به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) شامگاه چهارشنبه اول خرداد در نشست فهم تمدنی قرآن با ارائه بحثی با عنوان «خط زمان در قرآن؛ تحلیلی بر«اذ» و «واذ»های قرآن با بیان اینکه مقوله زمان از مهمترین مباحث فلسفی و تاریخی است گفت: حتی در اسطورههای ما هم مسئله زمان وجود دارد و مراد من از زمان، ساعت و دقیقه و ... نیست بلکه بحث ازلیت و ابدیت، توالی، گذشته، حال و آینده، مدت یک کار و مرگ و رویا و ... است که در فلسفه هم این بحث مطرح بوده است.
الویری با بیان اینکه زمان مورخان و زمان تاریخی با زمان در نزد فیزیکدانان فرق جوهری دارد بیان کرد: اگر پذیرفتیم زمان تاریخی بحثی بنیادی در تاریخ است خط زمان هم مهم خواهد بود؛ ما از طریق ترسیم خط زمان میتوانیم نقاط اصلی را در حوادث تاریخی در ذهن مخاطب ترسیم کنیم. زمان تاریخی با رویدادهای مهم پیوند می خورد و از یک رویداد مهم شروع و به رویداد مهم دیگری ختم میشود.
الویری اظهار کرد: قرآن در جایی که به تاریخ اهتمام دارد گذشته را روایت کرده ولی در برخی موارد آن را برجسته کرده است از جمله وقتی فرمود «واذکرونی»؛ یعنی این حادثه بیشتر مهم است یا «انظروا» و در برخی موارد قید و ادات تاکیدی به کار رفته است و یکی از ابزارهای بیان تاریخ در قرآن برای برجستهسازی استفاده از «اذ» و «واذ» است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه معنای «اذ» «هنگامی را که» است ادامه داد: از جمله این واژه در آیاتی مانند «وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»(بقره/53) به کار رفته است؛ بنده 85 آیه را شناسایی کرده ام که با «اذ» و «واذ» شروع شده است؛ قرآن در مورد موسی سخنان زیادی دارد ولی در برخی از اذ و واذ استفاده کرده تا پیام را برجسته تر کند.
الویری تصریح کرد: 22 آیه قرآن مربوط به پیامبر ما است که 22 مقطع زندگی پیامبر با اذ برجسته شده است و نتیجه اجمالی آن است که قرآن خواسته این مقاطع را پررنگتر نشان دهد از جمله این مقاطع بحث خلقت انسان است؛ مقطع حضرت ابراهیم، نوح، سلیمان، یوسف، مریم، اصحاب کهف و پیامبر که قلههای تاریخی در قرآن هستند که خداوند با اذ و واذ بر آن تاکید کرده و نمودار خط زمان را میتوان براساس این مقاطع ترسیم کنیم.
این محقق تاریخ تاکید کرد: قرآن به مسئله زمان و خط زمان اهتمام ورزیده و تمایل نشان داده و یکی از راههای فهم تمدنی نیز توجه به همین برجستهسازی است که قرآن کریم آن را انجام داده است.
الزام خط زمانی تاریخی به معنای خط زمانی تمدنی
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین احمد آکوچکیان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک(توسعه) در سخنانی ناظر به مباحث حجتالاسلام الویری گفت: ایشان از شناسایی بزنگاههای تاریخی سخن گفتند تا برای کارکردهای تمدنی استفاده شود ولی میتوان گفت مراد از اذ بیان موقعیت است و نه فقط کمیت یک زمان.
وی افزود: برکسون زمانگرایی واقعگرا را ترسیم و ما را وارد کثرت ازمنه میکند؛ وی ما را به این زمانگرایی واقع گرا دعوت می کند ولی مشخصا دنبال زمانی است که گذشته و حال و آینده را در خود هضم کرده است.
آکوچکیان بیان کرد: ما در زمان علم الاجتماعی چیزی به نام ناهمگونی گسترده و تکثر وسیع داریم ولی در تاریخ عنصر همگونی، میاندار است؛ زمان تاریخی عرصه انواع ترکیبهاست و ما به ناگزیر نباید«اذ» و «واذ» را فقط به عنوان خط تمدنی تلقی کنیم.
وی با بیان اینکه الزاما خط زمانی تاریخی به معنای خط زمانی تمدنی نیست افزود: ما باید مسئله تکثر زمان را هم در اذ ببینیم؛ ما عنصر انسانی که در حرکت تاریخی حضور دارد نمیتوانیم نادیده بگیریم؛ همچنین میتوانیم از ایده خط زمان موضوع زمان و مکان تاریخی را افزون کنیم زیرا جغرافیا در پیوند زمان و مکان میتواند عیاری برای ورود ما به بحث تمدنی باشد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین حبیب الله بابائی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنک اسلامی در سخنانی گفت: زمان صرف یک ظرف است یا در یک دوره تاریخی در حال تکامل است؟ اگر تکامل را بپذیریم این تکامل در منطق قرآن چگونه قابل تحلیل است؟.
وی افزود: شاید ما در نگاه تکاملی به زمان نوعی از انباشتگی زمانی را در تاریخ مشاهده کنیم یعنی هرقدر زمان انباشته تر شده زمان متکاملتر شده و تحولات تاریخی شتاب و عمق بیشتری به خود میگیرد.
الویری در سخنانی مجدد با بیان اینکه برخی حاشیه و نقدها کاملا پذیرفتنی است تاکید کرد: فرق میان خط تاریخی و تمدنی سخن درستی بود زیرا خط زمان امتداد امر انسانی است و نه صرفا یک نقطه تاریخی که اشاره شد از طرفی بحث مکان هم حتما باید به بحث زمان اضافه شود و مشخص شود که پیامبران در مقطع زمانی مورد بحث در کدام مکان بودهاند.
انتهای پیام