حجتالاسلام والمسلمین علی آتشزر، کارشناس رسانه و مدرس دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا درباره ژانر سینمای دینی ایران و عدم موفقیت آن در عرصه بینالمللی و تفاوت آن با آثار دینی جهان اظهار کرد: فیلمهای دینی چه نوع آثاری هستند؟ اگر در اثری تنها به موضوعی دینی اشاره شود، آیا آن فیلم دینی است؟ فیلمهای «سیسیل بی. دمیل» مثال مناسبی تلقی میشوند، زیرا این آثار در واقعیت دینی نیستند و گاهی نتایج و بار غیر دینی به همراه دارند. در اینجا باید مفهوم فیلم دینی را تعریف کنیم و اگر در این راستا به یک تعریف متعالی دست یابیم، میتوانیم در زمینه فضای ساخت آثار دینی تأثیرگذار باشیم.
وی در ادامه افزود: این اتفاق در برخی آثار ایرانی رخ داده است، مثلاً فیلم «رنگ خدا»، ساخته مجید مجیدی و فیلم «زیر نور ماه» ساخته سیدرضا میرکریمی توانستهاند این آموزهها و گزارههای متعالی را مورد بحث قرار دهند و تمامی این ویژگیها را در روایت داستان و شخصیتپردازیها ترسیم کنند. اگر در یک برآیند پژوهشی قرار باشد این آثار را بسنجیم، قطعاً اطلاعات مفیدی کسب خواهیم کرد.
آتشزر در ادامه افزود: مزیت ژانر دینی در سینمای ایران این است که دست فیلمسازان برای انتخاب گزارههای دینی و محتوایی بسیار باز است. چون خواستگاه سینما در جوامع غربی است و جوامع مدرن این روزها از ارزشهای دینی فاصله گرفتهاند، لذا دغدغههای آنها از جنس دینی نیست و بیشتر به مسائل انتزاعی و اجتماعی میپردازند برای نمونه میتوان به آثاری همچون فیلمهای «تارکوفسکی» اشاره کرد، اما آنچه به عنوان نقطه قوت در اختیار فیلمسازان ایرانی است همین غنای موضوعات است. میراث عظیمی از فلسفه، عرفان، مذهب و تفکر دینی در فرهنگ ایرانی نهفته است. ارتباط عمیق فرهنگی ما با اشعار مولوی، حافظ، یا فلسفه اشراق و حکمت متعالیه همچنان برقرار است و تمامی این موارد سرمایههای ارزشمندی هستند که در اختیار سینماگران است.
وی افزود: اگر این آموزهها را به صورت کلیشهای مطرح کنیم از انگارههای نادرست بهره گرفتهایم. سینماگران ایرانی میتوانند در این زمینه فرم خاص ابداع کنند تا در زمینههای بینالمللی هم به عنوان الگو مطرح شوند. نیاز است که یک بیان دینی سینمایی ایجاد شود و نه سینمای دینی و البته دستیابی به این امر قابل تحقق است.
این استاد دانشگاه درباره سفارشیسازی به عنوان آسیب جدی در ژانر سینمای دفاع مقدس و دینی، گفت: به باور من سفارشیسازی واژه خوبی نیست و یک عبارت سوگیرانه و ایدئولوژیک است و کارکرد سیاسی دارد. اگر بخواهیم اینگونه آثار را دستهبندی کنیم پس فیلمهای مخاطبمحور هم سفارشی هستند چون با توجه به نیاز مخاطب تولید میشوند و اینگونه سفارشها مرسوم است و در سینمای جهان هم بسیار اتفاق افتاده است که فیلمهای سفارشی ساخته شود؛ به عنوان مثال «ریدلی اسکات» برای سینمای آمریکا سفارشیسازی کرده است و «جان فورد» زبان سینمای آمریکا بوده است و اساساً این افراد بهعنوان ژنرالهای سینمایی شناخته میشوند و لذا واژه سفارشیسازی تنها کارکرد سیاسی دارد.
حجتالاسلام آتشزر اظهار کرد: البته ممکن است اقتضائات فرهنگی سبب شود که از برخی آثار حمایتهای خاصی صورت گیرد. گاهی عدم تعادل در تخصیص امکانات سینمایی در بین فیلمسازان به عنوان سفارشیسازی اطلاق میشود و البته بسیار بد است. اتفاقاً شاید فیلمهای غیردینی از این نوع حمایتها بیشتر بهرهمند باشند و البته این موضوع معضل جدی سینمای ایران نیست. شاید این مقوله بیشتر به مسئلهسازی شبیه باشد زیرا آنچه امروزه به عنوان تئاتر لاچکری شهرت یافته است، پدیدهای است که شاید دسترسی عوامل آن به امکانات دولتی و هنری شکل گرفته است.
این استاد دانشگاه در پایان افزود: سفارشیسازی نمیتواند کسی را ملزم به ساخت یک اثر دینی کند و البته جنس هنر به گونهای است که از همه این عوامل رها است و مانند بذری که در دل خاک نهفته است راه خود را به سوی آفتاب پیدا میکند. حتی اگر فرض کنیم که سفارشیسازی هم وجود دارد میتوان با این نگاه آثار خوبی تولید کرد، اما اساساً من این مقوله را سیاسی تلقی میکنم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام