«هر چند میدانم سخن در این مبحث به ذائقه شما شاید ناخوشایند باشد اما گفتنش را بر سکوت قلم ترجیح میدهم. رفت و آمدی بین یک خطیب مشهور و صاحب سبک با فرزندی از تبار مرجعیت و استاد حوزه در روزهای اخیر توجه مرا جلب کرد. البته نه اینکه بحث علمی و این مباحثه برایم عجیب باشد، که این شرط حیات حوزه و میراث سلف صالح ماست.
اما آنچه نگرانم کرد ورود فرزند ناشناخته جناب آیتالله زاده معظم، حاج شیخ جواد فاضل به این مباحثه علمی بود که برایم عجیب شد. نمیدانم ورود ایشان از چه باب بود اما این را میدانم وقتی نقد و نظری و مباحثهای میان دو حوزوی اتفاق میفتد کسی برای خودش یار کشی نمیکند و یا از لسان دیگران سخن نمیگوید. حریت علمی مانع از آن است که ما کلام خود را در قالبی و زبانی دیگر بیان کنیم. تواضع علما نیز در کنار تقوایشان مانع از این میشود که مباحثات علمی را با مناقشات سیاسی یکی کنند و بخواهند یار کشی کنند.
هرچه نگاه کردم و اندیشیدم که ورود جناب مستطاب مهدی فاضل، که تا به حال نه ایشان را دیدهام و نه آثار قلمی و غیر قلمی از ایشان خواندهام را بر چه حمل کنم که بر این مباحثه علمی و شان یکی از طرفین معظم مباحثه خدشه وارد نکند، نتوانستم. امید دارم بیاموزیم که اینجا حوزه است با تاریخی به عظمت خورشید و به بلندای ستارگانی که هریک مصباح هدایتاند که باید روش و مرام علمی آنها را حفظ کرد.»
چند ساعت پس از انتشار این پیام، حجتالاسلام سیدمرتضی اهری از اساتید مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی با انتشار یادداشتی که در ادامه ذکر شده است به دفاع از مهدی فاضل برخواست:
«یادداشت نه چندان منصفانه جناب نوروزی گهر، این کمترین را وادار به نگارش این چند خط نمود. نخست این که در پاسخ آیتالله زاده، آمیزشی با سیاست یا سیاست زدگی به چشم نمیآید؛ تا چه رسد به یار کشی سیاسی! و ای کاش جناب نوروزی، گهر خویش را بیشتر بازنمایانند.
دوم این که شگفتا از کسانی که با وجود تخصص در دانش کلام، از نکتهای غافل ماندهاند و آن این که یکی از شروط بنیادین گفتاوردهای علمی، برابری شأن دو طرف است که در مانحن فیه، میان جناب حجت الاسلام پناهیان –با همه بزرگواری– با حضرت آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی این شرط مفقود است. یکی خطیبی که به گواهی عرف، جنبههای احساسی بر جنبههای علمی ایشان غالب بوده و دیگری مجتهد مسلم و فقیه و اصولی چیره دستی که در مظان مرجعیت قرار دارد. از این رو خویشتنداری آیتالله را میستایم و از فرزندش نیز سپاسگزارم که با نقدی درست به پیشواز نقد درست یا نادرست آقای پناهیان رفت. آیا ندیدهایم زمانی که یکی از صاحبنامان حوزه در برابر هماورد طلبی علمی از سوی شئون نابرابر قرار میگیرند، شاگردانشان اجازه خدشه به شان ایشان را نداده و خود ورود می کنند؟
سوم و کوتاه سخن این که اگر کسی محتوای ادعای جناب پناهیان و نقد آیتالله فاضل و پاسخ فرزند را خوانده باشد، بایستی اتقان پاسخ آیتالله زاده را دریافته باشد که ورود درایتی در مسائل توقیفی، با تابلوی ایست از سوی معصومین(ع) مواجه است و اگر جز این است، ای کاش ایشان یا دیگران افکار علمی را تنویر نموده و پاسخ مستدل ارائه دهند.»
