حجتالاسلام والمسلمین سروری در گفت وگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)از قم، گفت: یکی از دستورات قرآن این است كه آحاد امت اسلامی با یكدیگر متحد بوده و دست در دست یكدیگر بگذارند.
وی افزود: نقطه مقابل این آموزه قرآنی، آموزش استعماری است که از جانب دشمنان اسلام صورت میگیرد: اختلاف میان مسلمانان وعدم اتحاد مسلمانان همان چیزی است كه امروز استعمار آن را دنبال کرده و برای آن نیز هزینه زیادی صرف میکند.
استاد حوزه بیان کرد: امام حسن عسكري(ع) به عنوان وظيفه اصلي رهبري و حفظ اساس اسلام و مسلمانان، بر خود فرض ميديد تا هم با بيداد دربار مقابله كند و هم امت را از كژيهاي فكري، اخلاقي و فرهنگي در امان نگه دارد؛ از اين رو در دو جبهه همزمان به مبارزه پرداخت.
وی گفت: افزايش شورشهاي مذهبي عليه دولت مركزي از سوي گروههاي اجتماعي در اين زمان آن چنان بود كه مردم روي آرامش به خود نديدند، در همين ايام، چندين قيام به نام علويان و از سوي ايشان نه تنها براي احقاق حق بلكه در راستاي امر به معروف و نهي از منكر و مبارزه با ظلم و بيداد عباسيان صورت گرفت و گروههاي مردم از نژادهاي مختلف در آن مشاركت داشتند هرچند كه سهم نژادهاي غيرعرب در اين قيام ها بيشتر و محسوس تر بود.
وی افزود: از جمله مهم ترين قيامهاي علويان كه در عصر امام محمدتقي و فرزندش امام علي بن محمد و حسن بن محمد(ع) رخ داد ميتوان از قيام ابن طبا، ابراهيم بن موسي بن جعفر(ع)، محمدبن جعفر (ع)، زيدبن موسي بن جعفر(ع) و فرزندان وي، حسين بن محمد بن حمزه، علي بن زيدبن الحسين عيسي بن جعفر (ع) نام برد كه روي هم سي قيام و شورش را شامل مي شود.
نویسنده کتاب انسجام ملی اتحاد اسلامی بیان کرد: اين قيامها در دو دسته از علويان بيشتر بود، نخست علويان امامي و علويان زيدي؛ خلع و نصب ها و قتل ها توسط خلفاي عباسي آن چنان زياد شد كه بر دامنه شورش ها و آشوب ها افزود؛ اين همه موجب مي شد كه امت در خطر فروپاشي قرار گيرد.
سروری بیان کرد: فشارهاي بيروني از روم و بيزانس نيز مزيد بر علت بود؛ تحركات خوارج كه باقيمانده ديدگاه كلامي- سياسي جنگ صفين بود با ريشه دار شدن و جذب مخالفان حكومت، موجب مي شد كه مردمان با نام خدا و دين اسلام به جان هم بيافتند و اتحاد و همدلي اسلامي جاي خود را به تفرقه و قتل و غارت به نام دين دهد.
وی افزود: برخي از آنان به جهت آن كه بتوانند از موقعيت علويان بهره مند شوند با پنهان كردن ديدگاه هاي مذهبي خود، مردم را به سوي خود جذب مي كردند؛ امام حسن عسكري(ع) دراين دوره با استفاده از روش تبليغ حقايق ديني و معرفتي اسلام حقيقي، مي كوشد با تفرقه و فرقه سازي برخورد كند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: ايشان براي جلوگيري از كشتار مسلمانان كه در قالب دين و مذهب صورت مي گرفت، از همراهي با اين قيام ها خودداري كرد؛ زيرا اين قيام ها هرچند كه به ظاهر عليه ظلم و ستم خلفا و امرا بوده است، ولي به كارگيري پوشش مذهب براي كشتار مردم و ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان و آسيب به اتحاد و وحدت آنان موجب مي شد تا كشتارهاي مردمان رنگ ديني و مذهبي پيدا كند.
وی گفت: امام از آن كه بر پايه اصل اساسي تقيه، از روشن كردن موضع گيري خود ابا داشت، لذا نمي توان تحليل دقيقي از رخدادها و موضع گيريهاي ايشان ارايه نمود؛ ولي با اين همه ميتوان از شيوه كلي و اصول اساسي بينشي و نگرشي ايشان اين نكته را به دست آورد كه آن حضرت با هر گونه فكر و كاري كه وحدت امت را به خطر ميانداخت مخالف بود و بر يگانگي و اتحاد ميان مسلمانان تاكيد مي كرد.
سروری یادآورشد: با آن كه با دولت عباسي مخالفت ميورزيد ولي شيوه عملي خود را چنان قرار داده بود تا به هر نحو ممكني همه مسلمانان از امنيت و عدالت بهره مند شوند.
وی گفت: سياستهاي حاكمان اين دوره همانند همه دورههاي اموي و عباسي مبتني بر حذف مخالفان بود؛ از اين رو نسبت به همگان چه آناني كه در پي كسب قدرت در داخل خاندان عباسي دست به قيام ميزدند و چه گروههاي بيروني از علويان و خوارج و يا فرقه هاي ديگر مذهبي، قتل و كشتار جمعي و نسل كشي، اصل اساسي در سياست آنان بود.
سروری اظهاکرد: از اين رو امام(ع) ميبايست راهي را در پيش مي گرفت كه هم از آسيب دشمن در امان بماند و هم به فعاليتهاي فكري و فرهنگي خود در راستاي اسلام اصيل بپردازد؛ اسلامي كه مخالف هرگونه تفرقه، بيداد و ستم ورزي از سوي هركس و هر مقامي بود.
وی گفت: عباسيان مي دانستند كه امامان شيعي هرگز موافق حكومت ايشان نيستند و همواره آنان را ظالم و ناحق و باطل ميدانند؛ از اين رو نسبت به همه امامان با سخت گيري برخورد ميكردند؛ اين سخت گيري و خفقان دراين دوره اوج بيشتري گرفت. افزايش اميد به آمدن منجي موجب شد تا امامان در حصار بيشتري قرار بگيرند.
سروری یادآورشد: اين گونه بود كه امام حسن عسکري(ع) با درايت خود توانست امت را به ويژه شيعيان را به صورت جمعي حفظ كند و روز به روز برقدرت و شمار آنان بيفزايد.