر توجیه کرد. روایات متعددی در مذموم بودن این کار وجود دارد که خواندن آن تن آدمی را میلرزاند.
توحیدیان ادامه داد: البته در این میان، برخی از مدیران و برگزارکنندگان محافل که متأسفانه دستی در بیتالمال هم داشته و دارند، مقصر هستند؛ چون برای ایجاد و یا حفظ موقعیت خود با پرداخت پولهای زیاد و بیجا به قاریان، آنها را به این کار ناپسند عادت دادند و با کمال تأسف، این عادت بد به رویه تبدیل شد و امکان برگزاری محافل با حضور قاریان مشهور برای بسیاری از برگزارکنندگان معمولی و محلی به صفر رسید. از آن پس، داشتن حامی دولتی یا خصوصی از لوازم اساسی برگزاری محافل قرآنی شد. قاریان مشهور، آبی زیر پوستشان رفت و پولهای باورنکردنی، ظاهر زندگیشان را هم تغییر داد، غافل از آنکه باطن زندگیشان هم دگرگون شده بود؛ ولی خود متوجه نبودند.
وی افزود: قاریان قرآن باید مثل سایر افراد جامعه، شغل درآمدزایی برای خودشان داشته باشند و به هیچ وجه نباید معاششان را از طریق قرائت قرآن تأمین کنند؛ البته برگزارکنندگان محافل هم وظیفه دارند در حد وسع خود هدیهای برای آنان تهیه و تقدیم کنند. قاریان باید بساط نرخگذاری را برچینند و برگزارکنندگان هم باید از دعوت قاریانی که نرخ میگذارند، به شدت پرهیز کنند تا این فضای آلوده تصفیه و پاکیزه شود.
مؤسس نهاد قرآن کریم کاشان با بیان اینکه آسیب دیگر در قرائت قرآن، افراط در موسیقیگرایی است، گفت: صرفنظر از فتاوای فقهای بزرگ در حرمت استفاده از موسیقی در این امر، بدون شک افراط در بهرهبرداری از موسیقی، کار غلطی محسوب میشود که متأسفانه در دو دهه اخیر به شکل فراگیری، جلسات، کلاسها، مسابقات و محافل قرآنی را مبتلا کرده است. این زیادهروی دو تفریط را به دنبال داشته؛ یکی کمتوجهی به علم تجوید و دیگری قدسیزدایی از متن مقدس قرآن و عرفی کردن آن در حد شعرخوانی.
وی تبدیل قاری قرآن به خواننده و آوازهخوان را از آسیبهای دیگر برشمرد و ادامه داد: در بعضی از موارد، محافل را شبیه به کنسرت کردهاند و استفاده بیش از حد زبان بدن را از سوی قاری و مستمعان شاهد هستیم. اگر این عزیزان به آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن که در کتب اخلاقی مثل «محجةالبیضاء» از فیض کاشانی(ره)، «جامعالسعادات» و «معراجالسعادة» نراقیین(رهما)، آثار امام خمینی(ره) و دیگر کتب اخلاقی آمده است، توجه کنند، میبینند که فاصله آنها با قاری مطلوب اسلام چقدر است.
توحیدیان تأکید کرد: آسیب دیگر، مسابقهگرایی و درواقع شهرتطلبی و تبدیل مسابقات به سکوی پرش برای رسیدن به اهداف مادی است. البته با برگزاری درست و شرکت همه واجدان شرایط در مسابقات هیچ مشکلی ندارم؛ اما به نظرم اشکال من به دو مورد وارد است؛ یکی هدف متسابق از شرکت در مسابقات و دوم، بیتوجهی جامعه و مسئولان به قاریان بسیار خوب و مخلصی که به هر دلیل در مسابقات شرکت نکرده و یا رتبه نیاوردهاند.
وی از ترجمهگرایی بهعنوان آسیبی دیگر یاد کرد و گفت: برخی به غلط گمان میکنند با دانستن ترجمه قرآن و یا حداکثر با دانستن شرح ترجمهها، دیگر کار فهم قرآن تمام است و همانجا متوقف میشوند؛ در حالی که برای فهم قرآن، دانستن ترجمه اولین پله است. قاری باید شرح ترجمه را بداند و سپس تفاسیر گوناگون را بخواند، حتیالامکان همراه با استاد؛بعد از تفسیر، معارف قرآن را که شامل لطایف است، بخواند. همچنین با تأویلات قرآن نیز آشنا باشد؛ ولی متأسفانه بسیاری از قاریان و حافظان از طی این مراحل بیبهرهاند؛ لذا در لحظات خاص و سرنوشتساز دچار تزلزل و تخلف میشوند؛ مثلاً برای کسب رتبه و گرفتن جایزه مادی حاضر میشوند ختم تلاوت را با «صدق الله العظیم» انجام دهند. این تصمیمات و حرکات نشانگر بیاطلاعی، ظاهربینی و سطحینگری قاری و وجود مشوقان و توجیهگران کار غلط او نسبت به معارف و لطایف عمیق و ژرف قرآن کریم است.
این پیشکسوت قرآنی با بیان اینکه آسیبهای گریزشی میتواند واکنشی به آسیبهای گرایشی باشد، ادامه داد: گرایش به مادیات و پولزدگی، زمینه گریز از معنویت را فراهم میکند. توجه افراطی به موسیقی، خوانندگی و به دنبال جلب توجه مستمع بودن، تلاوت عرشی را به فرش میآورد و به فرمایش معصوم(ع)، مرهمی بر دردهای قاری و مستمع نمیگذارد و در حد همان حنجره باقی میماند.
وی افزود: ترجمهبسندگی آسیبی است که در درازمدت، آثار منفی آن را در جامعه قرآنی خواهیم دید، اگرچه متأسفانه هماکنون نیز آثارش هویدا شده، کافی است برنامههای معارفی صداوسیما را با برنامههای چند سال قبل مقایسه کنید. هرچه جلوتر آمدهایم، برنامهها سطحیتر و عامیانهتر شده و کارشناسان، خطبا و مجریان فقط به ترجمه بعضی از آیات میپردازند و از حلاوت معارف حقه خبری نیست. متأسفانه در خارج از صدا وسیما هم شاهد افول و تعطیلی جلسات معارف قرآن هستیم. جلسات مذهبی در قرائتهای محض، مداحی، دعاخوانی و سخنرانیهای تکراری، کمعمق و ملالآور خلاصه شده است و ما بهندرت، شاهد جلسات مفید و مایهدار مانند قدیم هستیم و جامعه قرآنی متأسفانه رغبت زیادی به تشکیل این جلسات، حمایت و حضور در آنها نشان نمیدهد.
توحیدیان در پایان تصریح کرد: به نظرم مسئولان فرهنگی کشور به وظیفه خطیر خودشان در زمینه قرآن عمل نکردهاند و باید در پیشگاه قرآن و خداوند پاسخگو باشند. به یقین عرض میکنم، چنانچه مسئولان به وظیفه خود درست عمل میکردند، امروز شاهد انبوه مشکلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نبودیم.
وی خطاب به قاریان ممتاز کشور گفت: به این بزرگواران توصیه میکنم روایات مربوط به حوادث و علائم آخرالزمان را به دقت مطالعه کنند و خصوصاً درباره روایاتی که ویژگیهای قاریان قرآن را پیشگویی کردهاند، تأمل و با وضعیت و عملکرد خودشان مقایسه کنند و در نهایت، چنانچه اشکالی میبینند، آن را اصلاح کنند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام