نقش بحر الانساب‌ها در زمینه‌سازی تحولات سیاسی
کد خبر: 3707675
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۱
حجت‌الاسلام و المسلمین رسول جعفریان:

نقش بحر الانساب‌ها در زمینه‌سازی تحولات سیاسی

گروه اندیشه ــ حجت‌الاسلام و المسلمین رسول جعفریان ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون بحر الانساب‌ها بیان کرد: بحر الانساب‌ها را در یک مقطع در مازندران داریم و نقش آن ساختن یک زمینه‌ای است که تحول سیاسی را ایجاد کند و می‌خواهد بین ساسانی و سادات پیوند دهد.

ایجاد زمینه برای تحول سیاسی، نقش اصلی بحر الانساب‌ها

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست تخصصی با عنوان «بحرالانساب‌ها، نقش داستان ـ تاریخ‌ها در توسعه تشیع در ایران در قرن نهم هجری»، به همت گروه رجال و خاندان‌های اسلامی پژوهشکده تاریخ اسلام و با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.
وی در ابتدای سخنان خود بیان کرد: علم انساب در تمدن اسلامی یکی از زیر مجموعه‌های تاریخ است و ویژه عرب‌ها و محیط‌های قبیله‌ای است و در بین ایرانیان، غیر از سادات تمایلی به نگارش انساب نیست و شاید اقوام خاص داشته باشند و آن هم به صورت تعریف ایل نه خاندان به صورت مشخص است و این علم از پیش از اسلام بود و بعد از اسلام نیز با فرم‌های مختلف توسعه یافت و شاید متخصص آن در اسلام هشام کلبی بوده است و در فرم تاریخی آن انساب الاشراف است که کار بسیار سنگینی است و ترجمه هم نشده است.
جعفریان تصریح کرد: تاریخ عباسیان و امویان این کتاب بسیار نیرومند است و خودش ندیم و متفکر است و تمایلات عباسی و اموی دارد اما در آن دو جلد آل ابوطالب خیلی خوب نوشته است و پایه نیز نسب است، تمام خاندان‌های قریش را دارد و اول آلمان‌ها چاپ کرده‌اند و از قرن سوم به بعد نوشته‌های انساب را داریم. قدیمی‌ترین کتاب نسب نیز از حوالی سال 260 یا 270 است، از همان اواسط قرن سوم است و نسخه منحصربه فرد آن در ژاپن است و بر اساس آن چاپ شده و بیشتر هم ویژه سادات علوی است و بعد از آن انواع و اقسام کتاب‌ها شروع می‌شود.
وی در ادامه بیان کرد: ابن انبه آخرین حلقه نسب شناس آلمانی در بین علمای اسلام و زیدیه است و با امامیه هم میانه‌ای ندارد و دوره او حساس بوده و وقتی است که زیدیه ضعیف شده است، به قصه ازدواج امام حسین(ع) و شهربانو که می‌خورد حاشیه دارد و توضیح می‌دهد که بنی الحسین می‌گویند از نسل امام حسین(ع) هستند و این دروغ است و می‌گوید اینها می‌خواستند بگویند از دو نسل ریشه داریم، یکی از پادشاهان ساسانی و یکی هم از ائمه(ع) و می‌گوید امام حسین(ع) نیازی به این حرف‌ها ندارد و قابل اثبات هم نیست.
جعفریان تصریح کرد: پیدا است که از این زمان شهرت داشته و البته قدیمی‌تر و نشان می‌دهد بروز و ظهور اجتماعی داشته که سادات ریشه ایرانی و بنی الحسینی و هم ریشه بنی هاشمی دارند و قداست خاصی دارند. در کنار تاریخ که از قدیم بوده، یعنی دوره شکوهمند ما که تاریخ علمی است، به نسبت تاریخ آن متن‌ها که می‌خوانیم، حس می‌کنیم بسیار استوار و عالمانه است، اما از قرن پنج تاریخ یک همزاد دارد و آن همزاد تاریخ‌های داستانی است و نمونه برجسته آن هم ابوالحسن بکری است، اطلاعات ما از او زیاد نیست اما آثار زیادی دارد و خیلی‌ها می‌گویند برای قرن پنج است.
پژوهشگر تاریخ در ادامه افزود: مثل کعب الاحبار که منشا خبرسازی است، او نیز چنین حالتی دارد و ویژگی او به ابومخنف هم سرایت کرده، مثلا یک مقتل واقعی دارید و چهار مقتل منسوب که روی همه می‌نویسد ابومخنف، یک مورخینی هستند که به اسم آنها تاریخ‌های همزاد ساخته می‌شود. از قرن پنج به بعد به موازاتی که فرهنگ اسلامی ضعیف می‌شود و بعد از حمله مغول، دین جایگاه خود را از دست می‌دهد و آن همزادها نمود پیدا می‌کنند، از تاریخ طبری خبری نیست و طبری را در شامات می‌خوانند، آنها دانش قوی دارند اما از فرات به این طرف بویی از علم نبرده‌اند و همه آن حاشیه می‌شود و فکر اصیلی نیست، اما بخش‌هایی از آن تاریخ‌های داستانی وجود دارد و اوج آن در قرن 9 و 10 است و روایات داستانی از صدر اسلام قوی می‌شود.
وی بیان کرد: یکسری تاریخ‌های شیعه هم از اول نیمه داستانی تاریخی است، یعن حوادثی از عاشورا در کتب حدیث می‌بیبنید که در کتب تاریخ اصیل نیست و چون معتقد بودیم که روایات ائمه(ع) معتبر است اینها را حدیث گرفته‌ایم، در حالی که قضیه نفوذ تاریخ داستانی است و وقعه الصفین نیز داستانی است. روایت داستانی است و مانند نقال می‌گوید، به صورت بدیهی آنچه هست و آشکار است به صورت نقالی است و کاملا دو سطح است، و این دو تاریخ روی هم تاثیر می‌گذارند و یکسری ذهن‌های عجیبی وجود داشته است. قطب راوندی بسیار داستانی است و بسیاری از اخبار بی اساس پایه‌اش قطب راوندی است و حتی عماد طبری اینطور است و این حالت را دارد، ابن شهر آشوب نیز این حالت را تا حدودی دارد و دلمان می‌خواهد مستند کنیم آن را اما یکسری ذهن‌ها وجود دارد که علمی نیست و اینها همه چیز را باور می‌کنند و مشکل ایجاد می‌کنند.
جعفریان در ادامه افزود: از قرن 5 به بعد دو تاریخ داریم یکی بکری و یکی هم واقعی است که منافات دارند و بسیاری از منازعات محصول قاطی شدن این دو است و ممکن است کسانی که ساخته‌اند خواستند کار ادبی کنند اما به تدریج پذیرفته شده است. شاید علما نیز این ساده‌انگاری و قلب رئوف را داشته‌اند و قبول کرده‌اند.
وی بیان کرد: این اواخر بود که یکی از منبری‌های تهران گفته بود، ابن ملجم غلام خانزاد امام علی(ع) بوده و آدرس داده بود به بحار الانوار، من نیز حساس شدم ببینم که داستان چیست و اشاره‌اش این بود که برخی‌ها در انقلاب بوده‌اند که مانند ابن ملجم زیسته‌اند و من حساس شدم ببینم این روایت کجا است، دیدم در بحار است و علامه مجلسی که زحمت کشیده است آن را آورده، ولی کتب شیعه گم شده بود و علامه مجلسی و اطرافیان او در خانه‌ها و جزوه‌ها می‌گشتند و موارد بی سر و ته را پیدا می‌کردند و کافی بود که هم آوا با اموزه های شیعه باشد که آن را می‌گرفتند و مجلسی کتابی به دست او رسید به نام مولد النبی که صد صفحه از آن نقل می‌کند و خودش هم شگفت‌زده می‌شود و از جمله حرف‌ها در مورد ابن ملجم است و از طریق مجلسی آمده و رسیده به دست این آقای منبری و آدرس هم می‌دهد که در بحار است و بنده نیز نوشتم و گفتم کاری ندارم کی گفته اما این حرف برای ابوالحسن بکری است که قصه‌ای و متفاوت است.
جعفریان تصریح کرد: جنبه‌های تاثیرگذاری قصه‌های مذهبی صدر اسلام در عامه مردم در قرن 7 و 8 مهم است و البته قصه‌ها ممکن است چندین نوع بوده است و قصه‌هایی دارید که کاملا ایرانی است و قصه‌هایی دارید شبیه حماسه و قصه‌های تفریحی که بی ریشه نیست و قصه‌های مذهبی که قصه‌های مذهبی نیز مختلف است. در قرون سه تا شش کتب حدیث است و محدثین هستند و مردم بخاری و ... می‌خوانند اما آنها از دسترس خارج می‌شوند و خانقاه‌ها که ضد علم هستند ادبیات شاخص می‌شود به اشکال مختلف، اما داستان‌ها می‌آید و سنایی نیز تاثیرپذیرفته از این حکایات است و یکی از داستان‌ها کشته شدن عایشه به دست معاویه است.
پژوهشگر تاریخ در ادامه افزود: لذا کتب اصلی کنار رفت و در فاصله ششصد سال تحول فکری از لحاظ دینی پیدا کردیم تا دوره قاجار که در اواخر این دوره به کتب اصلی برمی‌گردیم، ولی ذهن‌های ما داستانی است و ما عجیب هستیم، ذهن جامعه ما ذهن داستانی است، اما موردی که می‌خواهم نمونه‌های آن را بگویم بحر الانساب‌ها است، به موازات کتب ابن انبه و ... یکسری کتب انساب عمومی داستانی درست شده است، در مورد اینها کسی خیلی صحبت نکرده است و دلیل هم دارد.
وی بیان کرد: سادات که تعدادشان زیاد بود و مهاجرت می‌کنند و در زندگی آنها خیلی مهم است، جا به جا می‌شوند و همه جا انجسام خود را حفظ می‌کنند و همیشه امتیازات سیاسی و ... داشته‌اند و البته نقبایی نیز داشتند، مانند سادات بوبکری و اموی و مثلا در هند طوایفی هستند و عباسیان که وقتی بودند، خودشان نقیب داشتند. در فقه نیز ریشه دارد، کتب نسب محدود بودند و الآن نیز حرفه شده است که نسب‌نامه سیادت درست کنند، یک سال و نیم قبل نیز تعداد زیادی از علمای یک شهری نیز یک دفعه سید شدند و یک عده‌ای در قم نیز به دنبال اینها بودند. در واقع از قدیم شجره نامه‌هایی دست مردم بود، منهای کتب و نقبا و مهم‌ترین وظیفه‌شان تشیخص سادات بودند و دامنه آن زیاد می‌شد و از روی این شجره‌نامه می‌نوشتند و دعوا همیشه وجود داشت.
جعفریان گفت: آن کتب اصل انساب با کتب شجره‌ نامه‌ها را در نظر داشته باشید و کنار اینها کتب داساتانی درست شد و این کتب داستانی بیس آنها روی علم نسب بود و تاریخ آمده بود لای انساب نشسته بود تا الان نیز نمی‌دانم از کجا شروع شده، ولی تعداد آنها بسیار زیاد و سنخ آنها متعد است، با اسامی متعددی است و ساختار کتاب نسب است اما داخل آن تاریخی است و در جهت ترویج یکسری مسائل مذهبی است و حتی می‌توانم بگویم مسائل سیاسی بسیار مهم است، این که چرا آل عماد و مرعشی‌ها و آل کیا و صفویه با هم در یک قرن درست شدند؟ باید فکر کنید که چه اتفاقی افتاده که یکسری از خاندا‌نها که سادات هستند، در فاصله صد سال تحول سادات از نظر سیاست را داریم و مفهوم تصوف و سید بودن و سیاست نزدیک می‌شوند و چند انقلاب مهم می‌کنند و برخی از آنها نتیجه هم می‌دهد، اینها فکر می‌خواهد و نیاز دارد به این که برداشتی از تاریخ اسلام و از جریان‌های بعد از اسلام داشته باشید که نتیجه‌اش اینها بشود.
وی در ادامه افزود: این میراث می‌آید جلوتر و در قرن نهم و دهم انقلاب‌های سیاسی سادات می‌شود و این نیاز به تفکر و اندیشه دارد، روشنفکران جامعه که معدود هستند و عامه مردم داستان می‌خواهند و اخباری می‌خواهند که آنها را سوق دهد به این سمت.
جعفریان بیان کرد: یک قالب خوب کتب انساب بود، اما در ایران چه چیزی مورد نیاز است؟ مغولان که آمدند ایران به عنوان واحد سیاسی مستقل مطرح شد و ترکیب ایرانی درست کردند، البته قبل از آن در شاهنامه تعبیر ایران زیاد است اما در اسناد سیاسی وجود ندارد مگر در اواخر دروه صفوی، این انساب در واقع با آن انقلاب‌های آل کیا و مرعشی‌ها چه کرده است؟ یک ایدئولوژی نیاز بوده که سادات را با خاندان‌های ایرانی متحد کند، ریشه‌ها کجا بوده نمی‌دانیم یزدگرد زنده بوده ولی در برخی رویات داریم که بود و در برخی روایات داریم که نبود ولی سه پسر داشته است و یکی از فرزندان او در صفین میجنگد و برای کربلا هم لشکر می‌فرستد که می‌ماند و نمی‌رسد و به تبریز می‌روند، خواهرشان زن امام حسین(ع) است و ابوذر غفاری او را یا پسرش را به شهر ری می‌آورد و یک ارتباط خانوادگی ایجا می‌شود و در مازندران به بهترین شکل این را دارید. وقتی از قرن 4 که سادات آمدند در مازندران ایالات مستقل بودند و تابع حکومت مرکزی که شاید ساسانیان رفتند و مستقل شدند و اولین کسی که آن را فتح کرد، شاه عباس است و اینها ایرانی می‌دانستند و سادات هم با این‌ها هم‌پیمان بودند و در واقع داستان‌هایی در شمال شکل گرفته است.
وی در ادامه افزود: البته در جنوب می‌گویند کنز الانساب اما داستان‌های شمال روی بحر الانساب است که از تبریز است تا مشهد که ویژگی‌های سیاسی و فکری خود را دارند و دار المرز است و در بحر الانساب هم تکرار می‌شود و حدس می‌زنم دار المرز ترجمه یک لغت قدیمی محلی باشد، این قسمت از زمانی که سادات رفتند از سال 250 به بعد به نظرم این داستان‌ها در آنها بوده است و جدی شدن اینها که در آن انقلاب‌های قرن 9 تاثیرگذاشته، مربوط به این دوره بوده است.
جعفریان بیان کرد: اما بحر الانساب‌ها شیعه است یا سنی؟ و در کنار آنها نسب‌نامه را داریم که مربوط به شمال است، شاید قدیمی‌ترین یادداشت در مورد بحر الانساب‌ها برای مرحوم ستوده است و ایشان امامزاده‌های شمال را که کار می‌کرده بحر الانساب را در دست مردم دیده و دیده که این اطلاعات آنها دروغ هستند و یادداشت تندی علیه بحرها نوشته و نوشته است، اما در مورد شیعه و سنی بودن یک اطلاعات مهمی در مورد امام زمان(عج) دارند و این اطلاعات به مذهب امامی می‌خورد اما ریشه‌های آن طور دیگری بوده است، مثلا یک جایی می‌گوید که امام زمان(عج) پسر امام عسکری(ع) است و 15 ساله بوده و معلمی به این نام داشته اما در آموزه‌های شیعی این را نداریم و بعد می‌گوید در طبرستان دیده شده است و بعد می‌گوید در حله یا سامرا بوده است.
وی در ادامه افزود: اطلاعات نسبی ویژگی‌هایی دارند، یک این که ویژگی ساسانی دارند و سعی می‌شود که نسل آنها و به آن‌ها برسد و مهم‌ترین قصه آن زبیده خاتون است و قصه دامادی قاسم محصول اینها است و زبیده نیز دختر امام حسین(ع) است و در شهر ری قاسم ثانی را به دنیا می‌آورد که منشا یک نسل طولانی در شمال است و جاهای مختلف اسم او رامی‌بینید که اعقاب او در این منطقه هستند. این یک خط است که اینها سلسله‌های ایرانی هستند و کنار آن سادات هستند و وقتی از قرن نهم به بعد امامی می‌شویم، صورت قصه، زندگی نامه امامان می‌شود و کتب خوب در ایران در مورد نسب نداریم و تحفه الازهار آخرین کتاب خوب است، در حوالی قرون یازده و دوازده نوشته شده است.
جعفریان بیان کرد: در غیاب کتب خوب نسب، کتب بحر الانساب توسعه یافته و مروج نوعی تشیع است، میر قوام که خاندان مرعشی است، حامل منشوری است و در داستان‌ها این منشور آمده است، منشوری که امام حسین(ع) به سادات داد و به دست امام عسکری(ع) رسید و در نهایت نیز به دست میرقوام می‌رسد، میرقوام و انقلاب‌های قرن نهم و دهم نزدیک می‌کند و گفته می‌شود در کتب نسب که اینها را مینویسد برای این که سادات که از تقیه در می‌آیند بدانند که بوده‌اند و نشان از انقلاب می‌دهد که عصر تقی دارد تمام می‌شود و می‌گویند سادات بیشتر از اینها هستند.
پژوهشگر تاریخ در ادامه بیان کرد: محور اصلی نشان دادن این بود که بحر الانساب‌ها را در یک مقطع در مازندران داریم و نقش آن ساختن یک زمینه‌ای است که تحول سیاسی را ایجاد کند و می‌خواهد بین ساسانی و سادات پیوند دهد و مردم محلی هوادار سادات هستند و بیشتر شهید شده‌اند شاید کلید همه این‌ها در منشور میرقوام است که برخی داشتند و اینها به دست میرقوام افتاد. در این کتب ساری بسیار مهم است، استرآباد هست اما اندک است، اما مرکز این تفکرات بوده است و مرز مازندران شناخته می‌شده و لازم است نسخ آنها جمع شود و این روستاها روی نقشه بیاید و اصطلاحات ویژه مذهبی جمع شود و به هیچ وجه رنگ تاریخی ندارد و اصل کار بنده روی جامع الامثال بود که تاریخی‌تر است.
انتهای پیام

captcha