پایان بخش این گپوگفتها یادداشتی بود که مهدی فاضل دقایقی پیش در کانال نامههای حوزوی منتشر کرد. وی علاوه بر انتقاد از عدم انتشار پاسخهای بیان شده به حجتالاسلام پناهیان، برای انجام مناظره با وی اعلام آمادگی کرد:
«مدرس محترم مركز تخصصي كلام و اديان
جناب مستطاب آقاي نوروزي گهر
با اهداء سلام و تشكر از مطلبي كه در كانال نامههاي حوزوي منتشر فرموديد؛ با توجه به خطاب شما در اين نامه به حقير لازم ديدم مطالبي را خدمتتان در رابطه با ابهاماتي كه براي آن جناب پيش آمده است مطرح نمايم.
١.در مطالبتان مسائل مطرح شده اخير را به رفت و آمدي حوزوي تعبير كرديد. همانطور كه شما در پايان مطالبتان فرموديد من هم به احترام و رعايت روش و مرام مباحثه علمي معتقد هستم و خود را ملزم به ادب و احترام بر اين جايگاه ميدانم اما احتمالا حضرتعالي مطالب را صرفا در همان نقل قولهاي مجازي دنبال فرمودهايد و از اصل ماوقع مطلع نيستيد.
آنچه كه تا كنون آموختهام آن است كه روش و منش مباحثات و مناظرات علمي تعاريفي دارد. من از شما ميپرسم آيا استفاده از هر تريبوني و آن هم بر فراز منبري مقدس و جايگاهي محترم كه مسند وعظ عام مردم است جايگاه مباحثات و مناظرات علمي است؟ آيا عبارات جناب حجتالاسلام پناهيان را در اين رفت و آمد -به اصطلاح شما -حوزوي شنيدهايد؟ مي شود به من بفرماييد الصاق عبارات «متحجر» و «نومتحجر» در يك مباحثه علمي به طرف مقابل چه ماحصلي دارد؟ اين نوع كنايات بي محتوا و تمسخرآميز آيا در همان روش و مرام علمي حوزوي است كه فرموديد؟ با اين وجود اينك شايسته نيست جناب پناهيان را پند دهيد كه مباحثات و مناظرات علمي جايگاه و مرامي دارد؟
٢.همانطور كه عرض كردم اينجانب معتقد و پاييند به ادب و احترام به مباحثات علمي و پيروي منش و روش اين مهم هستم . از آن جهت كه پرسيديد عرض ميكنم ورود اينجانب به اين موضوع دقيقا مربوط به همان جايگاهي است كه آن سخنران به قول شما صاحب سبك مطالبشان را مطرح كردند. مخاطب ايشان در آن منبر عام مردم بودند و من هم نه به عنوان يك طلبه و نه يك دانشگاهي بلكه به عنوان يك مستمع ساده، پاسخي به ايشان دادم و اميد داشتم به ما قال توجه شود كه متاسفانه در پرتو اين حواشی مستور مانده است.
٣. جايگاه علمي پدرم و سابقه درخشان تدريس و تاليفات ايشان آنقدر واضح و روشن است كه براي ورود به چنين مقابلهاي نيازي به يار كشي و گفتار از زبان غير ندارند. اما اي كاش كه طرف مقابل به جاي سبك، صاحب علم بودند و به همان منش و روشي كه فرموديد و از بابي علمي وارد بحث با ايشان ميشدند و نه هياهويي بي محتوا؛ تا ديگران نيز موظف به رعايت اين حريم ميشدند.
٤.خوب است بدانيد در اين ايام پاسخهايي علمي و دقيق به مطالب آقاي پناهيان از جانب برخي از مدرسين سطوح عالي حوزه علميه قم داده شده و بعضا براي كانال نامههاي حوزوی فرستاده شده است كه متاسفانه خبري از انتشار آنان نيست.
5.در پايان به عرض مي رساند كه اينجانب در باب مطالبي كه نوشتهام حاضرم با جناب پناهيان مناظره كنم تا آنگاه مشخص گردد كه مطالبم مربوط به قلم چه كسي است و كساني كه تهمت به انشا آن نوشتار از زبان ديگران ميزنند شرمنده شوند.
به اميد آنكه حوزههاي شريف علميه از بدعتهاي تازه مصون بمانند و چون گذشته فقها و عالمان مصباح هدايت و ديگران بر مسند تلمذ علم و اخلاق از آنان باقي بمانند و سبك و سيره گذشتگان مسلط بر آينده ي اين منشا بركات و هدايت مردم باشد.»
یادآور میشود مهدی فاضل از طلاب حوزه علمیه و کارشناس ارشد مهندسی معماری است.