امتناع امر دینی پذیرفتنی نیست
کد خبر: 3757922
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۲
ابوالفضل مرشدی:

امتناع امر دینی پذیرفتنی نیست

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه یزد با اشاره به کتاب بیژن عبدالکریمی در زمینه امر دینی بیان کرد: یکی از گزاره‌هایی که وی در این کتاب مطرح کرده این است که در عصر مدرن امر دینی ممتنع است اما بر اساس شواهد موجود و نظریاتی که جامعه‌شناسان کلاسیک مطرح کرده‌اند این گزاره را نمی‌پذیرم.

به گزارش ایکنا؛ همایش «پرسش از امر دینی در جهان معاصر» عصر روز گذشته 29 مهرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی برخی دیگر از صاحب‌نظران به کار خود پایان داد.

یکی از کسانی که عصر روز گذشته به ایراد سخن پرداخت، ابوالفضل مرشدی، عضو هیئت علمی دانشگاه یزد بود. وی بیان کرد: در ابتدا درک جامعه‌شناختی خود را از این کتاب ارائه و ارتباط خود را نیز با آن مطرح می‌کنم. خلاصه این کتاب را می‌شود؛ در این دو عبارت «سوبژکتیویسم روح عصر مدرن است» و «در این عصر مدرن امر دینی ممتنع است» بیان کرد.

وی در ادامه افزود: در گام اول می‌گویم که با عبارت اول آقای عبدالکریمی همراه هستم، اما با عبارت دوم همراه نیستم و می‌خواهم از جامعه‌شناسان مختلف دلیل بیاروم که عبارت دوم می‌تواند محل چالش باشد. اینکه روح عصر مدرن سوبژکتیویسم است، در جامعه‌شناسی نیز برای آن ادّله زیادی مطرح شده است. آنجا که «وبر» بحث از رخت بربستن معنا از جهان می‌کند، به این معنا نزدیک است. یا آنجا که بحث می‌کند «در جامعه صنعتی و مدرن روزبه‌روز با تنگ شدن عرصه با کنش‌های دیگری روبرو هستیم که تجلی آن نیز در بروکراسی روشن است» نیز همین را مطرح می‌کند و می‌گوید که شما در تمام لحظات عمر در بروکراسی به سر می‌برید و تمام مراحل رشد ما در همین است.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد تصریح کرد: اینجاست که «وبر» بحث از قفس آهنین را مطرح می‌کند. جامعه‌شناس دیگری را داریم که به بحث غلبه فرم بر محتوا اشاره می‌کند و اینکه انسان روز‌به‌روز درگیر آن می‌شود. مارکس نیز بحث از شیء‌انکاری می‌کند و یکی از پیروان مارکس این را مطرح می‌کند که انسان تحت محصولات در سیطره خودش است و آنجا که بحث از ظهور انسان تک‌ساحت مطرح می‌شود و از غلبه و فراگیری سوبژکتیویسم است نیز اشاره به همین موضوع دارد.

وی در ادامه افزود: همچنین شاهد این هستیم که بسیاری از جامعه‌شناسان به بحث از غلبه عقلانیت ابزاری بر عقلانیت ارتباطی می‌پردازند؛ لذا از منظر جامعه‌شناسی می‌توان با گزاره اول که مطرح شد، همراهی کرد که در این دنیا یک عقلانیت صوری و ابزاری و به بیان فلسفی غلبه سوژه و تفکر مفهومی حاکم شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد بیان کرد: در مورد امتناع امر دینی در جامعه‌شناسی نیز چندین دهه بحث غلبه نظریه سکولاریزاسیون مطرح بوده و خیلی از جامعه‌شناسان پیش‌بینی می‌کردند که دین از جامعه بشری رخت برمی‌بندد و از مرگ دین صحبت می‌کردند اما وقتی به آثار جامعه‌شناسان برمی‌گردیم، می‌بینیم که این نظریه از همین‌ها است، ولی وقتی به نظریه‌های نظریه‌پردزان کلاسیک برمی‌گردیم، یکسری مفاهیم را در آنها می‌بینیم که نشان می‌دهد خود آنها نیز در مورد این که دین در جامعه رخت می‌بندد، دچار شک و تردیدهایی بوده‌اند و انسان‌هایی را درنظر می‌گرفتند که دین می‌تواند ادامه پیدا کند.

وی در ادامه افزود: مثلا «وبر» درست است که از قفس آهنین می‌گوید ولی در همانجا نیز از امکان ظهور پیامبران و انسان‌های پیامبر‌گونه صحبت می‌کند و می‌گوید یک نیرویی به نام کاریزما وجود دارد که می‌تواند در انسان‌ها حلول کند و می‌تواند قفس آهنین را بشکند و این امکان از نگاه ایشان بسته نیست.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد بیان کرد: «دورکیم» نیز بحث مفصلی در مورد اینکه علم در دنیای جدید می‌تواند جای بُعد معرفتی دین را بگیرد دارد، اما دین فقط بعد معرفتی‌اش مطرح نیست و مهم‌ترین جایی که دین ظهور دارد در بعد عملی است. آنجایی که دین یک نیروی حیات‌بخش دارد و به انسان‌ها حیات می‌بخشد، اینجا جایی نیست که علم بتواند جای دین را بگیرد، لذا در این زمینه دین می‌تواند همراهی کند. در نتیجه بعد معرفتی دین باید خودش را با معرفت علمی جدید مرتبط کند، ولی آن بُعد کنشی و عملی دین جایگزین ناپذیر است.

مرشدی تصریح کرد: یا بحث از نیروی حیات می‌شود و اینکه درست است که انسان‌ها در فرم‌هایی که تولید می‌کنند گاهی اوقات موجب تراژدی فرهنگی می‌شود و بر انسان سلطه ایجاد می‌کند، ولی این نیروی حیات چیزی نیست که بتواند در این فرم‌ها باقی بماند بلکه به‌قدری نیرو دارد که برخی اوقات می‌شکند؛ بنابراین با این نگاه نیز زندگی ثابت نیست و این نیروی حیات مرتبا منفذهایی را ایجاد می‌کند و به افق‌های جدیدی می‌رسد.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد بیان کرد: بنابراین در جامعه‌شناسان کلاسیک و معاصر می‌توانیم مفاهیمی را ببینیم که دقیقا نشان می‌دهند که در دنیای امروز امکان ظهور امر دینی و تداوم یافتن دین همچنان برقرار است و راه بسته نیست. اما شواهد نشان می‌دهد که در دنیای امروز حتی در جوامع مدرن که به صورت تمام‌عیار مدرن شده‌اند، در آنجا نیز دین حضور دارد.

وی با بیان اینکه می‌توانیم بحث‌های آنها را این طور بیان کنیم که دین به دو صورت ظهور دارد، اظهار کرد: نخست رویکرد بنیادگرایانه است که به نوعی واکنشی به حاکمیت، عقلانیت مدرن، عقلانیت صوری و ابزاری است که اتفاقا آنها یک خودمحوری در این عقلانیت مدرن می‌دانند و آمده‌اند که این خود‌محوری را بشکنند و یکی از صورت‌های آن صورتی است که سلاح دست می‌گیرد و در همه سنت‌های دینی با صورت‌های بنیادگرایانه‌ای مواجه هستیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه یزد در انتها و در مقام جمع‌بندی سخنان خود بیان کرد: بر اساس این شواهد می‌توانم همراهی کنم که در عصر جدید عقلانیت ابزاری، روح حاکم است اما این باعث نمی‌شود که نتیجه بگیریم راه ظهور امر دینی بسته است.

انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha